دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
Echhinococcus Granulosus Lnfection in Mice Follo-wing Lmmunization with Protoscoleces Antigens
تعیین میزان مقاومت به هیداتیدوز ثانویه در موش متعاقب ایمونیزاسیون با آنتیژنهای پروتواسکولکس
491
498
13066
FA
بهزاد
حق پناه
دانشیار گروه قارچ و انگل شناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
زهرا
غیور
مربی گروه انگل و قارچ شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
نسرین
احمدی
دانشجوی فوق لیسانس انگلشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
حسین
حجازی
دانشیار گروه قارچ و انگل شناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
Journal Article
2010
11
07
Background: Previous studies have shown an association between opioid addiction and impairments in learning and memory. Due to the fact that exercise has positive effects on many physiological systems, including the central nervous system, the present study, evaluated the effects of treadmill running on learning and memory in opioid addicted rats.
Methods: Forty two male wistar rats (300-350 g) were divided into four groups, the control group, the control-exercise group, the morphine group and the morphine-exercise group. In Morphine-treated groups, Morphine was injected intraperitonealy as follow: first 3 days 10 mg/kg, next 3 days 20 mg/kg and during the last 3 days 40 mg/kg. In exercise groups, the exercise program was treadmill running at 17 meters per minute (m/min) at 7°C inclination for 60 minutes per day (min/day), 7 days/week, for 3 months. Passive avoidance learning and memory was investigated by shuttle box in the rats after 3 months of addiction and exercise.
Findings: Data showed that learning and memory was impaired significantly in the morphine-rest group with respect to the control group; however, exercise has improved learning and memory in the morphine-exercise group and in the control-exercise group.
Conclusion:The present results suggest that learning and memory is affected under the condition of morphine addiction, but treadmill running prevents these effects. The data correspond to the possibility that treadmill running is helpful in the prevention and alleviation of the cognitive decline in opioid addiction.
Key words:Echinococcus, Immunization, Protoscoleces.
مقدمه:هیداتیدوز یک بیماری انگلی زئونوز میباشد که به وسیلهی مرحلهی لاروی اکینوکوکوسگرانولوزوس در انسان و سایر میزبانهای واسط ایجاد میگردد. این بیماری به عنوان یک مشکل بهداشتی دامپزشکی در کشور ما حایز اهمیت میباشد و با توجه به نقش علفخواران در انتشار بیماری میتوان با تهیهی واکسن حتی برای مدلهای حیوانی سبب کاهش آلودگیهای انسانی و زیانهای اقتصادی دام گردید.
روش ها: 100 میکروگرم از پروتیینهای غشایی پروتواسکولکس به عنوان آنتیژن به همراه ادجوانت فروند ناکامل، جهت ایمونیزاسیون به صورت درون صفاقی به 30 عدد موش C57B1/C6 تلقیح گردید. یادآور آن نیز 27 روز بعد با همین مقدار آنتیژن انجام گردید. دو هفته پس از یادآور، تلقیح 2000 عدد پروتواسکولکس زنده در دو گروه موشهای آزمایش و 15 عدد موشهای گروه شاهد به صورت درون صفاقی صورت گرفت.
یافته ها: پس از گذشت 240 روز در 50% از موشهایی که ایمن گردیده بودند، کیست تشکیل نگردید و در بقیهی آنها در مقایسه با گروه شاهد کیستهایی به تعداد کمتر و کوچکتر تشکیل گردید. میانگین وزن کیست در گروه آزمایش 36/0 ± 39/0 گرم و در گروه شاهد 8/1 ± 7/1 گرم )015/0 (P < و میانگین تعداد کیستها در گروه آزمایش 6/15 ± 7/10 عدد و در گروه شاهد 2/44 ± 6/52 عدد بود (002/0(P < . به طورکلی نتایج نشان داد که حفاظت ایجاد شده از طریق ایمونیزاسیون 7/79–7/76 درصد بوده است.
نتیجه گیری: این تجربه نشان داد که آنتیژنهای سطحی پروتواسکولکس به همراه ادجوانت فروند ناکامل توانسته است به اندازهی کافی سیستم ایمنی میزبان را تحریک نماید. بررسی تعداد و وزن کیست در دو گروه موشهای آزمایش و شاهد نشان داد که حفاظت از طریق ایمونیزاسیون ایجاد شده است.
واژگان کلیدی: اکینوکوک، ایمنیزایی، پروتواسکولکس
https://jims.mui.ac.ir/article_13066_db464400ea0fadbc0d03636312e7274d.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
DO ICAM and VCAM Can Predict Severity of CAD in Stable Angina?
آیا فاکتورهای التهابی ICAM و VCAM میتوانند وسعت درگیری عروق کرونر را در بیماران با آنژین پایدار پیشگویی کنند؟
499
506
13067
FA
نفیسه
منتظری
دستیار قلب و عروق دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
معصومه
صادقی
دانشیار قلب و عروق مرکز تحقیقات قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
حمید
صانعی
دانشیار قلب و عروق. گروه قلب دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
صدیقه
عسگری
دانشیار فارماکوگنوزی، مرکز تحقیقات قلب و عروق و مرکز تحقیقات علوم کاربردی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان،
اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
محمد
فرجاللهی
واحد بیوتکنولوژی، دانشکده پزشکی کاربردی و مرکز تحقیقات سلولی ملکولی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
مجتبی
اکبری
اپیدمیولوژیست، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0002-5777-9612
محمدرضا
اخباری
دستیار قلب و عروق دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
سهیلا
تیموری
پرستار آنژیوگرافی، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
Journal Article
2010
11
07
Background:Ischemic heart disease is the leading cause of mortality and morbidity in the world. Vascular inflammation is the noticeable risk factors of ischemic heart disease. In this study the relation between intravascular adhesion molecule (ICAM) and vascular adhesion molecule (VCAM) as inflammation indicator with extent of coronary involvement were evaluated. Methods: In this cross sectional study, 82 patients with stable angina who candidates for angiography were studied. Those with acute coronary syndrome, and recent surgery, inflammatory disease, some drug consumption, kidney and liver disease, Phlebitis and PTE are excluding from study. Then blood sampling for biochemical VCAM and ICAM analysis were drawn. After it, coronary angiography was done via standard method. Findings: Mean ages of the patients were 58.4 ± 10.1 year old with 72% male. The mean of ICAM and VCAM were 183.9 ± 78 and 150.3 ± 136 ng/dl, respectively. There isn’t any correlation between VCAM and ICAM and the severity of coronary artery disease. In linear regression analysis even with considering of hypertension, hyperlipidemia and diabetes as cofounders, there was not any relation between these factors and CAD. Conclusion:According to our findings, inflammatory markers (VCAM and ICAM) didn’t add any further information about extent of CAD. Key words:ICAM, VCAM, Stable angina, Severity of CAD.
مقدمه: بیماری ایسکمیک عروق قلبی (Ischemic Heart Disease) از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان میباشد. با توجه به این که التهاب عروق از عوامل خطر مطرح این بیماری است، در مطالعهی حاضر ارتباط بین فاکتورهای Intracellularadhesion molecule (ICAM) وVascular cell adhesion molecule ((VCAM به عنوان شاخص التهاب، با وسعت درگیری عروق کرونر در بیماران با آنژین پایدار مورد بررسی قرار گرفت. روش ها: در این مطالعهی مقطعی، ٨٢ بیمار مبتلا به آنژین پایدار به مطالعه وارد شدند. افرادی که سندرم حاد کرونری، جراحی اخیر، بیماریهای التهابی، مصرف داروهای خاص، بیماری کلیه و کبد، فلبیت و یا آمبولی ریه داشتند از مطالعه خارج شدند. در کلیهی بیماران فاکتورهای بیوشیمیایی و ICAM و VCAM گرفته شد، سپس به روش استاندارد آنژیوگرافی انجام گرفت و وسعت درگیری عروق کرونر بین ٢١-٠ نمرهدهی شد. یافته ها: متوسط سنی بیماران تحت مطالعه ١/١٠ ± ٤/٥٨ سال بود٬ که ٧٢٪ آنها را مردان تشکیل میدادند. میانگین ICAM٧٨ ± ٩∕١٨٣ و VCAM ١٣٦ ± ٣/١٥٠ نانوگرم در دسیلیتر بود . بین سطوح سرمیICAM و VCAM با شدت درگیری عروق کرونر هیچگونه همبستگی وجود نداشت. در آنالیز رگرسیون خطی چندگانه حتی با حذف اثر عوامل مخدوشگر و احتمالی مثل هیپرتانسیون٬ هیپرلیپیدمی و دیابت٬ باز هم ارتباط خطی معنیداری بین ICAMو VCAM و درگیری عروق کرونر وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به اطلاعات به دست آمده٬ اندازهگیری فاکتورهای التهابی CAM اطلاعات اضافهتری در خصوص وسعت درگیری عروق کرونر به پزشکان نمیدهد. واژگان کلیدی: ICAM، VCAM، آنژین پایدار، وسعت درگیری عروق کرونر
https://jims.mui.ac.ir/article_13067_53c5c5fdaf528c5b79edd11c60db43cd.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
The Effects of Mid-Term Running Activity on Passive Avoidance Learning and Memory in Opioid Addicted Rats
بررسی اثرات ورزش میانمدت بر یادگیری و حافظهی احترازی غیر فعال در موشهای صحرایی نر وابسته به مورفین
507
518
13068
FA
شیوا
خیام حقیقی
0000-0001-9474-5756
محمدرضا
واعظ مهدوی
پرهام
رئیسی
حجت الله
علایی
Journal Article
2010
11
07
Background:Previous studies have shown an association between opioid addiction and impairments in learning and memory. Due to the fact that exercise has positive effects on many physiological systems, including the central nervous system, the present study, evaluated the effects of treadmill running on learning and memory in opioid addicted rats. Method: Forty two male wistar rats (300-350 g) were divided into four groups, the control group, the control-exercise group, the morphine group and the morphine-exercise group. In Morphine-treated groups, Morphine was injected intraperitonealy as follow: first 3 days 10 mg/kg, next 3 days 20 mg/kg and during the last 3 days 40 mg/kg .In exercise groups, the exercise program was treadmill running at 17 meters per minute (m/min) at 7° inclination for 60 minutes per day (min/day), 7 days/week, for 3 months. Passive avoidance learning and memory was investigated by shuttle box in the rats after 3 months of addiction and exercise. Findings: Data showed that learning and memory was impaired significantly in the morphine-rest group with respect to the control group; however, exercise has improved learning and memory in the morphine-exercise group and in the control-exercise group. Results: The present results suggest that learning and memory is affected under the condition of morphine addiction, but treadmill running prevents these effects. The data correspond to the possibility that treadmill running is helpful in the prevention and alleviation of the cognitive decline in opioid addiction. Key words:Treadmill running, Learning and memory, Morphine, Rat.
مقدمه: مطالعات پیشین نشاندهندهی رابطهی میان اعتیاد به اوپیوئیدها و نقص یادگیری و حافظه است. از آن جا که ورزش دارای آثار مثبت بر سیستم اعصاب مرکزی است، مطالعهی حاضر اثرات ورزش تردمیل را روی یادگیری و حافظه در موشهای صحرایی معتاد به اوپیوئیدها مورد ارزیابی قرار داده است. روش ها: تعداد 42 موش صحرایی با وزن 350-300 گرم به چهار گروه شاهد، وابسته به مورفین، ورزشکار و ورزشکار همراه با مورفین تقسیم شدند. در گروههای وابسته به مورفین، مورفین بهصورت تزریق درون صفاقی با دوزهای افزایشی: سه روز اول mg/kg 10، سه روز دوم mg/kg20 و سه روز سوم mg/kg 4 استفاده گردید. در گروههای ورزشکار پروتکول ورزش شامل دویدن روی تردمیل با سرعت m/min 17 و شیب 7 درجه، 60 دقیقه در روز، در تمام ایام هفته، به مدت 3 ماه بوده است. یادگیری و حافظهی احترازی غیرفعال در دستگاه شاتل باکس بعد از 3 ماه از اعتیاد و ورزش در موشهای صحرایی بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مقایسه با گروه شاهد یادگیری و حافظه به طور چشمگیری در گروه وابسته به مورفین آسیب میبیند ولی ورزش منجر به بهبود یادگیری و حافظه در گروه ورزشکار همراه با مورفین میشود، همچنین در گروه ورزشکار سالم نیز معیارهای یادگیری و حافظه را بهطور معنیداری افزایش میدهد. نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد یادگیری و حافظه به دنبال اعتیاد به مورفین آسیب دیده، ولی ورزش تردمیل از این اثرات جلوگیری مینماید. به نظر میرسد دویدن بر روی تردمیل، بتواند در پیشگیری و تخفیف آسیبهای شناختی در اعتیاد کمککننده باشد. واژگان کلیدی: تمرین بدنی، حافظه و یادگیری، مورفین، موش صحرایی
https://jims.mui.ac.ir/article_13068_5580a5efbc5b6c181c17382c6efdfa3d.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
Photorefractive Keratectomy (PRK) as a Retreatment of Residual Myopia after Previous Laser in Situ Keratomileusis (LASIK)
بررسی نتایج عمل کراتکتومی فتورفراکتیو(PRK) جهت درمان نزدیک بینی باقیمانده از عمل لیزیک
519
526
13069
FA
علیرضا
اشتری
استادیار چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
حسن
رزمجو
استاد چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
اکرم
ریسمانچیان
استادیار چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
مهدی
توکلی
دستیار چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
مهسا
پاینده
دانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
شیوا
رقایی
دانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه آزاداسلامی واحد نجف آباد، اصفهان
Journal Article
2010
11
07
Bckground:This study was designed to evaluate the efficacy, safety and complications of Photorefractive keratectomy (PRK) as a retreatment of residual myopia after previous laser insitu keratomileusis (LASIK).
Methods:In this descriptive study, with the consideration of inclusion and exclusion criteria, the 92 cases were selected and underwent PRK with mitomycin C.
Findings: This study was performed on 170 eyes of 92 patients with the mean age of 35 years old (56 women and 36 men). The average interval between two procedures was 17.5 ± 3.2 months. After 1 year, 94.7% of the eyes had uncorrected visual acuity (UCVA) (20/40 or better) and 65.8% of eyes had UCVA (20/20 or better). 135 eyes (79.4%) were within ± 0.5 diopter (D) and 168 eyes (98.8 %) were within ± 1.00 D of target refraction. 2 eyes lost one line of best corrected visual acuity (BCVA) and 14 eyes had BCVA gain. After 12 months four eyes had corneal haze of grade 2. Before and after PRK, Spheric equivalents of eyes were
-1.84 ± 0.6 and -0.15 ± 0.2 D respectively (P < 0.001), mean UCVA was 0.34 ± 0.23 and 0.92 ± 0.14 of lines (P < 0.001) and the mean pachymetry was 428 ± 20 and 407 ± 12 microns respectively (P = 0.032).
Conclusion:PRK is an effective and safe procedure as a retreatment of post LASIK residual myopia.
Key words:LASIK, Photorefractive keratectomy (PRK), Retreatment, Myopia.
مقدمه:عیوب انکساری از جمله شایعترین مشکلات در حیطهی چشم پزشکی است. مطالعهی حاضر به بررسی سودمندی، ایمنی و عوارض عمل کراتکتومی فتورفراکتیو (PRK) در درمان میوپی باقیمانده از عمل لیزیک قبلی میپردازد.
روش ها:در این مطالعهی توصیفی، بر اساس معیارهای ورود و خروج و پس از معاینهی کامل چشمپزشکی، موارد انتخاب و تحت عمل PRK همراه با میتومایسین Cقرار گرفتند. در فواصل معین، بیماران معاینه و نتایج ثبت و آنالیز شد.
یافته ها:مطالعه بر روی 170 چشم از 92 بیمار (56 نفر زن و 36 نفر مرد) با میانگین سنی 35 سال انجام شد. متوسط فاصلهی بین دو عمل 2/3 ± 5/17 ماه بود. در پایان سال اول بعد از PRK، 7/94 درصد چشمها دید اصلاح نشده بین 40/20 تا 20/20 و 8/65 درصد آنها دید مساوی یا بهتر از 20/20 داشتند. 135 چشم (4/79 درصد) در محدودهی رفراکشن 5/0 ± دیوپتر و 168 نفر (8/98 درصد) در محدودهی رفراکشن 00/1 ± دیوپتر بودند. 2 چشم دچار کاهش دید اصلاح شده معادل با 1 خط شدند و در 14 مورد نیز دید اصلاح شده بهبود یافت. در پایان سال اول 4 مورد کدورت قرنیه گرید 2 مشاهده شد. قبل و بعد از PRK، متوسط معادل اسفریک چشمها، 6/0 ± 84/1- و 2/0 ± 15/0– دیوپتر (001/0P < )، متوسط دید اصلاح نشده 23/0 ± 34/0 و 14/0 ± 92/0 خط (001/0< P) و متوسط پاکیمتری 20 ± 428 و 12 ± 407 میکرون (032/0 =P ) بود.
نتیجه گیری:PRK به عنوان درمان مجدد میوپی باقیمانده از لیزیک، یک روش سودمند، ایمن و کم عارضه است.
واژگان کلیدی: لیزیک، کراتکتومی فتورفراکتیو، درمان مجدد، میوپی
https://jims.mui.ac.ir/article_13069_97435c182a1f080a40fc14f87384b2a4.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
Evaluation of Types and Amounts of Fatty Acid Content in some most Consumed Iranian Fast Foods
بررسی میزان و انواع اسیدهای چرب موجود در چند نمونه از پر مصرفترین غذاهای آمادهی ایرانی
527
535
13070
FA
بهار
نظری
کارشناس ارشد بیوشیمی، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه پیامنور تهران و محقق مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصف
صدیقه
عسگری
دانشیار، متخصص فارماکوگنوزی، مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان و مرکز تحقیقات فیزیولوژی کاربردی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
نضال
صرافزادگان
استاد گروه قلب و عروق، مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
سلبعلی
صابری
محقق مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
لیلا
آزادبخت
استادیار گروه تغذیه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
احمد
اسماعیلزاده
استادیار گروه تغذیه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
Journal Article
2010
11
07
Background:There is an important concern about the intake of foods which contains trans fatty acids due to their harmful effects on human health. Although adverse affects of trans fatty acids on the cardiovascular system were established, but a few data are available on the trans fatty acids contents of Iranian foods, including fast foods. In this study we quantify the amounts of the common fatty acids exist in several Iranian fast foods, with specific focus on trans fatty acids.
Methods:Seven samples of the most common consumed fast foods in Iran, sausage, calbas, hamburger and pizza, were randomly selected from products which available in the supermarkets and restaurants. Each time 10 g sample was drawn and prepared for fatty acid analysis. Total and individual fatty acids were quantified by gas chromatography (GC) with 60 meter capillary column and flame ionization detector.
Findings:The most common saturated fatty acid (SFA) in Iranian fast foods was stearic acid (C18:0) with range of 14.0% to 20.9%. SFAs in calbas were significantly higher than other groups. Trans fatty acids constitute almost 23.6% to 30.6% in these products. The most common trans fatty acids in these fast foods were elaidic acid (C18:1 9t). Total cis unsaturated fatty acid content of tested fast foods was varied from 25.3 %( in sausage) to 46.8% (in calbas) with oleic acid (C18:1 9c) followed by linoleic acid (C18:2) being the most common fatty acids in these products.
Conclusion:This study showed higher contents of trans fatty acids in Iranian commercially available fast foods compared to the amounts recommended by dietary guidelines (maximum 2%). Because of the adverse effects of trans fatty acids on health, it is recommended that the amount and type of the fatty acids, especially trans fatty acids, declare in the nutrition label of all foods.
Key words:Fatty acids, Trans fatty acids, Fast food, Gas chromatography.
lمقدمه: با وجود این که نگرانیهای زیادی دربارهی مصرف اسیدهای چرب ترانس بهعلت اثرات زیانبار آنها بر سلامت، بهویژه بیماریهای قلبی- عروقی وجود دارد، اطلاعات محدودی در مورد محتوای اسیدهای چرب ترانس غذاهای ایرانی شامل غذاهای آماده در دست میباشد. در این مطالعه میزان اسیدهای چرب معمول موجود در چند نمونه از غذاهای آمادهی ایرانی با تأکید ویژه بر اسیدهای چرب ترانس مشخص گردیده است.
روش ها: چند نوع از پرمصرفترین غذاهای آماده شامل انواع سوسیس، کالباس، همبرگر و پیتزا هر یک هفت مرتبه از سوپرمارکتها و رستورانها تهیه گردید. 10 گرم از هر نمونه جهت تعیین چربی کل و آنالیز اسیدهای چرب موجود در نمونهها توسط دستگاه گازکروماتوگرافی (GC)، با ستون مویینهی 60 متری و دتکتور یونی شعلهای استفاده گردید.
یافته ها: بیشترین میزان اسیدهای چرب اشباع در غذاهای آمادهی ایرانی، استئاریک اسید (C18:0) میباشد که میزان آن از 14 تا 9/20 درصد میباشد. میزان اسیدهای چرب اشباع در کالباسها نسبت به سایر گروهها به طور معنیداری بالاتر میباشد. اسیدهای چرب ترانس نزدیک به 6/23 تا 6/30 درصد از کل اسیدهای چرب غذاهای آماده را تشکیل میدهند. بیشترین اسید چرب ترانس موجود در این محصولات الائیدیک اسید (trans C18:1, 9) میباشد. محتوای اسیدهای چرب غیر اشباع غذاهای آماده 3/25 تا 8/46 درصد میباشد و اولئیک اسید (C18:1, 9cis) و سپس لینولئیک اسید (C18:2) بیشترین اسیدهای چرب غیراشباع موجود در این محصولات را تشکیل میدهند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که محتوای اسیدهای چرب ترانس موجود در غذاهای آمادهی ایرانی بسیار بالاتر از میزان مجاز (حداکثر 2%) میباشد. با توجه به اثرات سوء اسیدهای چرب ترانس بر سلامتی، حضور برچسبهای غذایی که مشخصکنندهی همهی انواع اسیدهای چرب، به ویژه اسیدهای چرب ترانس باشد، پیشنهاد میگردد.
واژگان کلیدی: اسیدهای چرب، اسیدهای چرب ترانس، غذاهای آماده، گاز کروماتوگرافی
https://jims.mui.ac.ir/article_13070_9785c6e8772b8e965c087de9a8593e90.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
Salsalate Efficacy in Blood Glucose Level Reduction in Diabetes
اثربخشی سالسالات در کاهش قند خون افراد مبتلا به دیابت
536
542
13071
FA
الهام
فقیه ایمانی
فوق تخصص غدد و متابولیسم، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
مسعود
امینی
استاد گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
حسن
رضوانیان
دانشیار گروه داخلی، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
زهرا
فقیه ایمانی
پزشک عمومی، پژوهشگر مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان، اصفهان
علی
طغیانی
پژوهشگر، باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، اصفهان
مریم
زارع
پژوهشگر، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
پیمان
ادیبی
دانشیار گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
Journal Article
2010
11
07
Background:
Several studies showed that obesity and fat deposition in the tissues along with inflammatory response may induce insulin resistance and finally type II diabetes. Salsalate can inhibit IKK and NF-KB inflammatory pathway. The aim of this study was to determine the efficacy of salsalate as an anti-inflammatory drug in blood glucose decrement of diabetics.
Methods: This was a double blind case-control trial. Sixty newly diagnosed diabetic patients were randomized in the drug and the placebo groups. The drug group used were received 3g Salsalate per day (two 750 mg tablets every 12 hours orally) for one month.
Findings: At baseline there was no significant differences between drug group mean fasting plasma glucose level (124 mg/dl) and placebo group (127 mg/dl) (P = 0.628). Twenty eight patients in drug group and 23 ones in placebo group finished the study. Salsalate had reduced significantly the fasting glucose in the drug group (20 mg/dl) in comparison to placebo group (P < 0.05).
Conclusion:This study showed that using 3 grams of Salsalate for one month reduces 15.5% of baseline blood glucose level of diabetic cases. These acceptable results may open a new approach in the treatment of diabetes.
Key words:Diabetes, Inflammation, Salcylates, Salsalate.
مقدمه: مطالعات مختلف نشان دادهاند که چاقی و رسوب چربی در بافتها همراه با واکنش التهابی است که منجر به مقاومت به انسولین و در نهایت دیابت تیپ 2 میشود. سالسالات بر روی مسیر التهابی IKKو NF-KB اثر مهاری دارد. هدف از این مطالعه، مشخص نمودن کارآمدی و تأثیر سالسالات به عنوان یک داروی ضد التهاب در کاهش قند خون مبتلایان به دیابت نوع 2 است.
روش ها: این مطالعه یک کار آزمایی شاهد-دارونما دار دو سوکور بود که به مدت یک ماه به 60 بیمار دیابتی تازه تشخیص داده شده در 2 گروه تصادفی شدهی دارو و دارونما داده شد، مقدار سالسالات تجویز شده 3 گرم (2 قرص 750 میلیگرمی هر 12 ساعت) در روز بود.
یافته ها: بین گروه های دارو و دارونما در زمان ورود به مطالعه از نظر قند خون ناشتا (به ترتیب 124 در برابر 127) تفاوت معنیداری از نظر آماری وجود نداشت (628/0P = ). بیست و هشت بیمار در گروه دارو و 23 بیمار در گروه دارونما مطالعه را به پایان رساندند. سالسالات قند خون ناشتا را در گروه دارو (20 میلیگرم در دسیلیتر) در مقایسه با گروه دارونما (2 میلیگرم در دسیلیتر) به صورت معنیداری کاهش داد (05/0P = )
نتیجه گیری: در این تحقیق مشخص شد که در اثر مصرف 3 گرم در روز از داروی ضد التهاب سالسالات به مدت 1 ماه حدود 5/15 درصد قند خون ناشتای پایهی افراد دیابتی را کاهش می یابد. این نتایج رضایت بخش میتواند باعث ایجاد راهی جدید در درمان دیابت شود.
واژگان کلیدی: دیابت، التهاب، سالیسیلات، سالسالات
https://jims.mui.ac.ir/article_13071_c849764301c376504710f5762eef33da.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
Six Years Liver Transplants Outcome in Shiraz Transplant Center
نتایج پیوند کبد در مرکز پیونداعضای شیراز سالهای 86-80
543
550
13072
FA
بابک
ثابت
متخصص جراحی عمومی، گروه جراحی، کارشناس ارشد اپیدمیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان
عبدالرضا
رجایی فرد
دانشیار آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز
سامان نیک
اقبالیان
دانشیار گروه جراحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز
سید علی
ملک حسینی
استاد گروه جراحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز
Journal Article
2010
11
07
Background:
The Shiraz Liver Transplant Audit collects information on all liver transplantations that are carried out in Iran. In this paper, we describe these transplantations and their outcomes in adult patients according to the primary liver disease diagnosis, type and period of transplantation.
Methods: A prospective cohort study carried on 364 orthotropic liver transplantations in Shiraz Namazi hospital from June 2002 to July 2008. Actual survival rates, calculated using the Kaplan-Meier method, were compared using the log-rank test. To determine independent prognostic factors for survival, the Cox regression model was used.
Findings:Among the 364 patients included in this study (age range: 13-39 years; 327 [68.1%] men), the most common causes of liver disease were hepatitis B and C virus infection (25.8). Overall patient survival rates at 1, 2, 5 and 6 years after Orthotopic Liver Transplantation (OLT) were 83.7%, 82%, 82% and 82%, respectively. Mean and SE of Survival time of patients were 64.6 ± 1.7 (CI95%: 61.2-67.9). Short time and long time survival of these patients in both sexes and between age groups were similar. Multivariable analysis demonstrated that these improvements only be explained by donors age between 20-40 years old.
Conclusion: In summary, Orthotopic Liver Transplantation has developed into a safe and successful treatment for end-stage liver disease with satisfactory long-terms results. Our experience with liver transplantation indicates comparable success rate to similar reports.
Key words: Liver transplantation, Post transplant mortality, Outcome study, Survival analysis.
مقدمه: پیوند کبد به عنوان تنها راه درمان بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفتهی کبد است. مرکز پیوند شیراز تنها مرکز پیوند کبد ایران است و تعیین بقای بیماران و تعیین الگوهای مؤثر و قابل اصلاح مرتبط به دهنده و گیرنده و فرآیند پیوند که در بقای این بیماران مؤثرند، میتواند به برنامهریزی بالینی در جهت افزایش بقای بیماران پس از پیوند کبد منجر شود.
روش ها: در این مطالعهی همگروهی، تمامی بیمارانی که در سالهای 1380 تا 1387 در مرکز پیوند بیمارستان نمازی شیراز، پیوند کبد از جسد برای آنها انجام شده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. در این بررسی بقای یک ساله، سه ساله و پنج و شش سالهی بیماران محاسبه گردید. همچنین اثر فاکتورهای مرتبط با گیرنده، دهنده و فرآیند عمل و ارتباط آن با بقای بیماران بررسی شد.
یافته ها: در این مطالعه، بقای یک سالهی بیماران 84 درصد و بقای سه ساله و شش ساله 82 درصد بود. در مدل بقای تک متغیره، از بین متغیرهای زمان عمل طولانی، سن دهندهی پیوند، نمرهی بالاتر MELD، نیاز به عمل مجدد و وزن کمتر از 60 کیلو گرم بیمار، ارتباط بیشتری با کاهش بقای بیماران داشتند. در مدل Cox تنها سن دهندهی پیوند زیر40 سال و بالای20 سال اثر محافظتی در مدل نشان داد.
نتیجه گیری: مقایسهی بقای بیماران پیوند شده در مرکز پیوند بیمارستان نمازی قابل مقایسه با مراکز با سابقهی دنیا است. ضمن این که بقای بیماران در سالهای آخر بهتر بررسی شده است.
واژگان کلیدی: پیوند کبد، بقا، فاکتورهای مرتبط با گیرندهی پیوند، ایران
https://jims.mui.ac.ir/article_13072_4f8280fe3d97b7193eace2b39e422a6b.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
27
99
2009
10
23
Primary Headache:Classification and Diagnosis
سر دردهای اولیه: طبقه بندی و تشخیص
551
561
13073
FA
عباس
قربانی
دانشیار گروه بیماریهای مغزو اعصاب ، دانشکده پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان – اصفهان
احمد
چیت ساز
دانشیار گروه بیماریهای مغزو اعصاب ، دانشکده پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان – اصفهان
0000-0001-7983-2122
Journal Article
2010
11
07
Primary Headache:Classification and Diagnosis
سر دردهای اولیه: طبقه بندی و تشخیص
https://jims.mui.ac.ir/article_13073_697a70f2e4d66c162b2a830bbeec1550.pdf