دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122320130321Evaluating Helicobacter Pylori FlaA in Clinical Isolates from Alzahra Hospital, Isfahan, Iranمطالعهی ژن flaA هلیکوباکتر پیلوری در سویههای کلینیکی جداشده از بیماران آندوسکوپیشده1814003FAمعصومه مدحیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه میکروبیولوژی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانشراره مقیماستادیار، مرکز تحقیقات عفونتهای بیمارستانی و گروه میکروبشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-7134-3145فرخنده پورسینامربی، گروه باکتریشناسی و ویروسشناسی، دانشکدهی پرشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانپیمان ادیبیاستاد، مرکز تحقیقات گاستروانترولوژی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}فرزاد خادمیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه میکروبیولوژی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانزیبا فرجزادگاندانشیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-8811-6678حاجیه قاسمیان صفاییدانشیار، گروه باکتریشناسی و ویروسشناسی، دانشکدهی پرشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20130126Background: This study aimed to survey the presence of flagellin gene flaA in isolated Helicobacter pylori.Methods: One hundred gastric biopsies were collected by a gastroenterologist and inoculated in enrichment medium under microaerophilic conditions. DNA was extracted and polymerase chain reaction (PCR) was performed using the designed primer.Findings: PCR products showed that all extracted DNA were positive for flaA gene.Conclusion: We found flaA gene to be present in all clinical isolates. As it is highly similar to standard Helicobacter pylori strains, it can be used to detect the mentioned bacteria. مقدمه: تحرک در هلیکوباکتر پیلوری یکی از مهمترین فاکتورهای کلونیزاسیون است که توسط فلاژل انجام میشود. فلاژل از 3 قسمت پایه، قلاب و رشته تشکیل شده است. رشته دارای دو پروتئین FlaA، FlaB است که برای حرکت ضروری میباشند. ژنهای کدکنندهی این دو پروتئین در سویههای استاندارد هلیکوباکتر پیلوری حفظ شدهاند. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی ژن flaA در سویههای کلینیکی هلیکوباکتر پیلوری جداشده از بیماران مراجعهکننده به بخش آندوسکوپی و تعیین میزان حساسیت و ویژگی آن برای شناسایی هلیکوباکتر پیلوری بود.روشها: در این مطالعه 100 بیوپسی معده که از مراکز درمانی تهیه شده بود، کشت داده شد. بعد از تأیید وجود باکتری، DNA آن استخراج گردید و برای تعیین ژن flaA واکنش زنجیرهای پلیمراز (Polymerase chain reaction یا PCR) با پرایمر طراحی شده انجام شد.یافتهها: نتیجهی PCR برای تمام نمونههای کلینیکی مثبت بود و تمام سویههای کلینیکی مورد آزمایش دارای ژن flaA بودند.نتیجهگیری: در این مطالعه همهی نمونههای کلینیکی دارای ژن flaA بودند. از آن جایی که این ژن حفظ شده است و دارای شباهت زیاد با سویههای استاندارد هلیکوباکتر پیلوری میباشد، بنابراین از این ژن میتوان برای تشخیص هلیکوباکتر پیلوری استفاده کرد. https://jims.mui.ac.ir/article_14003_1d28fd22ff4fe0c322787cc5521c9eca.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122320130321Effects of Cross-Linking on Visual Acuity in Patients with Keratoconusبررسی عیوب انکساری قبل و بعد از عمل Cross-linking در بیماران دچار کراتوکونوس91514007FAحسن رزمجواستاد، گروه چشمپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانحسین عطارزادهدانشیار، گروه چشمپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمحمد رسلاندانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمصطفی قرهباشدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20130215Background: Keratoconus is a progressive disease occurring in adolescence or early twenties. In an eye with keratoconus, the cornea thins and bulges out into an irregular cone shape. Although keratoconus may be seen in one eye, in 90% of cases, both eyes are damaged. Cross-linking is a novel, very chip, and rapid method to treat keratoconus. Since few studies have evaluated this method we assessed the improvement of keratoconus following cross-linking.Methods: This clinical trial study was performed in Feiz Hospital, Iran, during 2010-11. The target population was patients with keratoconus who were scheduled for cross-linking. Visual acuity was measured before and after the operation. The collected data was analyzed with SPSS20.Findings: The mean ± SD of visual acuity was -2.66 ± 2.2 before the operation and -2.8 ± 4.7 after the operation (P = 0.65). While visual acuity was not changed in 29 patients (29%), it decreased in 43 cases (43%) and increased in 28 (28%).Conclusion: According to the results of this study, cross-linking had no acceptable effects on visual acuity in cases of keratovonus. More studies are required to clarify the efficacy of this method in improving keratovonus.مقدمه: قوز قرنیه (کراتوکونوس) بیماری پیشروندهای است که به طور معمول در سنین نوجوانی یا اوایل دههی ۲۰ زندگی بروز میکند. در این بیماری قرنیه نازک میشود و شکل آن تغییر میکند. کراتوکونوس ممکن است در یک یا هر دو چشم رخ دهد ولی در۹۰ درصد موارد در هر دو چشم دیده میشود. امروزه روش جدیدی در درمان جراحی کراتوکونوس عرضه شده که Cross-linking نام دارد. این روش سریع و به نسبت بدون درد است و تاکنون نتایج خوبی داشته است. این مطالعه با هدف بررسی نتایج عمل Cross-linking جهت اصلاح عیوب انکساری در بیماران مبتلا به کراتوکونوس انجام شد.روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که از سال 1389 تا 1391در مرکز آموزشی درمانی فیض اصفهان به انجام رسید. جامعهی آماری مورد مطالعه بیماران مبتلا به کراتوکونوس بودند که تحت عمل Cross-linking قرار گرفته بودند. بیماران مورد مطالعه ابتدا تحت معاینهی معمول چشمپزشکی قرار گرفتند و حدت بینایی و میزان عیوب انکساری آنها تعیین شد. سپس بیمارانی که چشم آنها درجهی اسفر و سیلندر بیش از 2 دیوپتر داشت و مایل به شرکت در مطالعه بودند، تحت عمل Cross-linking قرار گرفتند. بیماران پس از انجام عمل، به طور مجدد تحت معاینه قرار گرفتند و حدت بینایی و میزان عیوب انکساری در آنان تعیین شد. دادههای جمعآوریشده قبل و بعد از مطالعه وارد رایانه شد و به وسیلهی نرمافزار SPSS نسخهی 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: در این مطالعه 100 بیمار مبتلا به کراتوکونوس بررسی شدند. میانگین حدت بینایی بیماران در قبل و بعد از عمل به ترتیب 2/2 ± 66/2- و 7/4 ± 85/2- بود (65/0 = P). حدت بینایی در 29 نفر بدون تغییر، در 43 نفر کاهش و در 28 نفر افزایش پیدا کرده بود. انجام آزمون 2χ بر روی دادههای مذکور نشان داد که تغییرات حدت بینایی در مردان و زنان، اختلاف معنیدار نداشت (59/0 = P).نتیجهگیری: عمل Cross-linking تأثیر قابل قبولی در اصلاح عیوب انکساری چشم در بیماران مبتلا به کراتوکونوس نداشت و با توجه به این که این عمل، یک تکنیک جدید در اصلاح عارضهی کراتوکونوس میباشد، لازم است تحقیقات بیشتری در مورد آن انجام شود تا بتوان در مورد تأثیر آن در اصلاح عیوب انکساری قضاوت نمود.https://jims.mui.ac.ir/article_14007_01cc35601f27749dd23444a83ac1e9f4.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122320130321Comparing the Effects of Hydroxy Ethyl Starch 6% and Gelatin as Replacement for Prime during Coronary Artery Bypass Graft Surgeryمقایسهی تأثیر تجویز دو محلول کلویید هیدروکسی اتیل استارچ و ژلاتین به عنوان جایگزین پرایم بر روی پارامترهای خونی و کلیوی در جراحی بایپاس عروق کرونر162414004FAامید آقاداودیدانشیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانکامبیز عاملی زمانیدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانزیبا فرج زادگاندانشیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20120721Background: Several fluids have been used in priming the cardiopulmonary pump in coronary artery bypass graft surgery (CABG). Hydroxy-ethyl starch 6% (HES 6%) is a new colloid fluid which is widely used as a substitute for intraoperative fluid. Gelatin is also a commonly used colloid fluid for priming. However, it has some adverse effects, especially on the coagulation system.Methods: In this clinical trial, patients were randomized into two groups of HES 6% and gelatin. Prothrombin time (PT), partial thromboplastin time (PTT), and international normalized ratio (INR) were measured before surgery and immediately and 24 hours after the operation. Chest drainage (CD) was measured 24 hours after the operation. Urine output (UO) was measured during the first 24 postoperative hours. Blood urea nitrogen (BUN) and creatinine were measured before and 24 hours after surgery. Data was analyzed with SPSS.Findings: CD, INR, PT, and UO were not significantly different between HES 6% and gelatin groups. PTT was significantly higher in gelatin group only at the end of the surgery (56 ± 35 vs. 44 ± 27). BUN was only significantly higher in HES group 24 hours after surgery (19.9 ± 9.8 vs. 16.4 ± 7.6). Creatinine, sodium, and potassium concentrations did not differ at any time.Conclusion: HES and gelatin are both options for prime in cardiopulmonary pump. They have adverse effects on renal function and coagulation. More studies with larger sample size are recommended to clarify their advantages.مقدمه: در جراحیهای قلبی که با پمپ قلبی ریوی انجام میگیرد، نیاز به استفاده از محلول پرایم میباشد. از محلولهای جدید جهت پرایمینگ میتوان به هیدروکسی اتیل استارچ 6 درصد اشاره کرد. هدف این مطالعه، مقایسهی اثرات ژلاتین و هیدروکسی اتیل استارچ بر شاخصهای خونی و کلیوی بود.روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی و دوسوکور انجام شد. از بیماران کاندید عمل جراحی عروق کرونر ارجاع شده به بیمارستان شهید چمران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان طی 1 سال تعداد 100 بیمار دارای شرایط ورود به مطالعه، انتخاب شدند. بیماران به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند و جهت استفاده از پمپ قلبی- ریوی، بیماران گروه اول HES (Hydroxyethyl starch) 6 درصد و بیماران گروه دوم ژلاتین 4/0 دریافت کردند. شاخصهای خونی و کلیوی دو گروه قبل و بعد از عمل جراحی با پمپ مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: در این مطالعه 100 بیمار 67 مرد و 33 زن مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای دموگرافیک در دو گروه اختلاف معنیداری نداشتند. از شاخصهای کلیوی تنها BUN (Blood urea nitrogen) 24 ساعت بعد از عمل به طور معنیداری در گروه هیدروکسی اتیل استارچ (8/9 ± 9/19 میلیگرم در دسی لیتر) بالاتر از گروه ژلاتین (6/7 ± 4/16 میلیگرم در دسی لیتر) بود (05/0 > P). تغییرات سدیم و پتاسیم و کراتینین در خون دو گروه در مراحل مختلف یکسان بود. از بین شاخصهای انعقادی تنها زمان نسبی پروترومبین (Partial thromboplastin time یا PTT) در انتهای عمل جراحی در دو گروه هیدروکسی اتیل استارچ و ژلاتین تفاوت معنیداری داشت (به ترتیب 27 ± 44 و 35 ± 56 ثانیه با 05/0 > P).نتیجهگیری: طبق نتایج به دستآمده با توجه به عوارض هر کدام از کولوییدها نمیتوان برتری هیدروکسی اتیل استارچ را نسبت به ژلاتین مطرح نمود و نیاز به مطالعات وسیعتری در مورد آن است.https://jims.mui.ac.ir/article_14004_9879e90231300c5b871a88c3e2630406.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122320130321A Method for Pre-Compensation of Digital Images Based on Total Variation Deconvolution, and Comparing it with Wiener Deconvolution, to Enhance Visual Efficiency In The Presence Of Higher Order Ocular Optical Aberrationsیک روش پیشخنثیسازی تصاویر دیجیتال مبتنی بر دیکانولوشن تغییرات کلی و مقایسهی آن با دیکانولوشن وینر، جهت بهبود کارکرد بینایی در حضور ابیراهیهای اپتیکی چشمی مرتبهی بالا253114005FAسهیل محمدپوردانشجوی کارشناسی ارشد، گروه فیزیک و مهندسی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعلیرضا مهریدهنویدانشیار، گروه فیزیک و مهندسی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-7964-0478حسین ربانیدانشیار، گروه فیزیک و مهندسی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20121210Background: Normal vision is essential to interact with widespread digital technologies. Higher order aberrations (HOA) are one of the important causes of image degradation in patients suffering from keratoconus, pterygium, or irregular astigmatism. These aberrations cannot be corrected by common ways of refractive errors correction like spectacles. Besides, other methods of HOA correction (e.g. customized contact lenses) are not easily accessible in many regions and photo-refractive surgeries like laser-assisted in situ keratomileusis (LASIK) are expensive. A novel method to correct HOA is pre-compensation of images displayed on computer monitors to provide unaberrated images. We used total variation (TV) deconvolution to pre-compensate images and compared the results with previous methods based on Wiener deconvolution.Methods: MATLAB was used for simulations. Each HOA was reconstructed using single-index scheme for Zernike coefficients. Pupil diameter was assumed to be four millimeters. Root-mean-square error of simulated aberrations was greater than 0.35 micrometers. Point spread functions corresponding to each HOA were created and TV deconvolution was used to pre-compensate the images.Findings: Strehl ratio of TV pre-compensation is very close to the results of Wiener pre-compensation method. Besides, execution time for TV Pre-compensation algorithm is about 20% faster than Wiener.Conclusion: Simulations ascertain that TV based pre-compensation method is a fast and efficient way to pre-compensate the images, and it could improve the patient’s perceived retinal image quality. One more advantage of using TV algorithm is that we could enhance the results just by altering one parameter.مقدمه: بینایی طبیعی جهت تعامل بهینه با لوازم فراگیر دیجیتال ضروری میباشد. ابیراهیهای اپتیکی چشمی مرتبهی بالا (HOA یا Higher order aberrations)، یکی از عوامل مهم تخریب تصویر در بیماران مبتلا به قوز قرنیه، ناخنک و یا آستیگمات نامنظم است. این ابیراهیها اغلب با راههای مرسوم درمان خطاهای اپتیکی مانند عینک، لنز تماسی و جراحیهای فتورفرکتیو مثل لیزیک، یا قابل اصلاح نمیباشند و در دسترس نیستند و یا پرهزینه میباشند. یک روش جدید مطرح شده جهت اصلاح ابیراهیهای مرتبهی بالا، استفاده از پیشخنثیسازی (Pre-compensation) تصویر بر روی نمایشگر رایانه میباشد تا هنگامی که فرد به تصویر مینگرد آنرا بدون ابیراهی مرتبهی بالا درک کند. در این پژوهش، هدف استفاده از الگوریتم دیکانولوشن تغییرات کلی (Total variation deconvolution) جهت پیشخنثیسازی و مقایسهی آن با روش مبتنی بر دیکانولوشن وینر (Wiener deconvolution) جهت افزایش کارکرد بینایی فرد بود.روشها: برای شبیهسازی از نرمافزار MATLAB استفاده شد و ابیراهیهای اپتیکی مرتبهی بالا با کمک ضرایب زرنیک (سیستم تک-ایندکس) از مرتبهی 6 تا 20 شبیهسازی شدند و قطر مردمک 4 میلیمتر فرض گردید. این میزان، حداقل خطای جذر میانگین مربعها (Root mean square یا RMS) در ابیراهیهای آزمودهشدهی بالاتر از 35/0میکرومتر میباشد.یافتهها: نسبت استرل (Strehl ratio) در روش پیشخنثیسازی تغییرات کلی نزدیک به روش وینر بود. در ضمن زمان اجرای الگوریتم دیکانولوشن تغییرات کلی نیز حدود 20 درصد سریعتر ازالگوریتم دیکانولوشن وینر بود.نتیجهگیری: شبیهسازیها نشان داد که پیشخنثیسازی بر اساس دیکانولوشن تغییرات کلی، یک روش سریع و کارا جهت پیشخنثیسازی تصویر میباشد و باعث بهبود کیفیت تصویر تشکیلشده بر روی شبکیهی فرد خواهد شد. یک مزیت دیگر استفاده از الگوریتم تغییرات کلی امکان بهینهسازی آن با تغییر تنها یک پارامتر است.https://jims.mui.ac.ir/article_14005_dfb39bbf9f9eef77c02e22c617d49b9d.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122320130321Vitamin D and Migraine: Review of Current Evidenceویتامین D و بیماری میگرن: مروری بر شواهد موجود324014006FAطیبه متقیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تغذیهی جامعه، دانشکدهی تغذیه و علوم غذایی، مرکز تحقیقات امنیت غذایی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانفریبرز خوروشاستادیار، مرکز تحقیقات علوم اعصاب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانغلامرضا عسکریاستادیار، مرکز تحقیقات امنیت غذایی و گروه تغذیهی جامعه، دانشکدهی تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}بیژن ایرجاستادیار، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}رضا غیاثونداستادیار، مرکز تحقیقات امنیت غذایی و گروه تغذیهی جامعه، دانشکدهی تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20120823Background: Migraine is a neurovascular disorder of the brain. It is chronic, debilitating, and progressive and has important effects on the patient’s life. Migraine is one of the most common types of headaches in many countries of the world including Iran. In recent years, vitamin D deficiency has been identified as a global public health problem. Since previous studies have suggested the benefits of vitamin D in treating migraine headaches, we reviewed available literature on vitamin D and migraine.Methods: Using migraine, vitamin D, and headache as keywords, we searched PubMed and Scopus for articles published during 1994-2012.Findings: Case reports had emphasized the role of vitamin D in reducing the number and duration of headaches and migraines. The relationship between low levels of serum vitamin D and higher incidence of chronic pain and headaches (including migraines) had been suggested by a number of studies. Although the exact role of vitamin D deficiency in headaches and muscle and bone pain has not been identified, possible mechanisms are serum magnesium deficiency and presence of vitamin D receptors, alpha 1-hydroxylase, and vitamin D-binding protein in the brain and particularly hypothalamus.Conclusion: Vitamin D can be effective in the treatment of chronic pain and headaches including migraines. However, due to the small number of available studies, more research in this field is warranted.مقدمه: میگرن یکی از متداولترین انواع سر درد در سراسر جهان از جمله در ایران میباشد. این بیماری یک اختلال عصبی- عروقی مغزی است که ناتوانکننده، پیشرونده و مزمن میباشد و اثرات مهمی روی زندگی افراد دارد. در سالهای اخیر کمبود ویتامین D به عنوان یک مشکل سلامت عمومی جهانی شناخته شده است. با توجه به این که برخی مطالعات اثر ویتامین D را در درمان میگرن نشان دادهاند، هدف مطالعهی حاضر، مروری بر پژوهشهای انجامگرفته در این زمینه بود.روشها: به این منظور با استفاده از واژگان کلیدی میگرن، سر درد، ویتامین D، شیوع و ارتباط، مقالات در طی سالهای 1994 تا 2012 استخراج شدند.یافتهها: مطالعات گزارش موردی نقش مؤثر ویتامین D را در تعداد و مدت حملات سر درد از جمله میگرن بیان کردهاند. تعدادی از مطالعات دیگر ارتباط بین سطوح پایین ویتامین D سرم را با بروز بالاتر درد مزمن و سر درد از جمله میگرن نشان دادهاند. نقش دقیق ویتامین D در سر درد و حتی درد عضله و استخوان در بیمارانی که سطوح ویتامین D ناکافی دارند، ناشناخته است. مکانیسمهای احتمالی عبارت از کمبود سطوح سرمی منیزیم خون، حضور گیرندههای ویتامین D، آنزیم آلفا یک هیدروکسیلاز و پروتئین باندشده به ویتامین D در مغز به ویژه در هیپوتالاموس میباشد.نتیجهگیری: ویتامین D در درمان درد مزمن و سر درد از جمله میگرن میتواند مؤثر باشد، ولی به علت انجام مطالعات اندک، نیاز به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_14006_97eeb36e4df03e9df42b6548c0a4c134.pdf