نوع مقاله : مقاله های پژوهشی
نویسندگان
1
پزشک عمومی، مرکز تحقیقات کاربردی گوارش، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
2
دانشجوی دکتری، مرکز تحقیقات امنیت غذایی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
3
دانشیار، مرکز تحقیقات کاربردی گوارش، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
4
استاد، مرکز تحقیقات امنیت غذایی و گروه تغذیهی جامعه، دانشکدهی تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان و گروه تغذیهی جامعه، دانشکدهی علوم تغذیه و رژیم درمانی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران
5
استاد، مرکز تحقیقات کاربردی گوارش، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
مقدمه: اطلاعات اندکی در مورد ارتباط بین رفتارهای تغذیهای و سوء هاضمهی عملکردی در دسترس میباشد. مطالعهی حاضر با هدف بررسی ارتباط بین تکرر مصرف وعدههای غذایی و سوء هاضمهی عملکردی در جمعیت بزرگی از بزرگسالان ایرانی انجام شد.روشها: در این مطالعهی مقطعی، 4763 نفر از بزرگسالان اصفهانی تعداد مصرف وعدههای غذایی اصلی و میان وعدههای خود را در طول روز گزارش کردند. تعداد کل وعدههای غذایی بر اساس حاصل جمع تکرر وعدههای اصلی و میان وعدهها تعریف گردید و افراد مورد مطالعه به چهار گروه < 3، 5-3، 7-6 و ≥ 8 وعده (و میان وعده)ی غذایی در روز تقسیمبندی شدند. علایم سوء هاضمهی عملکردی با استفاده از پرسشنامهی فارسی اعتبارسنجی شدهی Rome III ارزیابی شد. سوء هاضمه به صورت احساس پری آزار دهندهی پس از صرف غذا، سیری زودرس و/یا درد اپیگاستر یا سوزش اپیگاستر تعریف شد.یافتهها: در مقایسه با افرادی که یک وعدهی اصلی غذا در روز مصرف میکردند، آنهایی که ۳ وعدهی غذایی اصلی در روز مصرف میکردند، 56 درصد شانس کمتری برای سیری زودرس داشتند (نسبت شانس: 44/0 و 95 درصد محدودهی اطمینان: 90/0-21/0). همچنین، افرادی که 5-۳ بار در روز میان وعده مصرف میکردند، در مقایسه با افرادی که هرگز میان وعده مصرف نمیکردند، ۳۹ درصد شانس کمتری برای ابتلا به سوء هاضمهی عملکردی (نسبت شانس: 61/0 و 95 درصد محدودهی اطمینان: 92/0-40/0)، ۴۲ درصد خطر کمتری برای احساس پری پس از صرف غذا (نسبت شانس: 58/0 و 95 درصد محدودهی اطمینان: 98/0-34/0) و ۴۳ درصد شانس کمتری برای درد ناحیهی اپیگاستر (نسبت شانس: 57/0 و 95 درصد محدودهی اطمینان: 97/0-34/0) داشتند.نتیجهگیری: ارتباط معکوسی بین تکرر مصرف وعدهها و میان وعدههای غذایی و شیوع سوء هاضمهی عملکردی و اجزای آن یافت شد. مطالعات بیشتر از نوع آیندهنگر جهت تأیید این یافتهها مورد نیاز است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Relationship between the Meal Frequency and Functional Dyspepsia in Iranian Adults
نویسندگان [English]
-
Shakiba Hassanzadeh
1
-
Parvane Saneei
2
-
Ammar Hassanzadeh-Keshteli
1
-
Hamed Daghaghzadeh
3
-
Ahmad Esmaillzadeh
4
-
Peyman Adibi
5
1
General Practitioner, Integrative Functional Gastroenterology Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
2
PhD Candidate, Food Security Research Center AND Student Research Committee, AND School of Nutrition and Food Science, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
3
Associate Professor, Integrative Functional Gastroenterology Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
4
Professor, Food Security Research Center AND Department of Community Nutrition, School of Nutrition and Food Science, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan AND Department of Community Nutrition, School of Nutritional Sciences and Dietetics, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
5
Professor, Integrative Functional Gastroenterology Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
چکیده [English]
Background: Limited data are available linking diet-related practices to functional dyspepsia (FD). We aimed to investigate the Relationship between the meal frequency and prevalence of functional dyspepsia among a large sample of Iranian adults.Methods: In this cross-sectional study, 4763 individuals of general adult population in Isfahan, Iran, were asked to report how many main meals and snacks they consumed each day. Frequency of total meals was defined by summing up the frequency of main meals and snacks and participants were categorized into 4 categories of < 3, 3-5, 6-7 and ≥ 8 meals/day. The symptoms of functional dyspepsia were assessed using a validated Persian version of Rome III questionnaire. Functional dyspepsia was defined as bothersome postprandial fullness, early satiation, and/or epigastric pain or epigastric burning.Findings: Compared to those who had one main meal/day, individuals who had consumed 3 main meals/day had a lower chance for early satiation (Odds Ratio: 0.44; 95% Confidence Interval: 0.21-0.90). In Addition, compared to those that never consumed snacks, individuals who had consumed 3 to 5 snacks/day were 39% less likely to have functional dyspepsia (OR: 0.61; 95% CI: 0.40-0.92), 42% lower odds of postprandial fullness (OR: 0.58; 95% CI: 0.34-0.98) and 43% lower chance of epigastric pain (OR: 0.57; 95% CI: 0.34-0.97). After adjustment for potential confounders, including diet-related behaviors, individuals with 6-7 total meal and snacks/day had lower odds of functional dyspepsia (OR: 0.51; 95% CI: 0.31-0.82) compared with those with less than 3 meal and snacks/day. Such inverse association was also seen between the meal and snack frequency and early satiation (OR: 0.32; 95% CI: 0.16-0.63) and postprandial fullness (OR: 0.54; 95% CI: 0.29-0.98).Conclusion: We found an inverse association between the meal and snack frequency and prevalence of functional dyspepsia and its components. Prospective studies are required to confirm these findings.
کلیدواژهها [English]
-
Meal frequency
-
Snack
-
Functional dyspepsia
-
Early satiation
-
Postprandial fullness
-
Epigastric pain