دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
183
2012
05
21
The Effect of Proximal Tibial Osteotomy in Correction of Lower Limb Alignment in Patients with Medial Compartment Knee Osteoarthritis
بررسی تأثیر استئوتومی پروگزیمال تیبیا در اصلاح شاخصهای امتداد اندام تحتانی در بیماران مبتلا به استئوآرتریت کمپارتمان مدیال زانو
13776
FA
مهدی
مطیفیفر
استادیار، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
سامان
غفاری
دستیار، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2010
11
21
Background: Osteotomy of proximal tibial bone is a surgical treatment for patients with medial compartment osteoarthritis with a 5-year satisfaction rate of 80%. The surgery aims to correct varus deformity and lower limb alignment and reach a 3- to 5-degree overcorrection. Because the most important cause of unsatisfactory results are overcorrection and undercorrection, in this study we tried to evaluate the final results. Methods: In a clinical trial in Kashani Hospital (Isfahan, Iran), 20 patients with medial compartment knee osteoarthritis were selected using convenient sampling. Patients were excluded if they did not wish to participate or did not refer for control. Patients' data was collected before the surgery. Radiographs of the lower limbs (alignment view) were also taken before the operation. Radiography was repeated 2 months after the surgery and the results were compared using paired t-test in SPSS. Findings: The mean of anatomical angle was 5.1 ± 3.4 degrees (varus angle) before and 11.9 ± 3.4 degrees (valgus angle) after the surgery. The difference between the 2 values was significant according to paired t-test (P < 0.001). Similarly, a significant difference was observed between the mechanical angles before and after the surgery (12.6 ± 3.4 vs. -4.75 ± 3.5 degrees) (P < 0.001). Conclusion: Upper tibial osteotomy can correct the alignment of lower extremity and decrease knee pain. Keywords: Proximal tibial osteotomy, Varus deformity, Medial compartment knee osteoarthritis
مقدمه: استئوتومی پروگزیمال تیبیا یکی از درمانهای جراحی بیماران مبتلا به استئوآرتریت تک کمپارتمان زانو است. از آن جایی که تاکنون در این رابطه مطالعهای بر روی جمعیت کشور انجام نشده است، تصمیم به انجام این مطالعه برای بررسی تأثیر استئوتومی پروگزیمال تیبیا در اصلاح Alignment اندام تحتانی با روشهای موجود، در بیماران کشورمان گرفتیم. روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود. معیار ورود به مطالعه ابتلا به استئوآرتریت خالص کمپارتمان مدیال زانو همراه با درد و ناراحتی زانو به همراه دفورمیتی واروس زانو بود. معیارهای خروج از مطالعه عدم مراجعهی بیمار برای کنترل یا عدم موافقت وی برای شرکت در مطالعه بود. نمونهگیری به صورت آسان (Convenient) انجام گردید. قبل از انجام عمل جراحی رادیوگرافی رخ استاندارد تمام طول اندام تحتانی (Alignment view) از اندام تحتانی مبتلا گرفته شد. پس از حدود دو ماه از عمل نیز با انجام یک Alignment view دیگر اندازهی جدید متغیرهای مورد مطالعه جمعآوری شد. اطلاعات به دست آمده توسط نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت آنالیز دادهها از آزمون آماری Paired t استفاده شد. یافتهها: میانگین زاویهی محور آناتومیکال اندام قبل از انجام عمل جراحی 4/3 ± 1/5 درجه واروس و بعد از عمل 4/3 ± 9/11 درجه والگوس بود (001/0 > P). میانگین زاویهی مکانیکال اندام قبل از انجام عمل 4/3 ± 6/12 درجه و بعد از عمل 5/3 ± 75/4 درجه بود (001/0 > P). نتیجهگیری: انجام عمل جراحی استئوتومی پروگزیمال تیبیا منجر بر اصلاح دفورمیتی و اصلاح شاخصهای Alignment اندام تحتانی میگردد. واژگان کلیدی: استئوتومی پروگزیمال تیبیا، استئوآرتریت زانو، دفورمیتی واروس
https://jims.mui.ac.ir/article_13776_f65b1ad64724ce6487b3e0328fc51823.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
183
2012
05
21
Prevalence of Transfusion Transmitted Virus (TTV) Infection in Injection Drug Users and Hemodialysis Patients Compare to Healthy Blood Donors Using RT-PCR Method in Isfahan, Iran
بررسی فراوانی آلودگی با Transfusion Transmitted Virus به روش مولکولی PCR در بیماران همودیالیزی و معتادان تزریقی
13777
FA
بهروز
عطایی
دانشیار، گروه عفونی و مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0002-2593-7604
علیرضا
امامی نائینی
دانشیار، گروه عفونی و مرکز تحقیقات عفونتهای بیمارستانی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
فرزین
خوروش
دانشیار، گروه عفونی و مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
محمدرضا
یزدانی
استادیار، گروه عفونی و مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
عباسعلی
جوادی
دانشیار، گروه عفونی و مرکز تحقیقات بیماریهای عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0002-5777-9612
مهدی
عطایی
دانشجوی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد، اصفهان، ایران
Journal Article
2011
05
03
Background: The relationship between hepatic disorders and Transfusion transmitted virus (TTV) and the significance of parenteral transmission of TTV are controversial. The aim of this study was to compare the prevalence of TTV in injection drug users (IDUs), hemodialysis patients, and healthy blood donors, in Isfahan, Iran, at the year of 2010. Methods: In a case-control study, 108 subjects included 36 hemodialysis patients, 36 IDUs, and 36 healthy blood donors (as control group) were studied. Five-mL blood sample was taken from each subject on EDTA-containing tubes. Then DNA extraction was implemented using DNA extraction kit, and DNA reproduction was done using specific primers and probe by Rotor-Gene 6000 real-time PCR instrument. Findings: The mean of age in subjects was 38.7 ± 14.7 and 71 (66%) were male. Of 108 cases, 30 (27.8%) were TTV positive and 78 (72.2%) were TTV negative. The prevalence of TTV in IDUs 21 (58%) and hemodialysis patients 6 (17%) was higher than healthy blood donors 3 (8%) that was statistically significant (P < 0.0001). Conclusion: The prevalence of TTV in IDUs and hemodialysis patients is significantly higher than the general population in Isfahan, Iran. It seems necessary to make plans and policies to reduce the risk of TTV transmission to families of hemodialysis patient and IDUs, individuals who have close contact with them and health care workers. Keywords: Transfusion transmitted virus, Hemodialysis patient, Injection drug user, Blood donor
مقدمه: ارتباط بین عفونت TTV (Transfusion transmitted virus) و اختلالات کبدی و نیز اهمیت راههای خونی انتقال TTV هنوز مورد بحث است. هدف از انجام مطالعه، بررسی شیوع TTV در بیماران همودیالیزی، معتادان تزریقی و اهداکنندگان خون سالم در اصفهان و مقایسه آنها بود. روشها: در یک مطالعهی مورد- شاهدی، 108 نفر شامل 36 بیمار همودیالیزی در بیمارستانهای الزهرا (س) و نور اصفهان، 36 معتاد تزریقی در مرکز تحقیقات عفونی اصفهان و 36 اهدا کنندهی خون سالم به عنوان گروه شاهد در بانک خون مورد ارزیابی قرار گرفتند. پنج میلیلیتر نمونه خون از هر نفر در لوله های حاوی EDTA گرفته شد. سپس جداسازی ژنوم ویروس توسط کیت استخراج DNA انجام گردید. تکثیر DNA توسط پرایمرهای موجود و دستگاه Real-time PCR مدل 6000 Corbett research صورت گرفت. یافتهها: میانگین سنی شرکتکنندگان 7/14 ± 7/38 سال بود و 71 نفر از آنها مرد بودند. از 108 نفر، 30 نفر (8/27 درصد) TTV PCR مثبت و 78 نفر (2/72 درصد) TTV PCR منفی داشتند. شیوع TTV در معتادان تزریقی 21 نفر (3/58 درصد) و بیماران همودیالیزی 6 نفر (17 درصد) بیشتر از اهدا کنندگان خون سالم 3 نفر (8 درصد) بود که از لحاظ آماری معنیدار بود (0001/0 > P). نتیجه گیری: در اصفهان شیوع TTV در بیماران همودیالیزی و معتادان تزریقی بالاتر از جمعیت عمومی است. بایستی تمهیداتی جهت کاهش خطر انتقال ویروس به مراقبین بهداشتی، خانوادههای بیماران همودیالیزی، معتادان تزریقی و کسانی که به نوعی ارتباط نزدیک با آنها دارند به کار بست . واژگان کلیدی: ویروس منتقل شده از راه انتقال خون، معتاد تزریقی، بیمار همودیالیزی، اهدا کنندهی خون سالم
https://jims.mui.ac.ir/article_13777_de3e028643e69198c4882be7e6b22ccd.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
183
2012
05
21
Effects of Massage on Weight Gain and Jaundice in Term Neonates with Hyperbilirubinemia
تأثیر ماساژ بر وزنگیری و یرقان نوزادان ترم مبتلا به هیپربیلیروبینمی
13778
FA
مهدی
بصیری مقدم
کارشناس ارشد، عضو هیأت علمی، گروه پرستاری، مرکز تحقیقات ارتقای سلامت و توسعهی اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران
0000-0001-5689-2253
کوکب
بصیری مقدم
کارشناس ارشد، عضو هیأت علمی، گروه پرستاری، مرکز تحقیقات ارتقای سلامت و توسعهی اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران
مجتبی
کیانمهر
استادیار، گروه فیزیک پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران
عالیه
جمعهزاده
کارشناس پرستاری، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران
فریده
داودی
کارشناس پرستاری، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران
Journal Article
2011
08
20
Background: Massage therapy is known as one of the complementary treatments. The present research was performed with the aim of studying the effects of 5 days of massage on weight gain and serum bilirubin levels in term infants with hyperbilirubinemia. Methods: This clinical trial research was carried out on 34 full-term infants with hyperbilirubinemia at a hospital in Gonabad, Iran. The infants weighted between 2500-4000 g at birth and had bilirubin levels of 13-24 mg/dl. The 34 infants hospitalized with hyperbilirubinemia were randomly assigned into a massage group comprising of 18 babies and a control group of 16 babies. A total of 25 infants completed the study. The intervention consisted of massage and passive movements carried out on the infants of the massage group in three 15-minute periods at the beginning of three consecutive hours, daily for 5 days. The mean bilirubin levels were monitored and compared with those of the control group. Data was analyzed in SPSS14 using independent t-test and Fisher's exact test. Findings: During the 5 days of intervention, the mean of daily weight gain among the infants was 28.8 g in the massage group and 15.83 g in the control group. The difference between the two groups was not statistically significant (P = 0.14). Bilirubin levels at the beginning of the study were 17.89 ± 2.12 mg/dl in the massage group and 17.87 ± 2.46 mg/dl in the control group (P = 0.98). However, the mean bilirubin levels on the 4th day of hospitalization showed a significant difference between the massage and control groups (9.92 ± 1.3 mg/dl vs. 11.97 ± 1.52 mg/dl; P = 0.001). Conclusion: This study showed that 5 days of massage therapy cannot cause significant differences in weight gain. However, massage had a significant effect in decreasing the bilirubin level of infants suffering from hyperbilirubinemia undergoing phototherapy treatment. Keywords: Massage, Neonates, Hyperbilirubinemia, Weight gain
مقدمه: ماساژ به عنوان یکی از درمانهای تکمیلی شناخته شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر پنج روز ماساژ مادر بر وزنگیری و میزان بیلیروبین سرم نوزادان ترم مبتلا به هیپربیلیروبینمی انجام شد. روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که بر روی 34 نوزاد ترم مبتلا به هیپربیلیروبینمی با وزن موقع تولد 4000-2500 گرم و سطح بیلیروبین سرم 24-13 میلیگرم در دسیلیتر در بخش اطفال بیمارستان 22 بهمن گناباد صورت گرفت. نوزادان به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و به صورت تخصیص تصادفی به دو گروه شاهد شامل 16 نوزاد و درمان شامل 18 نوزاد تقسیم گردیدند. 25 نوزاد تا آخر مطالعه باقی ماندند. مداخله شامل ماساژ و حرکات پاسیو اعضا، به مدت پنج روز به طور روزانه بود که طی سه دورهی پانزده دقیقهای در شروع سه ساعت متوالی برای نوزادان گروه درمان انجام گرفت. میزان وزنگیری و بیلیروبین نوزادان در دو گروه مداخله و شاهد مقایسه گردید. دادهها پس از جمعآوری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 14 و آزمونهای Student-t و Fisher’s exact تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: متوسط وزنگیری روزانهی گروه مداخله در طول مطالعه 08/28 گرم و گروه شاهد 83/15 گرم بود که تفاوت آماری معنیداری بین آنها نبود (14/0 = P). میانگین سطح بیلیروبین سرم در بدو پذیرش (روز اول قبل از مداخله) برای گروه مداخله 12/2 ± 89/17 و برای گروه شاهد 46/2 ± 87/17 میلیگرم در دسیلیتر بود که از نظر آماری اختلاف معنیداری نداشت (98/0 = P) و دو گروه همگن بودند. لیکن میانگین بیلیروبین سرم در روز چهارم مداخله برای گروه مداخله 30/1 ± 92/9 و برای گروه شاهد 25/1 ± 97/11 میلیگرم در دسیلیتر بود که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود ( 001/0 > P). نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد ماساژ در مدت پنج روز نمیتواند باعث تفاوت آماری معنیداری در وزنگیری نوزادان شود، اما بر کاهش سطح بیلیروبین سرم در نوزادان مبتلا به هیپربیلیروبینمی تحت درمان با فوتوتراپی مؤثر است. واژگان کلیدی: ماساژ، نوزاد، هیپربیلیروبینمی، وزنگیری
https://jims.mui.ac.ir/article_13778_a120f2880efae980f58f6e837ca9acbb.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
183
2012
05
21
Effects of Aerobic Exercise Intensity on Serum Leptin Levels in Obese/Overweight Women
بررسی اثر شدت تمرین ایروبیک بر میزان لپتین سرم در زنان چاق و دارای اضافه وزن
13779
FA
ندا
قدیری بهرامآبادی
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
سید محمد
مرندی
دانشیار، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
حسین
مجتهدی
استادیار، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
فهیمه
اسفرجانی
استادیار، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2011
09
26
Background: The purpose of this study was to determine the effect of aerobic exercise intensity on serum leptin levels in obese/overweight women. Methods: A total number of 45 obese/overweight women (body mass index ≥ 25-30 kg/m2) were selected from patients who referred to the Iranian Health Clinic (Isfahan, Iran). Serum leptin levels of patients were evaluated before eating breakfast. Their body fat percentage was also measured. Participants were randomized into 3 groups of moderate aerobic exercise [45-50% maximum heart-rate reserve (HRRMAX)], intense aerobic exercise (70-75% HRRMAX), control group (without training). Training included three 60-minute aerobic exercise sessions a week and lasted for 10 weeks. After 10 weeks, the variables were reassessed. Pre- and post-test data was analyzed by analysis of variance (ANOVA) and Scheffe's test. Findings: Our results showed that moderate and intense aerobic exercise had significant effects on body weight (P < 0.001), body fat percentage (P < 0.03), body mass index (P < 0.001), and serum leptin levels (P < 0.001). Conclusion: This research suggests that aerobic exercise training with higher intensity can better reduce serum leptin levels and body fat percentage. Keywords: Leptin, Fat percent, Aerobic exercise, Obesity
مقدمه: چاقی بیماریهایی از قبیل بیماری عروق کرونر، دیابت ملیتوس، فشار خون، خفگی در خواب، انواع آرتریت، سرطان و سکتهی مغزی را به دنبال دارد. هدف از پژوهش، بررسی اثر شدت یک دورهی تمرین ایروبیک بر میزان لپتین سرم در زنان چاق و دارای اضافه وزن بود. روشها: 45 نفر زن چاق یا با اضافه وزن (شاخص تودهی بدنی بیشتر از 25 کیلوگرم بر مترمربع) 40-25 ساله از میان مراجعین کلینیک سلامت ایرانیان انتخاب شدند. سطح لپتین در حالت ناشتا و درصد چربی این افراد ارزیابی گردید. شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه تمرین ایروبیک با شدت کمتر (45 تا50 درصد ضربان قلب ذخیرهی بیشینه)، تمرین ایروبیک با شدت بیشتر (70 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیرهی بیشینه) و گروه شاهد (بدون تمرین) قرار گرفتند. مدت دورهی تمرین 10 هفتهی سه جلسهای و هر جلسه 60 دقیقه شامل تمرینات ایروبیک بود. پس از 10 هفته اندازهگیریها دوباره انجام شد. یافتهها: تمرین ایروبیک با دو شدت متفاوت بر میزان وزن بدن (001/0 > P)، شاخص تودهی بدنی (001/0> P)، نسبت دور کمر به دور لگن (001/0 > P)، درصد چربی (045/0 > P) و سطوح لپتین سرم (03/0 > P)، به طور معنیداری اثر دارد. نتیجهگیری: این تحقیق نشان داد که تمرین ایروبیک با شدت بیشتر تأثیر به مراتب مطلوبتری بر چاقی و اضافه وزن نسبت به تمرین ایروبیک با شدت کمتر دارد و در کاهش درصد چربی و سطوح لپتین مؤثرتر میباشد. ممکن است این نوع تمرین نقش مهمتری در تنظیم وزن افراد چاق یا با اضافه وزن داشته باشد. واژگان کلیدی: لپتین، درصد چربی، تمرین ایروبیک، چاقی
https://jims.mui.ac.ir/article_13779_49f829cade8dee2d15f8b1a9c3a106fd.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
183
2012
05
21
Effects of Obesity on Pulmonary Function in Obese, Overweight, and Normal Students
تأثیر چاقی بر عملکرد ریوی دانشآموزان دختر دورهی راهنمایی شهرستان اصفهان
13780
FA
عفت
مهرابی
کارشناس ارشد، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی تربیت بدنی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
مهدی
گارگرفرد
دانشیار، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی تربیت بدنی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0002-9205-799X
رویا
کلیشادی
استاد، مرکز تحقیقات رشد و نمو کودکان، گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
حسین
مجتهدی
استادیار، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی تربیت بدنی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2011
11
02
Background: Obesity is a major public issue. According to the World Health Organization (WHO), the prevalence of obesity and overweight would increase to 1.5 million individuals by 2015. Obesity is an important risk factor for many cardiovascular diseases, hypertension, type 2 diabetes, osteoarthritis, some cancers. In addition, obesity and percent of body fat seem to be associated with respiratory problems, although the mechanism of this correlation is not very clear. The purpose of this study was examining the relationship between anthropometric characteristics, body composition, and lung function in obese, overweight, and normal students. Methods: In this study, 283 secondary school students in Isfahan, Iran [age: 12.79 ± 0.88 years old, body mass index (BMI): 20 ± 39.9 kg/m2] were selected using cluster random sampling. Subjects were divided into 3 groups of obese (BMI ≥ the 95th percentile; n= 50), overweight (the 85th ≤ BMI ≤ the 95th percentile; n = 62), and normal (the 15th percentile ≤ BMI ≤ the 85th percentile; n = 171). Pulmonary function was assessed using Spirometric methods. In addition, anthropometric characteristics and body composition were measured. Findings: Our results showed the three groups of normal, overweight and obese students to be significantly different in terms of the average lung capacity and volume. Moreover, significant negative correlations were observed between anthropometric characteristics and indicators of body composition and lung function. Least significant difference post hoc test results also showed that lung function in normal students was greater than overweight and obese students. In addition, the prevalence of normal weight, overweight, and obesity among the studied students were 60.4, 21.9, and 17.7, respectively. Conclusion: Based on our results, obesity has a specific effect on lung function and reduces lung capacity and volume. However, the exact mechanism has not been well understood. Therefore, further studies in this field are required. Keywords: Obesity, Pulmonary function, Anthropometric, Body composition, Body mass index
مقدمه: چاقی یک مشکل جدی برای سلامت عمومی است. چاقی یک عامل خطر مهم برای بسیاری از بیماریهای قلبی- عروقی، فشار خون، دیابت نوع 2، استئوآرتریت، برخی سرطانها و مشکلات تنفسی میباشد. به نظر میرسد چاقی و درصد چربی بدن با مشکلات تنفسی همراه است، هر چند ساز و کار این همبستگی به خوبی روشن نیست. هدف مطالعه، بررسی تأثیر چاقی بر عملکرد ریوی در دانشآموزان دختر دورهی راهنمایی بود. روشها: بدین منظور تعداد 283 نفر دانشآموز دختر راهنمایی در شهرستان اصفهان به طور تصادفی خوشهای انتخاب شدند و بر اساس صدکهای شاخص تودهی بدنی (Body mass index یا BMI) برای هر سنی، در سه گروه چاق (50 نفر) برابر با صدک BMI ≥ 95، اضافه وزن (62 نفر) برابر با صدک 95 ≤ BMI ≥ 85 و وزن مطلوب (171 نفر) برابر 85 ≤ BMI ≥ 15 قرار گرفتند. حداکثر ظرفیت حیاتی، ظرفیت حیاتی اجباری، ظرفیت دمی، حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه، اوج جریان بازدمی، جریان بازدمی اجباری 25 درصد از ظرفیت حیاتی، جریان بازدمی اجباری 50 درصد از ظرفیت حیاتی، جریان بازدمی اجباری 75 درصد از ظرفیت حیاتی، اوج جریان دمی، حجم باقیماندهی بازدمی، نسبت حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه به ظرفیت حیاتی اجباری، حداکثر جریان بازدمی اجباری با استفاده از اسپیرومتری مدل Jager اندازهگیری و ثبت شد. یافتهها: میانگین سنی دانشآموزان مورد مطالعه 88/0± 79/12 سال و میانگین BMI آنها 9/39 ± 20 کیلوگرم بر مترمربع بود. میانگین ظرفیتها و حجمهای ریوی در سه گروه دانشآموزان با وزن طبیعی، با اضافه وزن و چاق متفاوت بود؛ به طوری که افزایش معنیداری در عملکرد ریوی دانشآموزان با وزن طبیعی و کاهش معنیداری در گروههای اضافه وزن و چاق مشاهده شد. نتایج آزمون تعقیبی LSD نیز نشان داد عملکرد ریوی در دانشآموزان گروه طبیعی بیشتر از دانشآموزان با اضافه وزن و چاق بود. همچنین نتایج نشان داد که شیوع اضافه وزن و چاقی در دانشآموزان دختر دورهی راهنمایی- تحصیلی شهرستان اصفهان به ترتیب 9/21 و 7/17 درصد و شیوع وزن مطلوب 4/60 درصد بود. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که چاقی باعث کاهش ظرفیتها و حجمهای ریوی میشود. با این حال هنوز مکانیسم دقیق آن به خوبی مشخص نشده است و نیاز به تحقیقات بیشتری در این حیطه میباشد. واژگان کلیدی: چاقی، اضافه وزن، عملکرد ریوی
https://jims.mui.ac.ir/article_13780_c0eb8d8ef8aec3f1a3a4dbdccfac4679.pdf