دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
189
2012
06
21
Comparison between Two Methods of Central Venous Catheter Placement in Hemodialysis Patients
بررسی دو روش تعبیهی کاتتر وریدی همودیالیز از نظر عوارض و میانگین مدت کارایی کاتتر
13806
FA
علیاکبر
بیگی
دانشیار، گروه جراحی عمومی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
اکبر
کارگری
دستیار، گروه جراحی عمومی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
حافظ
قاهری
استادیار، گروه جراحی عمومی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
امیرحسین
داورپناه جزی
دستیار، مرکز تحقیقات آموزش پزشکی و گروه جراحی عمومی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2011
06
21
Background: Central venous catheter is one the best and fastest ways to access the blood flow. Disadvantages of catheter insertion include early and late complications. In this study, we compared these complications in classic and tunneled methods. Methods: In a prospective study in 2008 in Alzahra Hospital (Isfahan, Iran), we compared the frequency of short-term (24-hour) and long-term (one-month) catheter-related complications in 60 hemodialysis patients. Patients were randomized into two groups. In the first group, catheters were placed via the classic method and in the second group, tunneled method was used. Finally, data was analyzed in SPSS16. Findings: The mean duration of catheter remaining was significantly higher in the tunneled group compared to the classic group (P < 0.0001). The frequency of early complications in the 2 groups showed no significant difference (P > 0.05). Similarly, the frequency of thrombosis was not significantly different between the two groups (P = 0.093). However, the frequency of infection and catheter failure in the tunneled group were less than the classic group (P < 0.0001). Conclusion: Tunneled catheterization is an effective and safe method for placement of vascular access in hemodialysis patients. Keywords: Central venous catheter, Hemodialysis, Percutaneous method, Complications
مقدمه: کاتترهای ورید مرکزی یکی از بهترین و سریعترین راههای دستیابی به جریان خون هستند. تعبیهی این گونه کاتترها میتواند عوارض کوتاه مدت یا بلند مدت را به دنبال داشته باشد. در این مطالعه این عوارض بین دو روش مختلف تعبیهی کاتتر با یکدیگر مقایسه شدند. روشها: در این مطالعهی آیندهنگر که در بیمارستان الزهرا (س) و در سالهای 1387 و 1388 انجام شد فراوانی نسبی عوارض کوتاه مدت (طی ساعت اول) و بلند مدت (طی یک ماه اول) در بین 60 بیمار نیازمند به همودیالیز بررسی شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول کاتتر به روش کلاسیک و در گروه دوم با تکنیک تونلگذاری تعبیه گردید. در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: میانگین مدت زمان باقی ماندن کاتتر در گروه تونلگذاری به طور معنیداری طولانیتر از گروه کلاسیک بود (001/0 > P). فراوانی عوارض کوتاه مدت در بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت (05/0 < P). فراوانی ترومبوز وریدی در بین دو گروه تفاوتی نداشت (093/0 = P)، اما فراوانی عفونت و عدم عملکرد کاتتر در گروه تونلگذاری به طور معنیداری کمتر از گروه کلاسیک بود (001/0 > P). نتیجهگیری: کاتتریزاسیون ورید مرکزی با استفاده از تکنیک تونلگذاری یک روش مؤثر و ایمن برای تعبیهی کاتتر ورید مرکزی در بیماران نیازمند همودیالیز میباشد. واژگان کلیدی: کاتتر ورید مرکزی، همودیالیز، روش تونلگذاری، عوارض
https://jims.mui.ac.ir/article_13806_c4ef459a767f24111b73dd80aa5e407e.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
189
2012
06
21
TTF2 Gene Mutation in Neonates with Congenital Hypothyroidism Caused by Thyroid Dysgenesis
بررسی ژنتیکی ژن TTF2 در کودکان مبتلا به کم کاری مادرزادی تیرویید ناشی از دیسژنزی غدهی تیرویید
13807
FA
فروزنده
محجوبی
استادیار، گروه ژنتیک پزشکی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فنآوری تهران، تهران، ایران
مهین
هاشمیپور
استاد، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، مرکز تحقیقات رشد و نمو سلامت کودکان، گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0002-6032-5523
رامین
ایرانپور
استادیار، فوق تخصص نوزادان، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، مرکز تحقیقات رشد و نمو سلامت کودکان، گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
مسعود
امینی
استاد، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
سیلوا
هوسپیان
پزشک عمومی، پژوهشگر، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، مرکز تحقیقات رشد و نمو کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0002-8548-781X
Journal Article
2011
10
16
Background: Thyroid transcription factor 2 (TTF2) or forkhead box E1 (FOXE1) is a polyalanine domain protein with an important role in the morphogenesis and development of thyroid gland. Mutations of TTF2 gene have been identified in neonates with congenital hypothyroidism caused by thyroid dysgenesis. In this study, the mutations of TTF2 gene were studied among these patients. Methods: In this study, the entire TTF2 gene of 50 neonates with congenital hypothyroidism due to thyroid dysgenesis who referred to Isfahan Endocrine and Metabolism Research Center (Isfahan, Iran) was studied by direct DNA sequencing. The mutations were assessed after amplification of TTF2 gene by polymerase chain reaction (PCR) method. Mutations of each exon of TTF2 gene were evaluated by the adjacent primers of the whole encoding region. Findings: We did not find any mutation in TTF2 gene. There was a serotonin polymorphism among 74% of studied patients. The length of TTF2 polyalanine tract was 14 amino acids in most patients. Conclusion: The findings of this study indicated the possible correlation between TTF2 polyalanine tract length polymorphism and genetic susceptibility to thyroid dysgenesis among patients with congenital hypothyroidism. Keywords: Congenital hypothyroidism, Thyroid transcription factor 2, Thyroid dysgenesis
مقدمه: فاکتور رونویسی تیرویید 2 (Thyroid transcription factor 2 یا TTF2) که با نام FOXE1 نیز شناخته میشود، یکی ازپروتئینهای کاندیدی است که در نمو غدهی تیرویید نقش دارند. نقص در این ژن در تعدادی از بیماران مبتلا به کم کاری مادرزادی تیرویید ناشی از دیسژنزی غدهی تیرویید (Thyroid dysgenesis یا TD)، گزارش شده است. هدف از این مطالعه بررسی موتاسیونهای ژن مذکور در این بیماران بود. روشها: در این مطالعه، تمام ناحیهی کدکنندهی ژن TTF2 در 50 کودک مبتلا به کم کاری مادرزادی تیرویید ارجاع داده شده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، با روش تعیین توالی مستقیم مورد مطالعه قرار گرفت. موتاسیونها در TTF2 پس از تکثیر ژن توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز (Polymerase chain reaction یا PCR) و به روش تعیین توالی مستقیم بررسی شد. بررسی موتاسیونها برای هر اگزون TTF2 با پرایمرهای مجاور تمام ناحیهی کدکننده انجام گرفت. یافتهها: هیچ موتاسیونی در ژن TTF2 مشاهده نگردید. بررسیها وجود پلیمورفیسمی را در سروتونین 273 (TCC.TCT) در 74 درصد بیماران نشان داد. به علاوه، طول تکرار آلانین در TTF2 در تعداد قابل توجهی از بیماران TD ما 14 عدد بود. نتیجهگیری: این نتایج میتواندارتباط احتمالی طول توالی تکراری پلیآلانین در TTF2 را در ایجاد استعداد ژنتیکی برای TD را مطرح نماید. واژگان کلیدی: کم کاری مادرزادی تیرویید، فاکتور رونویسی تیرویید 2، دیسژنزی غدهی تیرویید
https://jims.mui.ac.ir/article_13807_0df6254ba9cc0fa486a66b76f44f4406.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
189
2012
06
21
The Prevalence of Candida in Skin and Acne Lesions of Patients in Sari, Iran
بررسی شیوع قارچ مخمری کاندیدا در پوست و ضایعات آکنه در بیماران
13808
FA
طیبه
اعتضادی
کارشناس ارشد، گروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، تنکابن، ایران
زهره
حاج حیدری
دانشیار، گروه پوست، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
علیرضا
کلارستاقی
کارشناس ارشد، گروه انگلشناسی و قارچ شناسی پزشکی، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
آیتالله
نصرالهی عمران
استادیار، گروه قارجشناسی پزشکی، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، تنکابن، ایران
طاهره
شکوهی
استاد، گروه انگلشناسی و قارچشناسی پزشکی، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
0000-0003-3094-8436
محمدتقی
هدایتی
استاد، گروه انگلشناسی و قارچشناسی پزشکی، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران
Journal Article
2011
10
18
Background: Candida is a member of normal flora of human skin and mucosa which cause a wide range of skin infections as cutaneous candidiasis. Considering the pathogenesis of acne, predisposing factors and microbial agents which involve in acne, and the pathogenicity of Candida in causing skin diseases, this study evaluated the prevalence of Candida in skin and acne lesions of patients to analyze its probable role in acne. Method: A total number of 125 patients (70 females and 55 males) enrolled in this study. The samples were collected from inside and surface of acne lesions. Direct microscopic examination was performed with 20% potassium hydroxide (KOH) + calcofluor white (CFW). The collected samples were also cultured on Sabouraud's dextrose agar with chloramphenicol (SC). The isolated species were identified by morphologic and physiologic methods such as culture on chrome agar Candida media, germ tube test, chlamydospore forming test on cornmeal agar media, growth in 45˚c, and sugar assimilation test with HiCandida identification kit (HiMedia, Mumbai, India). Findings: Among all collected samples from inside of acne lesions, 45.6% were positive for yeast cells in direct microscopic examination. Moreover, 45 samples (36.0%), 11 cases (24.4%) from inside of acne lesions and 34 cases (75.6%) from skin surface, were positive for Candida colony growth in culture. Candida parapsilosis and Candida krusei were the most frequent isolated species from inside of acne lesions and skin surface, respectively. In 5 cases (11.1%), Candida was simultaneously found in both inside of acne lesions and skin surface samples. Conclusion: According to the results of our study, Candida is a normal flora of skin which can be considered in the etiology of acne. We also recommend further studies with a larger sample size and specific aims in the future. Keywords: Candida, Acne, Skin microflora
مقدمه: کاندیدا از اعضای فلور طبیعی پوست انسان است و علت طیف وسیعی از عفونتهای پوستی تحت عنوان کاندیدیاز جلدی میباشد. با توجه به پاتوژنز آکنه، فاکتورهای مستعدکننده و عوامل میکروبی درگیر در ایجاد آن و اساس بیماریزایی قارچ مخمری کاندیدا برای ایجاد بیماری در پوست، در این مطالعه بیماران با تظاهرات آکنه را از نظر حضور کاندیدا در پوست و ضایعات آکنه و تعیین نقش احتمالی کاندیدا در ایجاد آکنه مورد بررسی قرار گرفتند. روشها: در این مطالعه 125 بیمار (70 زن و 55 مرد) مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونهها از سطح و محتویات داخل ضایعهی آکنهی بیماران تهیه گردید. آزمایش میکروسکوپی مستقیم نمونهها با هیدروکسید پتاسیم 20 درصد و کالکوفلوئوروایت و نیز کشت نمونهها روی محیط سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل انجام شد. با روشهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک شامل کشت روی محیط کروم آگار کاندیدا، تست لولهی زایا، تست تولید کلامیدوسپور روی محیط کورن میل آگار، رشد در دمای 45 درجهی سانتیگراد و تست مصرف قندها با کیت شناسایی HiCandida (HiMedia, Mumbai, India) گونههای کاندیدای شناسایی شدند. یافتهها: در بررسی مستقیم میکروسکوپی 6/45 درصد بیماران از نظر حضور سلول مخمری در نمونههای برداشت شده از محتویات داخل آکنه مثبت بودند. در 45 مورد (36 درصد) کشت نمونهها از نظر رشد کلنی کاندیدا مثبت شد. از این تعداد 11 مورد (4/24 درصد) مربوط به محتویات خارج شده از داخل ضایعهی آکنه و 34 مورد (6/75 درصد) مربوط به نمونههای برداشت شده از سطح آکنه بود. کاندیدا پاراپسیلوزیس (2/27 درصد) و کاندیدا کروزئی (4/29 درصد) به ترتیب شایعترین گونههای جدا شده از نمونههای برداشت شده از محتویات داخل ضایعه و سطح آکنه بودند. در 5 مورد (1/11 درصد) نمونههای برداشت شده از سطح و داخل ضایعات آکنه همزمان از نظر حضور کاندیدا مثبت بودند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعهی حاضر میتوان استنتاج نمود که فلور طبیعی کاندیدای پوست هم میتواند در اتیولوژی آکنه مد نظر قرار گیرد. پیشنهاد میشود جهت بررسی بیشتر در این زمینه تحقیقات وسیعتر با جمعیت بیشتر و اهداف اختصاصیتر به عمل آید. واژگان کلیدی: کاندیدا، آکنه، میکروفلور پوست
https://jims.mui.ac.ir/article_13808_ce635de92d3d9dfe8767304980052341.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
189
2012
06
21
The Effects of Enhanced External Counter Pulsation on Heart Function in Patients with Ischemic Heart Disease and Left Ventricular Dysfunction
بررسی اثر Enhanced External Counter Pulsation بر عملکرد قلب در بیماران عروق کرونر با نارسایی بطن چپ
13809
FA
عبدالرسول
مولودی
دانشیار، گروه قلب، دانشکدهی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
مهدی
نعلینی
پزشک عمومی، مشاور پیشگیری و بازتوانی قلب، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
پروین
عزتی
کارشناس پرستاری، بیمارستان امام علی (ع)، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
Journal Article
2011
12
30
Background: Enhanced external counter pulsation (EECP) is used to reduce chest pain in patients with refractory angina. However, there is controversy about the effects of this method on heart failure. This study aimed to evaluate the efficacy of EECP in treatment of patients with coronary artery disease and left ventricular dysfunction. Methods: In this cross-sectional study, 30 patients with ischemic heart disease (28 men, 55 ± 10 years old) who had a left ventricular ejection fraction (LVEF) of less than 35% were evaluated for the effects of EECP. The therapeutic protocol was 35 one-hour daily sessions which were held 5 days a week for 7 weeks. The data were analyzed using paired t-test at a significance level of P < 0.05. Findings: Significant improvements were observed in LVEF, wall motion abnormality, fractional shortening, and left ventricular end-systolic internal dimension. Moreover, the incidence of angina pectoris significantly decreased and functional class showed significant improvement after the intervention. However, left ventricular end-diastolic internal dimension, the ratio of early diastolic mitral flow velocity/late diastolic mitral flow velocity, and the need for nitroglycerin did not improve. Meanwhile, psychological factors including depression, anxiety state, and mental and physical quality of life showed significant improvements. Conclusion: In our study, EECP improved left ventricular systolic function, frequency of angina, functional class, and quality of life by decreasing anxiety and depression. Further studies about the effects of EECP in ischemic heart failure are recommended. Keywords: External counter pulsation, Left ventricular dysfunction, Ischemic heart disease
مقدمه: از Enhanced External Counter Pulsation (EECP) در کاهش درد سینه بیماران با آنژین مقاوم استفاده میشود اما هنوز در مورد اثرات آن بر نارسایی قلب تناقضاتی وجود دارد. این مطالعه برای مشخص شدن اثربخشی EECP در بیماران عروق کرونر با نارسایی بطن چپ انجام شد. روشها: این مطالعهی مقطعی بر روی 30 بیمار ایسکمی با کسر جهشی بطن چپ کمتر از 35 درصد انجام شد. درمان شامل 35 جلسه، هر جلسه 1 ساعت، 5 روز در هفته و به مدت 7 هفته بود. پس از درمان، دادهها توسط آزمون Paired-t مورد مقایسه قرار گرفت و مقدار P کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. یافتهها: در این مطالعه 30 بیمار (28 نفر مرد با میانگین سنی 10 ± 55 سال) مورر بررسی قرار گرفتند. در اکوکاردیوگرافی بهبود معنیداری در کسر جهشی بطن چپ، اختلال حرکت دیوارههای قلب، درصد تغییرات قطر بطن چپ و قطر داخلی بطن چپ در انتهای سیستول دیده شد. همچنین دفعات بروز آنژین کاهش و سطح کارکردی بیماران ارتقا یافت. در حالی که از نظر قطر داخلی بطن چپ انتهای دیاستول، نسبت سرعت جریان خون در دریچهی میترال در ابتدا به انتهای دیاستول و مصرف نیتروگلیسرین بهبود معنیداری دیده نشد. کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش سطح کیفیت زندگی روانی و جسمانی بیماران مشاهده شد. نتیجهگیری: در این مطالعه EECP باعث بهبودی عملکرد انقباضی بطن چپ، کاهش بروز آنژین صدری، بهبود سطح کارکردی و نیز بهبود کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی گردید. انجام مطالعه بیشتر دربارهی اثر EECP در نارسایی قلب ناشی از ایسکمی توصیه میگردد. واژگان کلیدی: Enhanced External Counter Pulsation، اختلال کارکرد بطن چپ، ایسکمی قلب
https://jims.mui.ac.ir/article_13809_d27eb598598030b2fd4a355fbf6fcb8e.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
189
2012
06
21
Evaluation of the TSH Threshold in Neonatal Screening for Congenital Hypothyroidism
ارزیابی آستانهی TSHتعیین شده برای فراخوان نوزادان در طرح غربالگری تیرویید
13810
FA
زهرا
آقانوری
پزشک عمومی، پژوهشگر، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0002-6703-7284
محمود
افشاری
استادیار، گروه ریاضی و آمار، دانشکدهی علوم، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
محمود
سلامی
دانشیار، گروه فیزیولوژی و فارماکولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان،ایران
مسعود
امینی
استاد، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2012
01
07
Background: National newborn screening for congenital hypothyroidism (CH) was introduced in Iran in 2005.The Iranian Newborn Screening Program Center recommends a blood spot thyroid stimulating hormone (TSH) cut-off of 5 mlU/L to be used to detect CH. As the value used varies from 5 to 20 mlU/L in the world, we argued the implications of altering this threshold. Methods: In a cross-sectional study during 2006-10, blood spot TSH levels were measured in 3-5 day-old infants. Since the cut-off was 5 mlU/L, infants with TSH > 5 mlU/L were recalled for serum thyroxine (T4) and TSH tests. CH cases were confirmed by having a serum TSH > 5 mlU/L. Findings: Among the 113727 studied infants, 3224 (2.83%) had a first blood spot TSH > 5.0 mlU/L. In addition, 87.69% of the recalled infants had a TSH between 5 and 10 mlU/L. The incidence rate of hypothyroidism in neonates with filter TSH levels of 5-10 mlU/L was 4.67% (132/2827). The 99% confidence interval for the mean value of filter TSH was 16.9-25.1 in patients and 6.2-6.57 in healthy neonates. Conclusion: Regarding the incidence rate of hypothyroidism in neonates with filter TSH values between 5-10 mlU/L and the Newborn Screening Program guidelines which suggest rescreening for the slightly elevated TSH, it seems that repeating the filter test is sufficient, more economic, and less invasive. Besides, raising the threshold to 6.5 mlU/L will reduce a great number of false positive infants while abnormalities of thyroid function requiring treatment will not be missed with a 99% confidence. Keywords: Congenital hypothyroidism, Neonatal screening, Blood spot test
مقدمه: بر اساس دستورالعمل کشوری طرح غربالگری کم کاری مادرزادی تیرویید، نوزادان با عدد فیلتر بالاتر از 5 میلیواحد در لیتر به عنوان موارد مشکوک به کمکاری مادرزادی تیرویید فراخوان میشوند. از آن جا که آستانهی غیر طبیعی دانستن تست فیلتر از 5 تا 20 میلیواحد در لیتر در نقاط مختلف جهان متفاوت است، در این مطالعه، تعیین حد نصاب جدید مورد بررسی قرار گرفت. روشها: این مطالعهی مقطعی در قالب طرح غربالگری عمومی که سطح TSH خون پاشنهی پای نوزادان (تست فیلتر) 5-3 روز پس از تولد ارزیابی کرد، انجام شد. نمونههای فیلتر بالاتر از 5 بلافاصله جهت بررسی سرمی هورمونهای T4 و TSH فراخوان شدند و تشخیص بیماری بر اساس مقادیر سرمی TSH بیشتر از 10 داده شد. یافتهها: در مجموع 113727 نوزاد غربالگری شدند و 83/2 درصد از ایشان فراخوان شدند. از این تعداد، 2827 نوزاد فیلتر 5 تا 10 داشتند که فقط 67/4 درصد آنها بیمار بودند. فاصلهی اطمینان 99 درصد برای میانگین TSH فیلتر در گروه بیماران 1/25-9/16 و در گروه نوزادان سالم 57/6-2/6 بود. نتیجهگیری: با توجه به این که 69/87 درصد از نوزادان فراخوان شده را نوزادان با TSH فیلتر 10-5 تشکیل دادند و تنها 67/4 درصد آنها بیمار بودند، به نظر میرسد تکرار تست فیلتر به جای سرم (Rescreening) در این جمعیت از فراخوان، مفید و ضروری باشد. همچنین بالا بردن آستانهی فراخوان نوزادان تا 5/6 میلیواحد در لیتر، علاوه بر آن که سبب کاهش قابل ملاحظهی موارد مثبت کاذب میشود، با اطمینان 99 درصد سبب از دست دادن بیمار هم نمیشود. واژگان کلیدی: کم کاری مادرزادی تیرویید، غربالگری نوزادان، TSH کف پایی
https://jims.mui.ac.ir/article_13810_1bc298c0e8a9f71686c623f5d6e378ff.pdf