دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
213
2012
12
21
Results of Treatment of Locoregionally Advanced Head and Neck Cancer by Radiotherapy with or without Chemotherapy
بررسی نتایج درمان سرطانهای پیشرفته بافت پوششی سر و گردن با روش پرتودرمانی با یا بدون شیمیدرمانی
1862
1867
13933
FA
مهناز
رعایایی
استادیار، گروه پرتودرمانی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
عباس
گوکیزاده
دانشیار، گروه پرتودرمانی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
علی
مهرابی کوشکی
کارشناس ارشد، گروه اپیدمیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
0000-0001-5864-4683
دردانه
ابراهیمی
متخصص پرتودرمانی، دانشکاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
سیده هدی
مهدوی
دستیار، گروه پرتودرمانی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2011
03
01
Background: Locally advanced tumors in the head and neck region are malignancies extended from their primary location with no distant metastasis. The main aim of this research was to assess whether the addition of chemotherapy to radiotherapy was able to increase the locoregional control of advanced squamous cell carcinoma (SCC) of head and neck in a cancer referral center. Methods: In this cohort study, 215 patients with locoregionally advanced head and neck carcinoma (stages III or IV) who had received conventional radiotherapy (60-70 Gy in 35 fractions) were evaluated. 92 patients had received chemoradiation and 123 patients had received radiotherapy alone. Demographic data was collected from the patients' records. The two groups were compared for local recurrence at each site. Findings: Rates of local recurrence in the radiotherapy and chemoradiation groups were not significantly different (P = 0.100). However, in paitients who did not undergo surgery, chemoradiation was superior to radiotherapy. Moreover, gender, site of tumor, and tumor grade were significantly related with disease recurrence (P = 0.019). Conclusion: Our findings showed that adding chemotherapy to conventional radiotherapy may be able to increase the locoregional control of SCC in patients who do not undergo surgery. These findings help improve currently practiced SCC therapeutic strategies. Keywords: Head and neck neoplasms, Local neoplasm recurrence, Radiotherapy, Adjuvant chemotherapy
مقدمه: سرطانهای پیشرفتهی سر و گردن که شامل تومورهای در موضع پیشرفته اما بدون متاستاز دور دست میباشند، یکی از معضلات درمانی سرطانهای هستند. تمایل به حفظ ارگان در سالهای اخیر باعث شده است که درمان ترکیبی شامل پرتودرمانی و شیمیدرمانی همزمان به عنوان یک روش جایگزین جراحی مورد توجه قرار گیرد. هدف این مطالعه، بررسی نتایج موارد درمان شدهی سرطانهای پیشرفتهی سر و گردن با تکینیکهای پرتودرمانی همزمان با شیمیدرمانی بود. روشها: در این مطالعهی مقطعی، 215 بیمار مبتلا به سرطان پیشرفتهی بافت پوششی سر و گردن به مدت 6 سال پیگیری شدند. همهی بیماران در مرحلهی سه تا چهار بودند و پرتودرمانی مرسوم (70-60 گری در 35 فراکشن) را دریافت کرده بودند. 92 بیمار پرتودرمانی و شیمیدرمانی همزمان و 123 نفر پرتودرمانی تنها دریافت کرده بودند. میزان عود و عود در هر محل در دو روش درمانی بررسی شد. یافتهها: تفاوت فراوانی عود موضعی در گروهی که تحت پرتودرمانی تنها و پرتودرمانی و شیمی درمانی هم زمان قرار گرفته بودند از نظر آماری معنیدار نبود؛ اما در بیمارانی که جراحی نشده بودند پرتو درمانی به همراه شیمی درمانی به پرتودرمانی تنها برتری داشت. همچنین در این مطالعه ارتباط عواملی چون جنس، محل تومور و مرحلهی بیماری با عود مشاهده گردید (019/0 = P). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که اضافه کردن شیمیدرمانی به پرتودرمانی در سرطان بافت پوششی سر و گردن ممکن است بتواند باعث بهبود کنترل عود در بیمارانی که جراحی نشدهاند، گردد .این نتایج ممکن است مقدمهای برای بررسی انتخابهای درمانی سرطانهای سر و گردن باشد. واژگان کلیدی: سرطان سر و گردن، شیمیدرمانی، پرتودرمانی، عود، سرطان پیشرفته
https://jims.mui.ac.ir/article_13933_b3ee66c04d873c740b6792a3605375d0.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
213
2012
12
21
Successful Transplantation of Frozen-thawed Calf Spermatogonial Stem Cells to the Mouse Testis
اولین پیوند بین گونهای سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی منجمد- ذوبشدهی گوساله به بیضهی موش در ایران
1868
1879
13934
FA
پیمان
رحیمی فیلی
دانشجوی دکتری، گروه علوم درمانگاهی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
پرویز
تاجیک
استاد، گروه علوم درمانگاهی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
سید مرتضی
کروجی
استادیار، گروه آناتومی، دانشکدهی پزشکی و مرکزتحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
شیوا
شفیعی
دانشجوی دکتری، گروه علوم درمانگاهی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ماریا
ذهیری
دانشجوی دکتری، گروه علوم تشریح، دانشکدهی علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
Journal Article
2012
09
19
Background: Spermatogonial stem cells (SSCs), the only adult stem cells capable of transferring genetic information to the next generation, are important in cell biology. The most important applications of these cells include the treatment of infertility, fertility preservation of oncological patients, and the creation of transgenic animals. The aim of this study was to evaluate the possibility of transplantation of frozen-thawed bovine spermatogonial cells to the testis of an azoospermic mouse model and to prove the presence of spermatogonial stem cells among bovine spermatogonial cells isolated and proliferated by methods used in the study. Methods: Spermatogonial cells were isolated from 3 to 5 month-old bull calves and then were frozen-thawed. Subsequently, the cells were cultured in the presence of glial cell line-derived neurotrophic factor (GDNF 40 ng/ml) for 2 weeks. The stemness of these cells was evaluated by transplanting them to the testis of azoospermic mouse models. Findings: The viability rate of fresh cells and frozen cells after thawing were 87.4 ± 2.4 and 65 ± 1.7, respectively, that corresponds to a significant difference (P < 0.01). After one month, the mice were euthanized and the histopathological evaluation of their testes with fluorescent microscope showed the colonization of marked bovine SSCs in the mouse seminiferous tubules. Conclusion: In our knowledge, this is the first reported case of xenotransplantation in Iran. The results of this study showed that the xenogeneic transplantation of calf frozen-thawed spermatogonial cells to the mouse testis has been successful and SSCs were present among the transplanted cells. Keywords: Spermatogonia, Stem cell transplantation, Testis, Animal models
مقدمه: سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی در علم بیولوژی سلولی جایگاه مهمی دارند. مهمترین کاربرد این سلولها در درمان نازایی، تولید دام تراریخته و حفظ باروری در بیماران سرطانی میباشد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی امکان پیوند سلولهای اسپرماتوگونی منجمد- ذوبشدهی گوساله به موش مدل آزوسپرمی بوسولفان پس از 2 هفته کشت و اثبات ماهیت بنیادی بودن سلولهای به دست آمده با روش مورد استفاده در مطالعهی حاضر بود. روشها: در این مطالعه سلولهای اسپرماتوگونی از بیضهی گوسالههای 3 تا 5 ماهه استخراج شد و پس از انجماد در ضد یخ DMSO (Dimethyl sulfoxide) ذوب گردید و به مدت 2 هفته در محیط کشت حاوی DMEM (Dulbecco's modified eagle medium) و FBS (Fetal bovine serum) 10 درصد در حضور 40 نانوگرم در میلیلیتر فاکتور رشد GDNF (Glial cell line-derived neurotrophic factor) کشت داده شد. سپس به وسیلهی پیوند این سلولها به بیضهی 3 سر موش آزوسپرمی، ماهیت بنیادی بودن این سلولها بررسی گردید. یافتهها: درصد حیات سلولهای تازه پس از مراحل جداسازی و افزودن محلول انجماد به ترتیب 4/2 ± 4/87 و 1/3 ± 8/81 بود. پس از انجماد این میزان به طور معنیداری کاهش یافت و به 7/1 ± 65 درصد رسید (01/0 > P). 1 ماه پس از انجام پیوند، بیضهی پیوندی جدا و مقطع هیستوپاتولوژی از آن تهیه شد و با کمک میکروسکوپ فلورسنت بررسی گردید. سلولهای اسپرماتوگونی نشاندار شده گوساله، در قاعدهی لولههای اسپرمساز موش کلونیزه شده بودند. نتیجهگیری: نتایج به دست آمده نشان داد که سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی در میان سلولهای اسپرماتوگونی کشت داده شده در این مطالعه حضور داشتند. همچنین پیوند بین گونهای سلولهای منجمد- ذوبشدهی گاوی به موش موفقیتآمیز بوده است. این اولین مورد گزارش پیوند زنوترانسپلنت (بین گونهای گاو و موش) موفقیتآمیز در ایران میباشد. واژگان کلیدی: سلول بنیادی اسپرماتوگونی، پیوند، بیضه، گوساله، موش مدل آزوسپرمی
https://jims.mui.ac.ir/article_13934_f31389136874c608919d3d1eaafacaf5.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
213
2012
12
21
Effects of Pilates and Aerobic Exercise on Symptoms of Premenstrual Syndrome in Non-Athlete Girls
مقایسهی تأثیر دو روش تمرینی پیلاتس و هوازی بر علایم سندرم پیش از قاعدگی در دختران غیر ورزشکار
1880
1891
13935
FA
زینب
صمدی
کارشناس ارشد، گروه تربیت بدنی، دانشکدهی تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان، اصفهان، ایران
فرزانه
تقیان
استادیار، گروه تربیت بدنی، دانشکدهی تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان، اصفهان، ایران
محبوبه
والیانی
مربی، مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی و گروه پرستاری و مامایی، دانشکدهی پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پژشکی اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2012
07
23
Background: Physical activity is the most important factor in treatment of premenstrual syndrome (PMS). It is also the best way to decrease stress and balance brain chemicals. This study aimed to compare the effects of Pilates and aerobic exercise on symptoms of PMS in non-athlete girls. Methods: This quasi-experimental study was conducted on 60 non-athlete female students of Khorasgan Islamic Azad University (Isfahan, Iran). They aged 18-25 years old and had been diagnosed with PMS. After collecting personal and medical information, the participants were allocated to two experimental groups (Pilates and aerobic exercise) and a control group. The experimental groups attended three 60-minute sessions of training for eight weeks. Symptoms of PMS were recorded using Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-Fourth Edition (DSM-IV), the General Health Questionnaire (GHQ-28), Beck Depression and Anxiety Inventory, and a menstrual diary. Assessments were performed during the first-third menstrual periods (pre-test, mid-test, and post-test, respectively). One way and repeated measures analysis of variance (ANOVA) were used to analyze the data. Findings: In both experimental groups, the mean scores of PMS and physical and psychological symptoms decreased after four and eight weeks of training (P < 0.001). The mean percentages of reductions in scores of physical symptoms were similar in the two experimental groups. However, Pilates decreased the mean percentages psychological symptoms more effectively than aerobic training. Both types of training resulted in reductions compared to the control group (P < 0.001). Conclusion: Overall, eight weeks of Pilates and aerobic exercise can effectively reduce the symptoms of PMS. Keywords: Aerobic exercise, Pilates, Premenstrual syndrome
مقدمه: فعالیت بدنی یکی از مناسبترین راهکارهای درمان سندرم پیش از قاعدگی (Premenstrual syndrome یا PMS)، به منظور کاستن فشار و ایجاد تعادل در ترشحات شیمیایی مغز است. هدف کلی این پژوهش، مقایسه ی تأثیر دو روش تمرینی پیلاتس و هوازی بر علایم سندرم پیش از قاعدگی در دختران غیر ورزشکار بود. روشها: این مطالعهی نیمه تجربی روی 60 دانشجوی دختر غیر ورزشکار با دامنهی سنی 25-18 سال با تشخیص قطعی PMS انجام شد. افراد مورد مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (تمرینات پیلاتس و هوازی) و یک گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات در دو گروه تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به طول انجامید. آزمودنیها از نظر علایم پیش از قاعدگی، سلامت عمومی، اضطراب و افسردگی و ثبت روزانهی علایم در دورهی اول قاعدگی (پیشآزمون)، دورهی دوم قاعدگی (میان آزمون) و دورهی سوم قاعدگی (پسآزمون) ارزیابی شدند. از آزمونهای One way ANOVA و Repeated measures ANOVA به منظور مقایسهی دادهها استفاده شد. یافتهها: این مطالعه نشان داد که میانگین نمره ی PMS، علایم جسمی و روانشناختی 4 و 8 هفته پس از تمرین در دو گروه تجربی کاهش یافت (001/0 > P). همچنین میانگین درصد کاهش نمرهی علایم جسمی در تمرینات پیلاتس و هوازی یکسان بود، اما میانگین درصد کاهش نمرهی کل PMS و علایم روانشناختی در گروه پیلاتس بیشتر از هوازی و در هر دو گروه بیشتر از گروه شاهد بود (001/0 > P). نتیجهگیری: در مجموع یافتههای این پژوهش نشان داد اجرای 8 هفته تمرینات پیلاتس و ورزش هوازی در کاهش شدت علایم PMS مؤثر است. بنابراین، میتوان از این گونه تمرینات جهت درمان PMS استفاده نمود. واژگان کلیدی: تمرینات هوازی، تمرینات پیلاتس، سندرم پیش از قاعدگی
https://jims.mui.ac.ir/article_13935_df4c70426fa3dcbd6affa564e6c20762.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
213
2012
12
21
Species Specific Detection of Methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) by Multiplex PCR
شناسایی اختصاصی استافیلوکوکهای مقاوم به متیسیلین با استفاده از تکنیک Multiplex PCR
1892
1900
13936
FA
مهدی
حاصلی
دانشجوی دکترای داروسازی، گروه بیوتکنولوژی، دانشکدهی داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایران
علی
رمضانی
استادیار، گروه بیوتکنولوژی، دانشکدهی داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایران
علیرضا
خالقی خرم
کارشناس ارشد، گروه میکروبیولوژی, دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایران
لاله
مهرد
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات اراک، اراک، ایران
Journal Article
2012
09
14
Introduction: Staphylococcus aureus is one of the pathogens that is a major agent of infectious diseases. So detection, control and treatment of this pathogen is very important. The objective of this study is setting up a fast method to detect methicillin resistant Staphylococcus aureus (MRSA) for better management of diseases related to this pathogen.Materials and methods: In this study 225 sample collected form staff of University hospitals of Zanjan province. After detection and confirmation of bacteria by conventional and biochemical methods, antimicrobial susceptibility was tested by disk diffusion (Kirby-Bauer) method. After DNA extraction by boiling and phenol – chloroform method, Sa442, mecA and femA genes were detected by multiplex PCR and PCR products were analyzed by electrophoresis (70V, 30 min) in gels composed of 1.5% (w/v) agarose stained with SyberGreen.Result: 208 out of 225 samples made colony in bacterial culture medium. 203/208 isolates were gram positive; 201/208 isolates were catalase positive and 71/208 isolates were coagulase positive. Most of the isolates were resistant to oxacillin and penicillin. By optimization of PCR conditions, Sa442, mecA and femA genes were detected by multiplex PCR simultaneously in single reaction tube.Discussion: Multiplex PCR can detect rapidly and selectively methicillin resistant Staphylococcus aureus in comparison with disk diffusion method.
مقدمه: استافیلوکوکوس اورئوس یکی از پاتوژنهای خطرناکی است که عامل بسیاری از بیماریهای عفونی میباشد. به همین دلیل تشخیص، کنترل، شناسایی دقیق و درمان این باکتری بسیار حایز اهمیت میباشد. هدف از این مطالعه، راهاندازی روشی سریع با تکنیک Multiplex PCR برای تشخیص به موقع جهت ارائهی راهکار لازم برای مقابله با باکتری استافیلوکوکوس اورئوس بود. روشها: در این مطالعه از 225 نفر از کارکنان شاغل در بیمارستانهای آموزشی و درمانی شهر زنجان به روش تصادفی نمونهگیری از قسمت قدامی بینی انجام شد. پس از انجام تستهای شناسایی و تأیید باکتری مورد نظر، جهت انجام آنتیبیوگرام از محیط کشت مولر هینتون آگار به روش دیسک دیفیوژن Kirby-Bauer استفاده شد. پس از استخراج DNA به روش جوشان و روش فنل کلروفورم، ژنهای femA، mecA و Sa442 (قطعهای از کروموزوم اختصاصی باکتری) به طور همزمان با دستگاه ترموسایکلر تکثیر شد و پس از انجام ژل الکتروفورز و رنگآمیزی با SyberGreen DNA باندها شناسایی شدند. یافتهها: از 225 نمونه، در 208 نمونه رشد کلنی مشاهده شد. از 208 کلنی، 203 نمونه گرم مثبت، 201 نمونه کاتالاز مثبت و 71 نمونه کوآگولاز مثبت گزارش شد. نتایج آنتیبیوگرام نشان داد که باکتری استافیلوکوکوس اورئوس به آنتیبیوتیکهای اگزاسیلین و پنیسیلین بیشترین مقاومت و به آمیکاسین و ونکومایسین بیشترین حساسیت را دارد. با بهینهسازی شرایط PCR (Polymerase chain reaction) ژنهای femA، mecA و Sa442 در یک میکروتیوب به صورت Multiplex تکثیر شدند. نتیجهگیری: روش Multiplex PCR به عنوان یک تست سریع و دقیق در مقایسه با روش دیسک دیفیوژن میتواند در شناسایی استافیلوکوکوس اورئوسهای مقاوم به متیسیلین کمک کننده باشد. واژگان کلیدی: استافیلوکوکوس اورئوس، mecA، femA، MRSA، Multiplex PCR
https://jims.mui.ac.ir/article_13936_9f215028fec8e25662e4f7d2eba6ab93.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
213
2012
12
21
Evaluation of Hyperinsulinemia in Polycystic Ovary Syndrome Phenotypes in 14-18 Year-old High School Girls in Shiraz, Iran
هیپرانسولینمی در دختران 18-14 سالهی مبتلا به فنوتیپهای مختلف سندرم تخمدان پلیکیستیک
1901
1910
13937
FA
مرضیه
اکبرزاده
مربی، گروه مامایی، دانشکدهی پرستاری و مامایی حضرت فاطمه (س)، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
طاهره
نادری
مربی، گروه مامایی، مرکز بهداشت مرودشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
محمد حسین
دباغمنش
دانشیار، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
حمیدرضا
طباطبایی
استادیار، گروه اپیدمیولوژی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
زهرا
زارع
استادیار، گروه رادیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
Journal Article
2011
07
05
Background: About one-third of obese patients with polycystic ovary syndrome (PCOS) have impaired glucose tolerance and 7.5-10 percent has type II diabetes. Type II diabetes and impaired glucose tolerance are seen in 10% and 1.5% of non-obese women with PCOS as well. In addition to the abnormal glucose metabolism, adolescents with PCOS have been shown to have hyperandrogenism and obesity. The aim of this study was to assess hyperinsulinemia in different phenotypes of PCOS in the 14-18 year-old high school girls in Shiraz, Iran. Methods: The present cross-sectional study was conducted on 3200 girls aged 14-18 years in Shiraz high schools in 2009-2010. Information was collected using a questionnaire that included demographic data, clinical manifestations of hyperandrogenism (acne, hirsutism, and alopecia), and oligomenorrhea. We used the ultrasound diagnostic criteria described by Adams et al. for the diagnosis of PCOS. Fasting and 2-hour post prandial blood glucose levels were measured according to the WHO criteria. Findings: The mean post-prandial glucose was higher in patients with different phenotypes of PCOS compared with the non-PCOS individuals. Mean fasting plasma glucose in hyperandrogenic patients with PCOS phenotypes was non-significantly higher than non-PCOS individuals (P > 0.05). 10 patients (3/33%) with clinical phenotype of oligomenorrhea and hyperandrogenism, 14 patients (32.6%) with oligomenorrhea and PCOS, and 18 patients (41.9%) with clinical Hyperandrogenism and PCOS had hyperinsulinemia. Fisher's test in all three PCOS phenotypes and non-PCOS participants had not produced significant values (P > 0.05). 10.3% of subjects (327 cases) were overweight and 6.2% (82 people) were obese. Conclusion: No case of diabetes mellitus was found in our study population and all participants had normal fasting glucose. However, regarding the study population age (14-18 years) and the risk of development of glucose metabolism disorders, lifestyle modification should be encouraged in this group of patients. Keywords: Hyperinsulinism, Polycystic ovary syndrome, Phenotype, Diabetes
مقدمه: حدود یک سوم بیماران چاق مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک (Polycystic ovary syndrome یا PCOS) دچار اختلال تحمل گلوکز و 10-5/7 درصد آنان دچار دیابت نوع دو هستند. حتی در زنان غیر چاق مبتلا به این سندرم ده درصد افراد دچار اختلال تحمل گلوکز و 5/1 درصد نیز دچار دیابت نوع دو میشوند. این مطالعه با هدف بررسی هیپرانسولینمی در دختران 18-14 سالهی مبتلا به فنوتیپهای مختلف PCOS انجام شد. روشها: این مطالعهی مقطعی بر روی 3200 نفر از دانشآموزان دختر 18-14 ساله در دبیرستانهای دخترانهی شیراز انجام شد. دانشآموزان مبتلا به هیپرآندروژنیسم بالینی (آکنه، هیرسوتیسم و آلوپسی) و الیگومنوره مشخص شدند. تشخیص PCOS با توجه به ضوابط Adams و همکاران انجام گرفت. آزمایش قند خون ناشتا، قند خون دو ساعته و انسولین خون از همهی دختران مورد مطالعه گرفته شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 5/11 و آزمون 2χ تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: میانگین تست تحمل گلوکز در افراد مبتلا به فنوتیپهای مختلف PCOS در مقایسه با افراد غیر مبتلا بالاتر بود. میانگین قند خون ناشتا در فنوتیپ دارای هیپرآندروژنیسم و PCOS نسبت به افراد غیر مبتلا بالاتر بود، ولی این تفاوت معنیدار نبود. 10 نفر (3/33 درصد) از افراد مبتلا با فنوتیپ الیگومنوره و هیپرآندروژنیسم بالینی، 14 نفر (6/32 درصد) از افراد مبتلا به الیگومنوره و PCOS و 18 نفر (9/41 درصد) افراد دارای هیپرآندروژنیسم بالینی و PCOS مبتلا به هیپرانسولینمی بودند که تفاوت معنیداری در بین دو گروه مبتلا و غیر مبتلا در هر سه فنوتیپ مشاهده نشد. 327 نفر (3/10 درصد) از افراد دارای اضافه وزن و 82 نفر (6/2 درصد) از افراد چاق بودند. 15 نفر (5/0 درصد) مبتلا به چاقی مرکزی بودند. نتیجهگیری: موردی از دیابت ملیتوس در بین جامعهی پژوهش یافت نشد. همهی افراد شرکتکننده، قند خون ناشتای طبیعی داشتند، اما با توجه به سن جامعهی پژوهش بهتر است احتمال خطر پیدایش اختلالات متابولیسم گلوکز به افراد مبتلا به PCOS گوشزد شود و لزوم اصلاح شیوهی زندگی به آنها یادآوری گردد. واژگان کلیدی: هیپرانسولینمی، سندرم تخمدان پلی کیستیک، دیابت
https://jims.mui.ac.ir/article_13937_dacb07c3d9123e2482561557ee26e7b7.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
213
2012
12
21
Molecular Cloning and Expression of Reteplase in Escherichia Coli Using tac Promoter
کلون و بیان مولکولی ژن رتپلاز در سلولهای باکتری اشریشیا کولی با استفاده از پروموتر tac
1911
1918
13938
FA
صفیه
آقاعبداللهیان
دانشجوی دکترای داروسازی، گروه بیوتکنولوژی دارویی، دانشکدهی داروسازی و علوم دارویی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
محمد
ربانی
استاد، گروه بیوتکنولوژی دارویی، دانشکدهی داروسازی و علوم دارویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
کامران
قائدی
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
حمید
میر محمد صادقی
استاد، گروه بیوتکنولوژی دارویی، دانشکدهی داروسازی و علوم دارویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
Journal Article
2012
08
18
Background: This study was aimed to clone and express the reteplase complementary deoxyribonucleic acid (cDNA), a thrombolytic agent used for the treatment of acute myocardial infarction and stroke, in escherichia coli using tac promoter. Methods: Reteplase cDNA was amplified using polymerase chain reaction (PCR) with designed primers. The product was then cloned into pTZ57 plasmid. The cloned DNA was digested out and ligated into pGEX-5x-1 expression vector. The presence of the insert was confirmed by restriction digestion and determination of the nucleotide sequence. By using 0.2, 0.5, and 1 mM isopropyl beta-D thiogalactopyranoside (IPTG), reteplase was induced in escherichia coli TOP10 cells and analyzed by SDS-polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-PAGE). Findings: Electrophoresis of PCR product as well as double digested recombinant pTZ57 plasmid showed a 1068 base pair band of reteplase. SDS-PAGE analysis showed a 60 kilodalton band of protein product induced by IPTG. Conclusion: In the present study, reteplase cDNA was successfully cloned and expressed using tac promoter. This vector was used for the optimization of the expression of reteplase in escherichia coli. Keywords: Reteplase, Tissue plasminogen activator, Genetic promoter regions, Molecular cloning, Escherichia coli
مقدمه: این مطالعه با هدف کلون و بیان cDNA رتپلاز، داروی ترومبولیتیک مورد استفاده در درمان انفارکتوس میوکارد و سکتهی مغزی، و با کنترل پروموتر tac در سلولهای E. Coli (Escherichia coli) طراحی شد. روشها: ژن رتپلاز با استفاده از پرایمرهای مناسب و طی واکنش زنجیرهای پلیمراز (Polymerase chain reaction یا PCR) تکثیر شد. محصول به دستآمده در پلاسمید pTZ57R کلون گردید. DNA به دست آمده توسط آنزیمهای محدودکننده برش داده شد و به درون وکتور بیانی pGEX-5x-1 وارد گردید. وجود قطعهی واردشده در وکتور بیانی با کمک هضم آنزیمی و تعیین توالی نوکلئوتیدی تأیید شد. بیان رتپلاز موجود در سلولهای E. Coli TOP10 با استفاده از افزودن غلظتهای 2/0، 5/0 و 1 میکرومول از IPTG (Isopropyl beta-D thiogalactopyranoside) القا شد و سپس تحت آنالیز با SDS-PAGE قرار گرفت. یافتهها: الکتروفورز محصول PCR و همچنین هضم آنزیمی پلاسمید pTZ57R نوترکیب، باند 1068 جفت بازی رتپلاز را نشان داد. آنالیز SDS-PAGE نشان دهندهی یک باند پروتئین 60 کیلودالتونی بود که در اثر القای بیان با IPTG تولید شده بود. نتیجهگیری: در این مطالعه cDNA رتپلاز با استفاده از پروموتر tac در سلولهای E. Coli به طور موفقیتآمیزی کلون و بیان شد. واژگان کلیدی: رتپلاز، t-PA، پروموتر tac، کلون کردن، اشرشیا کلی
https://jims.mui.ac.ir/article_13938_268776869029e07b23eb99e97f40bbc9.pdf
دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهان
مجله دانشکده پزشکی اصفهان
1027-7595
30
213
2012
12
21
The Methods to Overcome ATP-binding Cassette Transporters-mediated Multi-drug Resistance
روشهای غلبه بر مقاومت دارویی چندگانه ناشی از انتقالدهندههای متصل شونده به ATP
1919
1934
13939
FA
منصورهالسادات
انتظار قائم
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
سهیلا
رهگذر
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
علیرضا
معافی
دانشیار، گروه اطفال، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات رشد و نمو کودکان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
a:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}
Journal Article
2012
07
31
Background: Multi-drug resistance (MDR) is a prevalent phenomenon occurred in tumor cells in response to chemotherapy. The main cause of MDR is the efflux of drugs by ATP-binding Cassette (ABC) transporters. Since identifying the role of these proteins in resistance to chemotherapeutic agents, extensive researches have been started to find out methods to selectively overcome their effects. The purpose of this study was to review the methods used to conquer ABC transporters-mediated MDR. Methods: Reviewing more than 70 basic and recently published articles, this paper is discussing the methods of defeating MDR. Findings: The first step to counteract the ABC transporters effects is using chemical inhibitors. Unpredictable cytotoxicity and side effects of these modulators may require more attentiveness in their clinical application. Another technique in this regard is the use of drug delivery systems such as nanoparticles and liposomes. This method can be employed along with sonication to improve the specificity. Down-regulation of ABC transporters expression by means of RNA interference system is another method to overcome MDR. siRNA and shRNA are utilized in this system and are introduced into the cells by various carriers such as viral vectors, lipid carriers and chemical polymers. Destruction of mRNA is the aim of this method. Conclusion: Despite great advances in overcoming ABC transporters-mediated MDR, most of the techniques are in preclinical and early stages of clinical trials and await more delineation for becoming clinically applicable. Two main reasons for this slow progress are wide range of substrate specificity as well as the tissue distribution of ABC transporters. Keywords: Multiple drug resistance, ATP-binding cassette transporters, Membrane transport modulators, Drug delivery systems, RNA interference
مقدمه: مقاومت دارویی چندگانه (Multidrug resistance یا MDR) پدیدهای شایع با علل متنوع است که در سلولهای سرطانی در پاسخ به شیمیدرمانی ایجاد میشود. اصلیترین علت بروز MDR، خروج داروهای شیمیدرمانی از سلول به وسیلهی انتقالدهندههای متصلشونده به ATP (ATP-binding cassette transporters یا انتقالدهندههای ABC) است. از زمان کشف دخالت این انتقالدهندهها در ایجاد مقاومت نسبت به مواد شیمیایی، تحقیقات گستردهی محققین برای غلبهی انتخابی بر عملکرد این پروتئینها آغاز شده است. هدف از این مطالعه، مروری بر شیوههای مختلفی بود که تاکنون محققان در زمینهی غلبه بر MDR ناشی از این انتقال دهندهها به کار گرفتهاند. روشها: این مطالعه با بررسی بیش از 70 پژوهش پایه و به روز محققان در زمینهی شیوههای نوین غلبه بر پدیدهی MDR ناشی از انتقال دهندههای ABC، به بحث در مورد این شیوهها پرداخته است. یافتهها: اولین شیوهی مقابله با اثر انتقالدهندههای ABC، استفاده از مهارکنندههای شیمیایی است. سمیت و عوارض جانبی غیر قابل پیشبینی این مواد که نقش تعدیلکنندهی انتقالدهنده را ایفا میکنند، محققین را در استفادهی بالینی از آنها محتاط میکند. استفاده از روشهای تحویل دارو شامل انواع نانوذرات، میسلها و لیپوزومها، همراه با استفاده از تکنیکهایی چون سونیکاسیون برای افزایش اختصاصیت تحویل و رفع مقاومت دارویی از دیگر تکنیکهایی است که پژوهشهای گستردهای در زمینهی آنها صورت گرفته است. کاهش یا سرکوب بیان انتقالدهندههای ABC با استفاده از سیستم RNAی مداخلهگر از شیوههای امیدوارکنندهی دیگر محسوب میگردد. این مولکولها را میتوان به وسیلهی حاملهای متنوعی مانند پلاسمیدها، وکتورهای ویروسی، حاملهای لیپیدی و پلیمرهای شیمیایی به سلول مورد نظر وارد کرد و mRNAی ژن هدف را تخریب نمود. همچنین استفاده از آنتیبادیها و پپتیدهای با تمایل اتصال بالا در دست بررسی هستند. نتیجهگیری: با وجود پیشرفتهای فراوان در زمینهی غلبه بر MDR ناشی از انتقالدهندههای ABC، اغلب روشها در مرحلهی تحقیقات پیشبالینی یا در مراحل اولیهی بررسیهای بالینی هستند و پژوهشگران مسیری طولانی برای فراهم کردن استفادهی بالینی مطمئن از این شیوهها در پیش دارند. از علل اصلی کندی این پیشرفت، محدودهی وسیع سوبسترایی انتقالدهندههای ABC و توزیع وسیع این پروتئینها در بافتهای سالم و بیمار میباشد. واژگان کلیدی: مقاومت دارویی، انتقالدهندههای متصلشونده به ATP، تعدیلکنندههای انتقالدهندهی غشایی، سیستمهای تحویل دارو، سیستم RNAی مداخلهگر
https://jims.mui.ac.ir/article_13939_137f6ed2623cf77fedda056eb9d58466.pdf