دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Genetic Thromboembolic Risk Factors Associated with Deep Vein Throm-bosis in a Iranian Populationبررسی شیوع نوپدیدی ژن مقاومت بتالاکتاماز وسیع الطیف Bla-ctx-m-type در سروتیپهای سالمونلا انتریکا جدا شده از مدفوع بیماران98799613232FAعباس عبداللهیمربی، عضو هیأت علمی بخش میکروب شناسی، دانشگاه علوم پزشکی فسا (عضو باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی)، شیراز، ایران.علی محمدی بردبریدانشجوی کارشناسی ارشد میکروب شناسی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.مهدی فصیحی رامندیدانشجوی دکتری زیست فنآوری پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا... (عج)، تهران، ایران.راحله شایانکارشناس ارشد باکتری شناسی، بخش ایمونولوژی، انستیتو پاستور ایران، تهران، ایران.راحله رادمنش احسنیکارشناس ارشد میکروب شناسی، مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی اطفال، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.Journal Article20110129Background: Salmonellosis is one of the most important prevalent bacterial infections, after a decade of its recognition. Antibiotic therapy in salmonellosis is restricted to typhoid fever and acute infections. After the first reporting of resistance in S. Typhimurium DT 104, nowadays, developing resistance in Salmonella, specially, ESBL (such as CTX-M) species is an important issue in salmonellosis. In this study, we evaluated bla-ctx-m-type gene in clinical isolates of Salmonella enterica.Methods: In this cross-sectional study, we collected clinical isolates of patients in 18 months. Initially, we surveyed drug sensitivity with disk diffusion method, and then determined MIC of resistant isolates with E-test stripes. The existence of ESBL (extended spectrum beta-lactamase) enzymes was examined by ESBL disks in Double Disk method, and these resistances was evaluated with PCR by using a pair of universal primers.Finding: 36 isolates were sensitive to all of antibiotics, but, in 60 isolates there was at least one resistance. In 45 isolates, there were multi drug resistance (MDR) phenotypes. Resistance to ampicilin was the highest percent, whereas, there was not any resistance to imipenem and ciprofloxacin, which were improved with E-test strips. ESBL evaluation, showed producing cefotaxime ESBL in 5 isolates and ceftazidim ESBL in 4 isolates; 2 isolates of these had bla-ctx-m-type gene in plasmid.Conclusion: Detection of MDR trait, especially extended spectrum beta-lactamases in resistant clinical Salmonella isolates, point to the attention in usage of extended spectrum cephalosporins and detection of resistance rate in a nation level.مقدمه: سالمونلوزیس یکی از معضلات بهداشتی جوامع بشری به حساب میآید. با وجود این اهمیت، درمان دارویی سالمونلوزیس محدود به بیماری حاد و تب تیفوئید است. امروزه، پس از شناسایی اولین سویهی مقاوم سالمونلا، گزارشهای مبنی بر وجود انواع مقاومتهای دارویی و به خصوص بتالاکتامازهای وسیع الطیف از سراسر دنیا ارایه میشود.روشها: ابتدا با روش انتشار از دیسک، حساسیت دارویی سویههای آنها بررسی شد، سپس توسط روش E-test، MIC موارد مقاوم تعیین گردید. با استفاده از دیسکهای ESBL جهت بررسی آنزیم بتالاکتاماز به روش Double disk، وجود بتالاکتاماز در انواع مقاوم تعیین شد و این مقاومتها با استفاده از روش PCR و پرایمر یونیورسال، مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: در60 سویه، مقاومت به حداقل یک آنتیبیوتیک وجود داشت. از این میان، 45 سویه واجد مقاومت چندگانهی دارویی بود. بیشترین مقاومت نسبت به آمپی سیلین دیده شد، این در حالی بود که هیچ مقاومتی نسبت به ایمیپنم و سیپروفلوکساسین وجود نداشت که این نتایج توسط نتایج E-test تأیید شد. نتایج بررسی ESBLها حاکی از وجود 5 مورد مقاومت به سفوتاکسیم بود. در مورد ایزولههای مقاوم، 2 مورد واجد قطعهی ژنی پلاسمیدی Bla-ctx-m-type بود.نتیجهگیری: جدا سازی مقاومت چند دارویی در سالمونلاهای ایزوله شده و اثبات وجود بتالاکتامازهای وسیع الطیف در انواع مقاوم، توجه ویژه به مصرف سفالوسپورینهای وسیع الطیف و بررسیهای گسترده را در سطح ملی خاطر نشان میسازد.https://jims.mui.ac.ir/article_13232_a80d61f2dc5d2a6169e53a26b060f155.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222The Effect of Ezetimibe on Lipid Profile and Renal Function and its Side Effects in Renal Transplant Recipientsبررسی تأثیر داروی ازتیمیب بر پروفایل چربی و عملکرد کلیه در دریافت کنندگان پیوند کلیه997100713233FAشهرزاد شهیدیدانشیار، گروه نفرولوژی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای کلیهی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-5442-6424مژگان عظیمیدستیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمرتضی محمدیمدیر بیمارستان فلاورجان، اصفهان، ایراناکبر حسن زادهکارشناس ارشد، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110129Background: Hyperlipidemia is common in renal transplant recipients. The aim of the study was to evaluate the efficacy and safety of ezetimibe on lipid profile and renal function in renal transplant recipients.Methods: This prospective clinical trial study was done in a private nephrology clinic in Iafahan on 450 renal transplant patients between 2006-2009 years. Based on inclusion criteria, 78 patients were selected and ezetimibe was added to their previous treatment regimen. Patients were placed in three groups: group E (ezetimibe alone), group ES (ezetimibe with statin) and group EG (ezetimibe with gemfibrozil). All of the patients were evaluated before and three and six months after intervention.Finding: Sixty one patients with mean age of 49 ± 12.3 years were studied. Triglyceride was reduced significantly three and six months after intervention in E and ES groups. Cholesterol was reduced significantly three and six months after intervention in all three groups. During the six-month study, no case of rejection was found. Glomerular filtration rate (GFR) in the three groups was increased but it was not statistically significant (P > 0.05).Conclusion: Ezetimibe alone, or in combination with statin or gemfibrozil, is a safe and effective drug in the treatment of hypercholestrolemic patients with kidney transplantation and alone, or in combination with statin, is a safe and effective drug in the treatment of hypertriglyceridemic patients with kidney transplantation.مقدمه: هیپرلیپیدمی در بیماران پیوند کلیه شایع است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر داروی ازتیمیب بر پروفایل چربی و عملکرد کلیه در بیماران پیوندی و بررسی عوارض این دارو در آنان بود.روشها: این کارآزمایی بالینی از آبانماه 1385 تا دیماه 1387 در یک مرکز خصوصی نفرولوژی در اصفهان انجام شد. جمعیت مورد مطالعه، بیماران پیوند کلیهی مراجعه کننده به این مرکز بودند (450 نفر). بر اساس معیارهای ورود، 78 نفر از بیماران انتخاب شدند و ازتیمیب به برنامهی درمانی قبلی آنها اضافه شد و بیماران در سه گروه قرار گرفتند. گروه E، فقط ازتیمیب، گروه ES ازتیمیب و استاتین و گروه EG ازتیمیب و جمفیبروزیل دریافت کردند. بیماران، قبل از مداخله، سه و شش ماه پس از آن مورد بررسی قرار گرفتند.یافتهها: در نهایت، 61 بیمار با میانگین سنی 3/12 ± 49 سال در سه گروه بررسی شدند. تریگلیسرید، سه و شش ماه پس از مداخله در گروهE و ES به طور قابل توجهی کاهش یافت. کلسترول سه و شش ماه پس از مداخله در سه گروه به میزان قابل توجهی کاهش داشت. طی مطالعه، هیچ موردی از پس زدن پیوند دیده نشد. میزان فیلتراسیون گلومرولی (GFR) در سه گروه افزایش یافت ولی قابل توجه نبود (05/0 < P).نتیجهگیری: ازتیمیب داروی مؤثر و ایمن در درمان هیپرلیپیدمی بیماران پیوند کلیه میباشد و این دارو به شکل تک درمانی و درمان ترکیبی با استاتین یا فیبرات، قادر به کاهش کلسترول و به شکل تک درمانی و درمان ترکیبی با استاتین، قادر به کاهش تریگلیسرید به میزان قابل توجه میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_13233_9598101b7dce5aafdb0dead18b7b9eb6.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Aspirin resistance status as determined by urinary thromboxane B2 (TXB2) level in patients with ischemic heart disease and its relationship with Severity of coronary artery diseaseبررسی مقاومت به آسپرین از طریق اندازه گیری ترمبوکسان B2 ادراری در بیماران ایسکمیک و بررسی ارتباط آن با شدّت درگیری عروق کرونر1008101513220FAنغمه ضیائیدستیار، گروه قلب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.معصومه صادقیدانشیار قلب و عروق، مرکز تحقیقات بازتوانی قلب، پزوهشکدهی قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.آرش اخلاقیدستیار فوق تخصص قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}امید پیرجامیدانشجوی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.مجید یاراندکترای علوم آزمایشگاهی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}مسعود پورمقدساستاد قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.Journal Article20110129Background: Coronary artery disease (CAD) and myocardial infarction are the most common cause of mortality and morbidity all over the world.. Aspirin resistance is an important part of therapeutic failure in patients who experience several atherosclerotic events despite aspirin therapy.Different stud-ies have reported aspirin resistance between 5-45% all over the world. According to different re-sponses to aspirin therapy in different countries and lack of adequate studies on aspirin resistance in Iran, this study was designed for invitro evaluation of aspirin resistance in Iranian patients .
Methods: 170 patients with documented coronary artery stenosis were enrolled in this cross-sectional prospective study. 2 cc urine samples were obtained from all the subjects.Then a questionnaire includ-ing questions about ischemic heart disease risk factors (hypertension, diabetes, hyperlipidemia, obesity and smoking) was completed for each patient. Thromboxane B2 level in urine was measured two times for each patient via ELISA method. Data were analyzed via SPSS 16. with General Linear Model (Univariate).Gensini modified was used for assessment of severity of coronary arteries in-volvement (Coronary angiography score).
Finding: 75.3% of studied patients were aspirin resistant. There was significant relationship between angiography score and aspirin resistance (Pvalue*مقدمه:
بیماری عروق کرونر از علل مهم مرگ و میر و معلولیت در سراسر جهان است. مقاومت به آسپرین از علل مهم شکست درمانی در کسانی محسوب می شود که علیرغم دریافت آسپرین حوادث آترواسکلروتیک را تجربه می کنند. مطالعات متعدد میزان مقاومت به آسپرین را (60-5 ) % گزارش کرده اند.
با توجه به تنوّع آمار گزارش شده در این زمینه، مطالعه در بیماران ایرانی دریافت کننده آسپرین طراحی شد؛ همچنین برای اولین بار ارتباط مقاومت به آسپرین با شدت درگیری عروق کرونر در این مطالعه سنجیده شده است.
*روش انجام کار:
در یک مطالعه مقطعی صد و هفتاد بیمار که وجود بیماری عروق کرونر در آنها به اثبات رسید شرکت کردند. دو سی سی نمونه ادراری از هر بیمار گرفته شد. یک پرسشنامه که شامل سؤالاتی در زمینه فشار خون، دیابت، چربی خون و سیگار بود، تکمیل شد. سطح ترمبوکسان B2 ادراری جهت هر بیمار دو بار به صورت مجزا به روش Elisa سنجیده شد. شدت درگیری عروق کرونر با روش Gensini Modified و دادن امتیاز به هر بیمار محاسبه شد.
اطلاعات با روش General linear model توسط SPSS16 مورد آنالیز قرار گرفت.
*نتایج:
3/75% از افراد مورد مطالعه به آسپرین مقاوم بودند. ارتباط معنی داری میان مقاومت به آسپرین و شدت درگیری عروق کرونر وجود داشت (001/0P value=)
همچنین مطالعه ما نشان داد که زنان بیشتر به آسپرین مقاوم بودند. (003/0P value=) ارتباط معنی داری میان وجود دیابت در بیماران و مقاومت به آسپرین دیده شد. (023/0 p value=)
*بحث و نتیجه گیری:
مطالعه ما که در گروهی از بیماران ایرانی انجام شده مقاومت به آسپرین را 3/75% گزارش کرده است که یکی از بیشترین آمار گزارش شده در مطالعات انجام شده در این زمینه بود. همچنین افرادی که بیماری عروق کرونر شدیدتری داشتند بیشتر به آسپرین مقاوم بودند.
*کلمات کلیدی:
مقاومت به آسپرین، سطح ترمبوکسان B2، بیماری عروق کرونرhttps://jims.mui.ac.ir/article_13220_977000a26292df437866a787adfc6b35.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Evaluation of Early Alterations in Transmitral Diastolic Flow and Tissue Doppler Findings of the Septal and Lattral Segments of Left Ventricles in Early Period after Coronary Angioplastyارزیابی تغییرات اولیه در فلوی دیاستولیک دریچهی میترال و یافتههای1016102313221FAحسن شمیرانیدانشیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.کژال کریمیدستیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.رضا مددیاستادیار، گروه داخلی- قلب، دانشکدهی پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.Journal Article20110129Background: We aimed to evaluate subepicardial and subendocardial left ventricular (LV) functions in patients with single coronary artery lesion at early stage after percutaneous coronary intervention (PCI). Methods: Patients with left anterior descending (LAD) lesion (n = 40) were evaluated. Patients un-derwent PCI and at least one coronary stent was placed. After PCI, the pulsed-wave tissue doppler im-aging (pw-TDI) parameters taken from subepicardial and subepicardial layers were compared among the them. Finding: The systolic and diastolic pw-TDI parameters were apparently different between the patient after PCI, while the systolic pw-TDI parameters did not change. The diastolic pw-TDI parameters taken from both subepicardial (circumferential contraction) and subendocardial layers (longitudinal contraction) improved after PCI. After PCI, it was shown that while Ea velocity (P = 0.012) taken from the subendocardial layer increased, IVRa velocity (P < 0.001) taken from the subepicardial layer decreased. Conclusion: In our study, left ventricular, left atrium, and aortic valve diameter increase in patients with coronary artery disease. The systolic and diastolic functions were impaired at subendocardial and subepicardial layers. These dysfunctions can be easily presented with pw-TDI. Although systolic dys-function persists, diastolic dysfunction improves at early stage after PCI. Key words: Angioplasty, Percutaneous Coronary, Echocardiography, Doppler, Tissue doppler imag-ing.مقدمه: در مطالعات تجربی و بالینی، پس از انجام Percutanouse coronary angioplasty (PCI)، چه در فاز اولیه و چه در فاز دیررس، بهبودی عملکرد دیاستولی Left ventricle (LV) اتفاق میافتد. از آن جا که فلوی دیاستولی میترال، که توسط Pulse wave (PW) اندازه گیری میشود، محدودیتهایی دارد، به تازگی از Tissue doppler imaging (TDI) که یک روش ساده، حساس و ارزان قیمت میباشد، برای ارزیابی عملکرد دیاستولی بطن چپ استفاده میشود که وابسته به عوامل مخدوش کنندهای مثل تعداد ضربان قلب نیست. روشها: 40 نفر از بیماران کاندید آنژیوپلاستی به علت تنگی شدید Left anterior desending (LAD) انتخاب شدند و همگی تحت آنژیوپلاستی و گذاشتن Stent قرار گرفتند. همهی بیماران قبل از آنژیوپلاستی و یک ماه پس از آن تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند. پارامترهای داپلر معمولی شامل E wave deceleration time، A velocity و E velocity و پارامترهای TDI شامل Aa velocity، Ea velocity و Sa velocity اندازه گیری شد. دادههای قبل و بعد از PCI با هم مقایسه شدند. یافتهها: پس از PCI در داپلر معمولی فقط E wave deceleration time به صورت معنیدار بهبود یافت ولی پارامترهای دیگر شامل A velocity و E velocity تغییر معنیدار نداشت. از بین پارامترهای TDI نیز Aa velocity و Ea velocity در ناحیهی سپتوم به طور معنیداری بهبود یافت ولی Sa velocity ناحیهی سپتوم با وجود افزایش، از نظر آماری معنیدار نبود. بهبود مشخص در Ea velocity در ناحیهی لترال اتفاق افتاد؛ Sa velocity و Aa velocity بهبود یافت ولی از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری: در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر (Coronary artery disease) عملکرد سیستولی و دیاستولی مختل میشود که به راحتی میتوان آن را توسط TDI تشخیص داد؛ اگر چه اختلال عملکرد سیستولی پس از PCI باقی میماند، ولی عملکرد دیاستولی به صورت مشخص بعد از آنژیوپلاستی بهبود مییابد. مطالعهی ما نشان داد که پس از PCI عملکرد دیاستولی بطن چپ بهبود مییابد و این بهبودی در طول زمان اتفاق میافتد. بر خلاف مطالعات قبلی، این مطالعه نشان داد که Aa velocity یک ماه پس از رواسکولاریزاسیون به طور معنیداری بهبود مییابد. واژگان کلیدی: آنژیوپلاستی، کرونر، اکوکاردیوگرافی داپلر، Tissue doppler imaging .https://jims.mui.ac.ir/article_13221_0835da9212802f915d641a55dbdf815f.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Salsalate Efficacy on Treatment of Fatty Liver in Diabetes; Clinical Trial in Diabetic and Prediabetic Patientsاثر بخشی سالسالات در درمان کبد چرب: کارآزمایی در بیماران دیابتی و پیش دیابتی1024103113222FAالهام فقیه ایمانیفوق تخصص غدد، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}مسعود امینیاستاد، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانآتوسا ادیبیدانشیار، گروه رادیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانزهره نادریدستیار داخلی،گروه بیماریهای داخلی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانپیمان ادیبیدانشیار، بخش گوارش، گروه بیماریهای داخلی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20110129Background: Nearly two-third of patients with type II diabetes have degrees of fatty liver; this may induce some side effects in them. This study aimed to find effect of salsalate on treatment of steatohepatitis and correlation of fatty liver with metabolic syndrome in the setting of impaired glucose metabolism.Methods: In a double-blind randomized trial within two distinct groups i.e. recently diagnosed diabetics and prediabetic cases allocated in two arms of the intervention to receive 3 g salsalate or placebo. All cases underwent glucose and lipid level studies and liver ultrasound study.Finding: Within 46 patients with diabetes, 34 (74%) had fatty liver in ultrasound; this ratio was 75 percent in 113 prediabetic cases. Relative frequency of fatty liver stages did not differ between diabetics and prediabetics. Within diabetics, mean AST level of fatty liver cases (23 ± 7 IU/dl) was higher than others (18 ± 3 IU/dl) (P < 0.05). Changes in transaminase levels following intervention did not significantly differ, comparing drug and placebo arms in two subgroups.Conclusion: According to the findings, if diabetes could be assumed as the logical consequence of prediabetic state, it seems that fatty liver did develop before this preliminary status. In this study, salsalate could not change biochemical markers of fatty liver significantly.مقدمه: نزدیک به دو سوم افرادی که مبتلا به دیابت نوع دو هستند، درجاتی از کبد چرب را نشان میدهند که ممکن است باعث ایجاد عوارضی در بیماران شود. در این مطالعه، تأثیر سالسالات بر بهبود علایم کبد چرب و همزمان ارتباط کبد چرب با نشانههای سندرم متابولیک در جامعهی دارای اختلال قند بررسی شده است.روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده دو سو کور در دو گروه بیماران مبتلا به دیابت تازه تشخیص داده شده و افراد پیش دیابتی انجام شده است. بیماران پس از بررسی اولیهی آزمایشگاهی و سونوگرافی به صورت تصادفی در دو بازوی مطالعه جایگذاری شدند. در بازوی اول روزانه سه گرم سالسالات و در بازوی دوم دارونما برای سی روز تجویز گردید.یافتهها: از بین 46 نفر بیمار مبتلا به دیابت، 34 نفر (74 درصد) دچار کبد چرب بودند؛ ابتلا به این عارضه در بین 113 نفر فرد پیش دیابتی نیز 75 درصد نمونهها (86 نفر) را شامل میشد. فراوانی نسبی درجات کبد چرب بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. میانگین AST در افراد با کبد چرب مبتلا به دیابت (IU/dl 7 23) و افراد بدون کبد چرب (IU/dl 3 18) تفاوت معنیداری داشت (05/0 > P). تفاوت تغییر ترانس آمنیازها قبل و بعد از مداخله، چه در گروه بیماران پیش دیابت و چه در گروه مبتلا به دیابت، بین دریافت کنندگان دارو و دریافت کنندگان دارونما تفاوتی را نشان نداد.نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان حدس زد که اگر دیابت را ادامهی منطقی روند پاتوژنزی بدانیم که قبل از آن پیش دیابت است، به احتمال قوی، کبد چرب قبل از این مرحله شکل گرفته است. این مطالعه نتوانست نشان دهد که تجویز سالسالات با دوز سه گرم روزانه در درمان کبد چرب بیماران پیش دیابت و مبتلا به دیابت اثر دارد.https://jims.mui.ac.ir/article_13222_affe15b32c7c9ec0c341e86a113c33a8.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Open Surgical Hemorrhoidectomy with Minimal Bleedingهموروئیدکتومی به روش جراحی باز با حداقل خونریزی1032103713223FAمسعود صیادیدستیار، گروه جراحی عمومی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-6681-5403اکبر بهداداستاد گروه جراحی عمومی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110307Background: Hemorrhoid disorders are common diseases and treated by multiple therapies such as symptom relief by medication, outpatient procedures, and surgical interventions in operation room are used. Surgical interventions include open and closed techniques. In many countries Milligan Morgan Hemorrhoidectomy (MMH) is the treatment of choice. The aim of present study was to introduce a new technique with minimal bleeding by primary ligation of hemorrhoidal vessels before hemorrhoidal tissue resection.Methods: Patients with grade III or IV hemorrhoids were randomly divided into intervention or control groups. All patients operated by a single surgeon. In intervention group new technique were applied and control group were operated by traditional MMH procedure. Amount of bleeding during operation, and presence of post operative urinary retention were recorded for each patient.Finding: Sixty two subjects were enrolled in this study and randomly assigned to intervention (n = 31) and control group (n = 31) by mean ages of 46.3 and 43.5 years respectively. The mean number of intraoperative bloody gauzes in intervention group was 2.1 ± 0.9 compared with 4.4 ± 1.5 in control group (P < 0.001). Prevalence of retention among intervention and control group was 9.7% (n = 3) and 3.2% (n = 1) respectively (P = 0.31).Conclusion: Because intraoperative bleeding in the new technique is less than traditional MMH procedure (more than 50%), it is recommended that this procedure can lead to less blood loss and consequently shortened operation time and improve hemorrhoid resection by more visualization of surgical field.مقدمه: اختلالات هموروئیدال از بیماریهای شایع است. روشهای درمان هموروئید با جراحی شامل چند روش باز یا بسته است که در بین اینها روش جراحی باز Milligan morgan hemorrhoidectomy (MMH) به طور شایع در اکثر کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله روش جدیدی جهت هموروئیدکتومی ارائه شد که در این روش با Primary ligation عروق هموروئیدال قبل از رزکشن بافت هموروئید، میزان خونریزی حین عمل کاهش مییابد.روشها: بیماران مبتلا به هموروئید درجهی IV و III به صورت تصادفی در دو گروه 31 نفرهی مورد و شاهد تقسیم بندی شدند و همهی موارد توسط یک جراح مورد جراحی قرار گرفتند. گروه مورد به روش جدید و گروه شاهد به روش سنتی MMH جراحی شدند. میزان خونریزی حین عمل و وجود یا عدم احتباس ادراری بعد از عمل برای هر بیمار جداگانه مشخص و ثبت شد.یافتهها: در گروه مورد میانگین تعداد گاز خونی شده در حین عمل 9/0 ± 1/2 و در گروه شاهد 5/1 ± 4/4 عدد به دست آمد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (001/0 > P). میزان احتباس ادراری در گروه مورد 3 نفر (7/9 درصد) و در گروه شاهد 1 نفر (2/3 درصد) بود که اگرچه در گروه مورد این تعداد بیشتر بود ولی این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود (31/0 = P).نتیجهگیری: میزان خونریزی حین عمل در روش جدید کمتر از روش سنتی MMH بود (بیش از 50 درصد). این روش باعث کاهش خونریزی بیمار حین عمل میشود و میتواند باعث کاهش طول مدت عمل و رزکشن بهتر بافت به علت دید بهتر جراح شود.https://jims.mui.ac.ir/article_13223_8baa5f4b5bdc82e1ee375d959d7e2cb7.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Effect of Intracameral Cefuroxime Injection in Prophylaxis of Postoperative Endophthalmitisبررسی اثر تزریق داروی سفوروکسیم داخل اتاق قدامی چشم در پیشگیری از بروز اندوفتالمیت به دنبال عمل جراحی کاتاراکت1038104213224FAحسن رزمجواستاد، گروه چشمپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانحسین عطارزادهاستادیار، گروه چشمپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانحسینعلی اسماعیلیدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110307endophthalmitis provide very different results concerning the incidence and prophylaxis of this very severe complication of cataract surgery. This study aimed to present the outcomes of prophylaxis of postoperative endophthalmitis following cataract surgery with intracameral cefuroxime.Methods: In this study, 11500 patients underwent cataract surgery were selected from our patients attending Sadra clinic and Feiz hospital in Isfahan. All patients underwent phacoemulsification cataract surgery. Case group received an injection of 0.1 ml intracameral cefuroxime at the end of surgery. The data collected in check list and were analyzed by chi-square with SPSS software.Finding: The mean age in patients was 55.2 ± 6.7 years with the range 22-87 years. 5958 patients recieved intracameral cefuroxime and 5542 patients did not. The rate of postoperative endophthalmitis in case group was less than the control group (P < 0.05).Conclusion: Intraocular cefuroxime acts very well for reducing the incidence of postoperative endophthalmitis. It appears safe to use and is easy to prepare.مقدمه: با توجه به این که اندوفتالمیت از مهمترین عوارض پس از عمل جراحی کاتاراکت میباشد و در صورت رخداد میتواند عوارض متعدد چشمی از قبیل کاهش شدید بینایی و یا حتی از دست رفتن بینایی ایجاد کند، به کار گیری روشهایی در جهت کاهش این مشکل از اهمیت به سزایی برخوردار است.روشها: در این کارآزمایی بالینی آیندهنگر، جامعهی هدف بیماران دچار انواع مختلف کاتاراکت مراجعه کننده به بیمارستان فیض و کلینیک صدرا بودند. سن و جنس افراد و میزان بروز اندوفتالمیت در آنان ثبت گردید. قابل ذکر است که کلیهی موارد جراحی توسط یک روش جراحی (فیکوامولسیفیکاسیون) انجام گرفت. در همهی بیماران شستشو و استریل کردن پلکها با استفاده از قطرهی رقیق شدهی بتادین و شیوهی استریل سازی Prep and drep در اتاق عمل به یک طریق انجام پذیرفت. در گروه مورد به بیماران داروی سفوروکسیم تزریق گردید و به گروه شاهد دارویی تزریق نشد. جهت مقایسهی فراوانی نسبی (بروز) عفونت اندوفتالمیت در 2 گروه از آزمون 2χ و در صورت نیاز از آزمون دقیق فیشر استفاده شد.یافتهها: در این مطالعه 11500 بیمار بررسی شدند. 5958 نفر از این بیماران آنتیبیوتیک دریافت کردند. 5542 بیمار نیز آنتیبیوتیک دریافت نکردند. در طی این مطالعه 7 بیمار (9/21 درصد) از بیماران مبتلا به اندوفتالمیت، آنتیبیوتیک دریافت کردند، در حالی که 25 بیمار (1/78 درصد) از بیماران مبتلا به اندوفتالمیت، آنتیبیوتیک دریافت نکرده بودند. آزمون دقیق فیشر نشان داد که میزان فراوانی اندوفتالمیت بین دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنیداری داشته است (001/0 = P).نتیجهگیری: فراوانی اندوفتالمیت در بیماران مبتلا به کاتاراکت که تحت عمل جراحی فیکو قرار گرفته، آنتیبیوتیک سفوروکسیم دریافت کردند، به طور معنیداری کمتر از بیماران مبتلا به کاتاراکتی بود که تحت عمل جراحی فیکو قرار گرفتند ولی آنتیبیوتیک دریافت نکردند؛ بر این اساس، تزریق سفوروکسیم داخل اتاق قدامی چشم در پیشگیری از اندوفتالمیت بسیار مؤثر بوده است.https://jims.mui.ac.ir/article_13224_be0d929c373daccc36deb47d6075b455.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Mammography and Ultrasound Findings in Patients with Localized Breast Pain Compared with Fine Needle Aspirationبررسی یافتههای سونوگرافی و ماموگرافی در بیماران دارای درد موضعی پستان در مقایسه با FNA1043104813225FAمهری سیروساستادیار، گروه پرتوشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانویدا نصریدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110307Background: Considering that many women during their life experience breast pain that is causing their anxiety, in this study we tried to measure the sensitivity and specificity of breast ultrasound and mammography in diagnosis of malignancies in women with breast pain.Methods: In this study, 74 female patients who were complaining of breast pain and their doctors prescribed ultrasound and mammography, were studied. Data from mammography and ultrasound outcome was compared with data of fine needle aspiration (FNA) and the sensitivity, specificity, positive predictive value and negative predictive value of these procedures were measured.Finding: Only three cases were diagnosed breast cancer patients with FNA. In this study, mammography sensitivity and specificity were respectively 100% and 98.2% and ultrasound sensitivity and specificity were 67% and 97.2% respectively.Conclusion: The results obtained from this study indicate that in strong suspicious cases of breast cancer, ultrasound and mammography are not appropriate procedures and an alternative to FNA. In these cases biopsy is essential.مقدمه: با توجه به این که بسیاری از زنان در طول عمر خود تجربهای از دردهای پستانی دارند که سبب بروز اضطراب در آنها میشود، در این مطالعه سعی داشتیم حساسیت و ویژگی روشهای غیرتهاجمی سونوگرافی و ماموگرافی را در تشخیص بدخیمیها در زنان با درد پستان بررسی کنیم.روشها: در این مطالعه، 74 بیمار زن که از درد پستان شاکی بودند و پزشک برای آنها انجام ماموگرافی و سونوگرافی هم زمان را تجویز کرده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات حاصل از انجام ماموگرافی و سونوگرافی این زنان با نتیجهی Fine needle aspiration (FNA) آنها مورد مقایسه قرار گرفت و حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی این روشها اندازه گیری شد.یافتهها: از کل بیماران مورد بررسی تنها 3 مورد در FNA مبتلا به بدخیمی پستان بودند. در این مطالعه، حساسیت و ویژگی ماموگرافی به ترتیب 100 و 2/98 درصد و حساسیت و ویژگی سونوگرافی به ترتیب 67 و 2/97 درصد به دست آمد.نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهند که سونوگرافی و ماموگرافی در مواردی که شک قوی به وجود سرطان پستان وجود دارد، روشهای مناسب جایگزین برای FNA نیستند و در این موارد انجام بیوپسی ضروری است.https://jims.mui.ac.ir/article_13225_80812596311ffbc454e012a67ca42f72.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Booster Phenomenon of 3-Step Tuberculin Skin Testing in Hemodialysis Patientsپدیدهی بوستر در تست پوستی سه مرحلهای توبرکولین در بیماران تحت همودیالیز1049105513226FAمحسن میدانیاستادیار، گروه عفونی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}ندا رضاییدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.مژگان مرتضوی نجف آبادیمرکز تحقیقات بیماریهای کلیهی اصفهان، استادیار، گروه نفرولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110307Background: The risk of increasing active tuberculosis is a significant health problem among patients receiving hemodialysis. Also prophylactic therapy against tuberculin in these patients is important to have a successful transplantation. The tuberculin skin test (TST) is used to detect tuberculosis infection, but uremia in these patients may lead to coetaneous anergy that decrease the accuracy of the test. The aim of study was to identify the TST reactivity and frequency of booster phenomenon in 3-step TST in under hemodialysis patients.Methods: A total of 74 patients in Alzahra and Zahraye Marziye hemodialysis center in Isfahan were prospectively tested. To determine the frequency of booster effect, patients with less than 10 mm indurations were given additional TST one and four weeks after the initial test.Finding: Totally, 12 (16.2%) of 74 patients showed a positive tuberculin reaction (≥ 10 mm) on the initial test. Positive TST in 8 patients (10.8%) was added after the second test and in 6 patients (8.1%) after the third test. The booster phenomenon was detected in 18.9% of the patients. There was a significant correlation between TST positivity and anemia. There was no influence of age, gender, serum albumin level, urea reduction ratio and KT/V (P > 0.05).Conclusion: According to the results and the necessity of diagnosis of tuberculin in hemodialysis patients, our study support 3-step tuberculin skin testing in hemodialysis patients. As TST is easy and inexpensive, it seems to be useful for kidney transplant candidates.Keywords: Hemodialysis, Booster effect, Tuberculin skin test, Tuberculosis.مقدمه: ریسک افزایش سل فعال یک معضل مهم سلامت در بین بیماران تحت همودیالیز است. از تست پوستی توبرکولین (TST) جهت تشخیص عفونت با توبرکلوزیس استفاده میشود. در برخی از موارد، وقوع اورمی در این بیماران باعث ایجاد آنرژی پوستی میگردد که دقت و درستی تست را کاهش میدهد. هدف از این مطالعه، تشخیص واکنش مثبت TST و شیوع پدیدهی بوستر در تست TST سه مرحلهای در بیماران تحت درمان با همودیالیز بود.روشها: 74 بیمار در مراکز همودیالیز الزهرا (س) و زهرای مرضیهی (س) اصفهان تحت آزمایش قرار گرفتند. جهت تشخیص فراوانی پدیدهی بوستر، بیماران با نتیجهی ایندوراسیون کمتر از 10 میلیمتر یک و چهار هفته پس از تست اولیه تحت TST مجدد قرار گرفتند.یافتهها: در تست اولیه، 12 بیمار (2/16 درصد) واکنش توبرکولین مثبت (ایندوراسیون بیشتر از 10 میلیمتر) نشان دادند. 8 بیمار (8/10 درصد) TST مثبت پس از تست ثانویه و 6 نفر (1/8 درصد) پس از تست سوم به این تعداد اضافه شدند. پدیدهی بوستر در 9/18 درصد از بیماران تشخیص داده شد. ارتباط واضحی بین مثبت بودن بوستر و کم خونی وجود داشت. هیچ گونه ارتباطی بین مثبت بودن بوستر با سن، جنس، سطح سرمی آلبومین، نسبت کاهش اوره و شاخص موفق بودن دیالیز (KT/V) وجود نداشت (05/0 < P).نتیجهگیری: با توجه به اهمیت تشخیص سل در بیماران تحت همودیالیز، نتایج این مطالعه، ارزش تست پوستی TST سه مرحلهای را در بیماران تحت همودیالیز تأیید میکند. از آن جایی که TST تستی ساده و ارزان است، به نظر میرسد در بیماران کاندید پیوند کلیه مفید باشد.واژگان کلیدی: همودیالیز، پدیده بوستر، تست پوستی توبرکولین، توبرکلوزیس.https://jims.mui.ac.ir/article_13226_f16f25c94282fab1b83607fc7db550c8.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Comparison of Chest Radiographic Views in Patients with Smear Positive and Smear Negative Pulmonary Tuberculosisبررسی مقایسهای توزیع فراوانی نماهای رادیوگرافی قفسهی سینه در بیماران مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت و اسمیر منفی1056106113227FAبهروز عطاییدانشیار، گروه عفونی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-4528-1718آتوسا ادیبیاستادیار، گروه رادیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعباسعلی جوادیدانشیار، گروه عفونی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانفرزین خوروشدانشیار، گروه عفونی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانپریسا فرزانه فردانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایراننازیلا کسائیانکارشناس پژوهشی، مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110307Background: The present study aimed to determine and compare the frequency distribution of chest radiographic views in patients with smear positive and smear negative pulmonary tuberculosis (TB).Methods: In this cross-sectional study, 142 files of patients with smear positive and smear negative pulmonary tuberculosis were carried-out. We evaluated the demographic data, sputum acid-fast staining result and chest radiography of patients and recorded the results involving the region and the type of the lung involvement. Then, the collected data were analyzed.Finding: The mean age of the patients was 46.46 ± 20.51; 60 patients (42.3%) were men and 82 (57.7%) were women. In addition, 53 patients (37.3%) were Iranian and 89 (62.7%) were Afghani. From 142 patients, 81 (57%) were smear positive and 61 (43%) were smear negative. The mean age (P = 0.51), sex distribution (χ2 = 1.68; P = 0.2) and the nationality distribution (χ2 = 0.38; P = 0.38) were not different between smear positive and smear negative patients. There was not any significant difference between the region (χ2 = 0.94; P = 0.8) and the type (χ2 = 12.88; P = 0.12) of the lung involvement, too.Conclusion: Based on the results of this study, there was no difference between smear positive and smear negative patients in terms of chest radiography findings.مقدمه: هدف مطالعهی حاضر تعیین و مقایسهی توزیع فراوانی نماهای رادیوگرافی قفسهی سینه در بیماران مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت و اسمیر منفی بود.روشها: این مطالعهی توصیفی- تحلیلی با بررسی پروندههای 142 بیمار مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت و منفی به صورت همه شماری اجرا گردید. پروندهها از نظر اطلاعات فردی، نتیجهی رنگ آمیزی اسید فاست خلط و همچنین گرافی قفسهی صدری بیماران بررسی شد و نتایج آن از نظر منطقهی درگیر ریهها و همچنین نوع درگیری ثبت گردید. سپس، اطلاعات جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: میانگین سنی بیماران 51/20 ± 46/46 سال بود؛60 نفر مرد (3/42 درصد) و 82 نفر زن (7/57 درصد) بودند. همچنین 53 نفر (3/37 درصد) از بیماران ایرانی و 89 نفر (7/62 درصد) افغانی بودند. از میان بیماران بررسی شده، 81 مورد (57 درصد) بیمار سل ریوی اسمیر مثبت و 61 مورد (43 درصد) بیمار سل ریوی اسمیر منفی بودند. میانگین سنی (51/0 = P)، توزیع جنسی (2/0 = P؛ 68/1 = 2χ) و توزیع بیماران بر حسب ملیت (54/0 = P؛ 38/0 = 2χ) در دو گروه بیماران اسمیر مثبت و اسمیر منفی معنیدار نبود. همچنین تفاوت معنیدار آماری از نظر منطقهی درگیر (8/0 = P؛ 94/0 = 2χ) و نوع درگیری (12/0 = P؛ 88/12 = 2χ) مشاهده نشد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعهی حاضر، تفاوتی در بین بیماران اسمیر مثبت و اسمیر منفی از نظر یافتههای رادیوگرافی قفسهی سینه مشاهده نشد. https://jims.mui.ac.ir/article_13227_82b092715da3f4d03a05f704742d50a7.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222The Effect of Topical Gentamicin and Mupirocin on Peritonitis and Exit Site Infection in Peritoneal Dialysis Patientsمقایسهی اثر پماد جنتامایسین و موپیروسین در موضع خروجی کاتتر بر بروز پریتونیت در بیماران دیالیز صفاقی1062106913228FAمژگان مرتضویاستادیار، مرکز تحقیقات بیماریهای کلیه و گروه نفرولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمهران حلبیاندستیار فوق تخصص نفرولوژی، دانشکدهی پـزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانشیوا صیرفیاندانشیار، مرکز تحقیقات بیماریهای کلیه و گروه نفرولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانافسون امامی نائینیدانشیار، مرکز تحقیقات بیماریهای کلیه و گروه نفرولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانزیبا فرج زادگاندانشیار گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پـزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانفیروزه معین زادهرزیدنت داخلی، دانشکدهی پـزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانشیرین کریمیکارشناس پرستاری، واحد دیالیز صفاقی بیمارستان الزهرا، اصفهان، ایرانJournal Article20110307Background: Peritonitis is the most important complication of peritoneal dialysis. The most common cause of peritonitis is catheter exit site infection. Several studies have shown the prophylactic effect of topical mupirocin. According to the report of drug resistance in several studies to muprocin and exit site infection with gram-negative organisms, this study compared the prophylacyic effect of gentamicin with muprocin.Methods: This double blind clinical trial was done on 121 peritoneal dialysis patients. We have investigated the frequency of peritonitis and exit site infection in 2 groups receiving gentamicin and mupirocin ointment for 6 months. Data were analyzed by SPSS software using Student-t, chi-square and logistic regression tests.Finding: After six months, 8 cases of peritonitis were reported in gentamicin group compared to no cases in mupirocin group (P = 0.03). The exit site infection in the fourth and fifth months in the gentamicin group compared to mupirocin group was respectively 4.2 and 3.3 times (P = 0.0001).Conclusion: According to the results of this study, gentamicin ointment have not shown a prophylactic effect on the incidence of exit site infection and peritonitis compared with mupirocin ointment and it is not recommended as a substitute.مقدمه: پریتونیت مهمترین عارضهی دیالیز صفاقی است. شایعترین علت پریتونیت عفونت محل خروج کاتتر است. تاکنون مطالعات متعددی تأثیر پروفیلاکتیک مصرف موضعی موپیروسین در محل خروجی کاتتر را بر بروز پریتونیت اثبات کرده است. با توجه به گزارش مقاومت دارویی نسبت به موپیروسین در چند مطالعه و نیز بروز موارد عفونت خروجی کاتتر با ارگانیسمهای گرم منفی، این مطالعه جهت مقایسه اثر پیشگیری کنندهی جنتامایسین با موپیروسین بر روی بروز پریتونیت و عفونتهای محل خروجی کاتتر در بیماران تحت دیالیز صفاقی انجام شد.روشها: در این کارآزمایی بالینی شاهددار دو سو کور، 121 بیمار تحت دیالیز صفاقی در دو گروه دریافت کنندهی پماد جنتامایسین و موپیروسین به مدت 6 ماه از نظر بروز پریتونیت و عفونت محل خروج کاتتر بررسی شدند. اطلاعات به دست آمده به وسیلهی نرمافزار SPSS با آزمونهای آماری 2χ، Student-t و Logistic regression مورد مقایسه قرار گرفت.یافتهها: پس از 6 ماه، 8 مورد پریتونیت در گروه جنتامایسین گزارش شد؛ در حالی که هیچ موردی از پریتونیت در دریافت کنندگان موپیروسین دیده نشد (03/0 = P). عفونت محل خروجی کاتتر در گروه جنتامایسین در ماههای چهارم و پنجم 2/4 و 3/3 برابر گروه موپیروسین بود (0001/0 = P).نتیجهگیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، پماد جنتامایسین 1/0 درصد در مقایسه با پماد موپیروسین 2 درصد در پیشگیری از عفونت محل خروجی کاتتر و کاهش بروز پریتونیت مؤثر نبوده است و به عنوان جایگزین توصیه نمیگردد.https://jims.mui.ac.ir/article_13228_c976c79f0e350ad8cf9ea90304580790.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Laparoscopic Findings in Infertile Womenیافتههای لاپارسکوپی در بیماران نابارور1070107513229FAزهرا شهشهاندانشیار، گروه زنان و زایمان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانفاطمه قریشیکارورز، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110307Background: Infertility is one of the common problems in different communities and can cause anxiety in women with the problem. This study was done to evaluate the causes of infertility in patients underwent laparoscopy.Methods: This study was a cross-sectional study to investigate the files of 300 cases with infertility who admitted to Shaid Beheshti hospital in Isfahan for laparoscopy. Information from registration files collected in a checklist and then entered and analyzed in SPSS software.Finding: The most frequent patients (56.3%) were classified in the 21-30 years old age group and minimum frequency was seen in patients older than 40 years old. 63 percent of the subjects were suffering from primary infertility. In general, 28.3% of patients had normal laparoscopic findings. The most frequent cause of infertility was adhesion and blocked fallopian tubes and endometriosis was the lowest cause (2.3%).Conclusion: Generally, frequent cause of infertility is adhesion and blocked fallopian tubes and the gold standard technique for diagnosing this situation is laparoscopy. Therefore, it seems that the use of laparoscopy in the diagnosis of cause of infertility is a safe and useful method. Moreover, given that pelvic infection is the common cause of blocked fallopian tubes, evaluating people can be an effective strategy to prevent the infection and infertility.مقدمه: ناباروری یکی از مشکلات شایع در جواع مختلف است که بروز آن سبب ایجاد اضطراب و نگرانی در زنان مبتلا به آن میشود. این مطالعه جهت بررسی علل ناباروری در افرادی تحت لاپارسکوپی تشخیصی قرار گرفته بودند، انجام شد.روشها: این مطالعهی مقطعی بر روی 300 پرونده از مراجعینی که با شکایت ناباروری در بیمارستان شهید بهشتی اصفهان تحت لاپاروسکوپی قرار گرفته بودند، انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده از پروندهها در چک لیستهایی ثبت و سپس در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: بیشترین فراوانی را در بین بیماران مطالعه شده، گروه سنی 30-21 سال با درصد فراوانی 3/56 درصد و کمترین فراوانی را گروه سنی بزرگتر از 40 سال با درصد فراوانی 1/3 درصد داشت. 63 درصد افراد مورد مطالعه مبتلا به ناباروری اولیه بودند. در 3/28 درصد از بیماران مورد مطالعه هیچ علتی در لاپاراسکوپی برای ناباروری تشخیص داده نشده و به عنوان طبیعی گزارش شده بود. فراوانترین علت شناخته شدهی ناباروری در کل بیمارانی که تحت لاپاروسکوپی قرار گرفته بودند، انسداد لوله با فراوانی 19 درصد و پس از آن چسبندگی با فراوانی 6/12 درصد بود و کمترین فراوانی مربوط به اندومتریوز (3/2 درصد) بود.نتیجهگیری: به طور کلی فراوانترین علت ناباروری انسداد و چسبندگی لوله بوده که لاپاراسکوپی روش استاندارد طلایی برای تشخیص آن است. پس به نظر میرسد، استفاده از لاپاراسکوپی در تشخیص علت ناباروری روشی مفید و مطمئن باشد. بهعلاوه، با توجه به این که عفونت لگنی از علل شایع ایجاد انسداد لولههای فالوپ است، آموزش افراد جامعه جهت پیشگیری از بروز این عفونت میتواند یکی از راههای کاهش شیوع ناباروری باشد.https://jims.mui.ac.ir/article_13229_6ed41d2dcb5e3a220f23032314b29331.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Role of Consanguineous Marriages in Mental Retardation; A Study in a Rural Populationنقش ازدواج فامیلی در بیماران عقب ماندگی ذهنی در یک جمعیت روستایی1076108313230FAمنصور صالحیاستادیار، گروه ژنتیک و بیولوژی سلولی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانحسین آثاریدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعلی مهرابی کوشکیکارشناس ارشد اپیدمیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-5864-4683Journal Article20110307Background: According to general statistics, almost 3% of children at school age are mental retard. Many risk factors, especially consanguineous marriages, may lead to these disorders.Methods: In a case-control study performed in Khominishahr rural areas, Isfahan in 2009, all of the patients with mental retardation were entered. In this study, 206 patients and 412 age and sex matched controls were studied. Data gathering was carried out through face to face interview by an investigator.Finding: 133 patients (64.6%) of case group and 128 indivisuals (31.1%) of control group had parents with consanguineous marriages (P < 0.001). Among all investigated factors, seizure, family history, severe stress during pregnancy, mother education level, father education level and consanguineous marriage significantly increased the risk of mental retardation [12 (11.2-15.5), 8.7 (4.7-16), 7.8 (4-17), 4.4 (2.6-12), 3.8 (1.2-6.5) and 2 (1.4-2.4) times, respectively].Conclusion: Consultation before marriage is very important for prevention of mental retardation and other congenital disorders.مقدمه: با توجه به این که ازدواجهای فامیلی دارای شیوع به نسبت بالایی در کشور ما میباشد و این ازدواجها تأثیر قابل توجهی در بالا بردن شیوع عقب ماندگیهای ذهنی دارد، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ازدواجهای فامیلی بر عقب ماندگی ذهنی کودکان انجام گردید.روشها: در یک مطالعهی مورد شاهدی که در سطح مناطق روستایی شهرستان خمینیشهر اصفهان در سال 1388 انجام شد، 206 بیمار مبتلا به عقب ماندگی ذهنی و 412 شاهد که از نظر سن و جنس همسان شده بودند، از روستای مشابه با هر بیمار انتخاب گردیدند. با مراجعهی مستقیم پژوهشگر به تک تک روستاها و مصاحبه با والدین کودکان عقب ماندهی ذهنی و همچنین مصاحبهی چهره به چهره با افراد شاهد، اطلاعات مربوط به عوامل مرتبط جمع آوری شد.یافتهها: در حالی که ازدواج والدین در 133 نفر (6/64 درصد) از گروه بیماران، ازدواج فامیلی بود، این میزان در گروه شاهد 128 نفر (1/31 درصد) به دست آمد و تفاوت مشاهده شده از نظر آماری نیز معنیدار بود (001/0 > P). از میان همهی عوامل مورد بررسی، تشنج در بدو تولد، سابقهی فامیلی، استرس شدید در بارداری، سواد مادر، سواد پدر و ازدواج فامیلی به ترتیب با نسبت شانس (دامنهی اطمینان 95 درصد) 12 (5/15-2/11)، 7/8 (16-7/4)، 8/7 (17-4)، 4/4 (12-6/2)، 8/3 (5/6-2/1) و 2 (4/2-4/1) خطر اتفاق افتادن عقب ماندگی ذهنی را افزایش میدادد.نتیجهگیری: در این مطالعه، ازدواج فامیلی تأثیری معنیدار در عقب ماندگی ذهنی فرزندان داشت که این مطلب با یافتههای بسیاری از مطالعات قبلی همخوان است. این موضوع بیان کنندهی نقش بسیار مهم و ارزندهی مشاورهی ژنتیک در قبل از ازدواج میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_13230_68fcac08a3242dc5157276f1a0b10410.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75952811620101222Mucormycosis of Subglote and Trachea; A Case Reportموکورمایکوزیس ساب گلوت و تراشه؛ معرفی یک مورد1084108713231FAنظام الدین برجیساستاد، گروه گوش و حلق و بینی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}سید مرتضی هاشمیمتخصص گوش و حلق و بینی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.محمد حسین صانعیدانشیار، گروه پاتولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانحمید رضا قاسمی بصیردستیار، گروه پاتولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20110307Background: Fungi infection in the upper respiratory tract is rare and often is diagnosed after surgery and histologic survey. In this report, a fungal infection (Mucormycosis) of subglote and trachea is presented.Case Report: A 24-year-old woman with diabete mellitus with sore throat, hoarseness, respiratory dystress and sever stridore from previous 3 days underwent tracheostomy. White color and caseous secretion from lesion was seen during surgery. The obtained biopsy was assessed by pathologist and the diagnosis was mucormycosis. Then, direct laryngoscopy and complete mass resection surgery was done and the patient was treated by amphotriein B for 6 weeks.Conclusion: In immunocompromised patients, after respiratory system infection the situation is susceptible for fungal appurtenant infection.مقدمه: وجود قارچ در دستگاه تنفس فوقانی اغلب بعد از عمل جراحی و آزمایش بافت شناسی و کشت نمونهها تشخیص داده میشود. در این گزارش، یک مورد عفونت قارچی (موکورمایکوزیس) از ساب گلویت و تراشهی بیمار دیابتی معرفی میشود.گزارش مورد: خانم 24 سالهای با سابقهی دیابت، از حدود 3 روز قبل دچار گلو درد و گرفتگی صدا شده، با دیسترس تنفسی و استریدور شدید تحت عمل تراکئوستومی اورژانس قرار گرفت. هنگام عمل، جراح متوجه ضایعات سفید رنگ پنیری شکل در تراشه شد که به پاتولوژی ارسال گردید و تشخیص موکورمایکوزیس برای بیمار داده شد. بیمار تحت عمل لارنگوسکپی مستقیم و دبریدمان کامل ضایعات تراشه به همراه آمفوتریسین B و مراقبتهای شدید قرار گرفت که پس از 6 هفته، حال عمومی بیمار بهبود یافت و ترشحات قهوهای از تراشه قطع شد.نتیجهگیری: در بسیاری از بیماران با ضعف سیستم ایمنی (مانند دیابت)، هر گاه مخاط دستگاه تنفسی به وسیلهی عوامل عفونی (باکتری یا ویروس) یا آلرژی تحت تأثیر قرار گیرد، شرایط مساعدی برای عفونتهای فرصت طلب قارچی موکومایکوزیس فراهم میشود که نباید دور از ذهن بماند.https://jims.mui.ac.ir/article_13231_ca5b551bcf53c64669e2aca1ae211993.pdf