دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122720130421Effects of Lithium on Levels of Testosterone, Pituitary Gonadotropins, and Testis Tissue in Adult Male Ratsاثر لیتیوم بر سطح تستوسترون، گنادوتروپینهای هیپوفیزی و ساختمان بافتی بیضه در موش صحرایی نر بالغ19119914023FAحوریا سید حسینی قههکارشناس ارشد زیست شناسی- بیوشیمی، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانداود سهرابیاستادیار، گروه بافتشناسی و علوم تشریح، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایرانمریم موسویکارشناس ارشد، گروه زیست شناسی- بیوشیمی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران0000-0001-9668-677Xمریم قنبری گرگانیپزشک عمومی، شبکه بهداشت و درمان ماه نشان، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایرانسمیرا سرشارپزشک عمومی، شبکه بهداشت و درمان ماه نشان، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایرانسعیده مظومزادهاستادیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان، زنجان، ایرانزهرا حسینیکارشناس، گروه بهداشت عمومی، معاونت تحقیقات و فناوری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20130127Background: Lithium is used to treat bipolar disorder. Considering the importance of sex cells in reproduction and transmission of hereditary traits, in this study, the effects of lithium were investigated onto the level of testosterone, gonadotropins, testis tissue, and spermatogenesis.Methods: An experimental study was performed on 16 rats in two groups. The experimental group was intraperitoneally injected with 180 mg/kg/body weight of lithium carbonate solution for 40 days. The control group did not receive any medicine. The testes were removed, fixed in 10% formalin, and stained with hematoxylin-eosin. Luteinizing hormone (LH), follicle-stimulating hormone (FSH), and testosterone levels were measured by radioimmunoassay and the collected data was analyzed.Findings: LH, FSH, and testosterone levels were significantly lower in the experimental group than in the control group (P < 0.001). Weight and length of the testes and weight of epididymis showed significant reductions in the experimental group compared to the controls. Significantly fewer spermatogonia, primary spermatocytes, and spermatid were seen in the experimental group than in the control group (P < 0.001). However, the two groups were not significantly different in terms of testis width or the number of Sertoli cells.Conclusion: Lithium must be cautiously prescribed by considering each patient’s test results, dose of drug, and duration of use.مقدمه: لیتیوم برای درمان اختلالات دو قطبی به کار میرود. با توجه به اهمیت سلولهای جنسی در تولید مثل و انتقال صفات وراثتی از نسلی به نسل دیگر، در این پژوهش اثرات لیتیوم بر سطح تستوسترون، گنادوتروپینها، بافت بیضه و اسپرماتوژنز بررسی شد.روشها: این مطالعهی تجربی بر روی 16 موش صحرایی نر در دو گروه انجام شد. به گروه تجربی یک روز در میان 180 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن کربنات لیتیوم محلول به مدت 40 روز به صورت داخل صفاقی تزریق شد. گروه شاهد هیچ مادهای دریافت نکرد. در پایان بیضهها برداشته و بررسی سلولی بر روی آنها انجام شد. سنجش هورمونهای FSH، LH و تستوسترون با روش رادیوایمونواسی انجام گردید. دادهها توسط آزمونهای Student-t در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: میانگین کاهش هورمون FSH (Follicle-stimulating hormone)، LH (Luteinizing hormone)، تستوسترون و DHEA (Dehydroepiandrosterone) در گروه تجربی نسبت به گروه شاهد معنیدار بود (001/0 > P). وزن، طول بیضه و وزن اپیدیدیم، میانگین تعداد اسپرماتوگونیها، اسپرماتوسیتهای اولیه و اسپرماتیدها در گروه تجربی نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری داشت. عرض بیضه و میانگین کاهش تعداد سلولهای سرتولی در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت.نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دستآمده، پیشنهاد میشود که لیتیوم برای هر بیمار با توجه به آزمایشها، دوز و مدت با احتیاط مصرف شود.https://jims.mui.ac.ir/article_14023_71a8212f6dca39e2e12d73eaa29130e7.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122720130421Frequency of Side Effects in Patients Treated with Hyperbaric Oxygen Therapy, Isfahan, Iranتوزیع فراوانی عوارض درمان با اکسیژن پر فشار در بیماران مراجعهکننده به مرکز پزشکی اکسیژن هایپربار20020714024FAمحمدعلی عطاریدانشیار، گروه بیهوشی و مراقبت ویژه، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانبهاره ادیبدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20130407Background: Hyperbaric oxygen therapy induces treatment effects through producing oxygen pressure higher than 1.4 atmosphere. It is used for different kinds of conditions such as air embolism, carbon monoxide poisoning, gas gangrene, crush injury, compartment syndrome, acute traumatic ischemia, diabetic foot ulcer, necrotizing soft tissue infection, and osteomyelitis. This study aimed at determining the frequency distribution of side effects of hyperbaric oxygen therapy.Methods: This analytic-descriptive study was conducted on patients referring to Bahar Hyperbaric Oxygen Center during April 2009-September 2011. Profiles of 122 patients were finally evaluated.Findings: While 103 patients (84.4%) had no side effects, 19 subjects (25.6%) had side effects (17 cases of ear barotrauma, one case of seizure, and one case of oxygen toxicity). None of the patients had pulmonary barotrauma or blurred vision.Conclusion: With regard to the limited side effects of hyperbaric oxygen therapy and its significant benefits, the use of this method is recommended. However, further studies in this field warranted.مقدمه: درمان با اکسیژن پر فشار (Hyperbaric oxygen therapy یا HBOT)، یک درمان طبی است که با افزایش اکسیژندهی به بافت با فشار بالاتر از 4/1 اتمسفر، منجر به آثار درمانی میشود که برای شرایط مختلف شامل آمبولی هوا و گاز، مسمومیت با مونواکسید کربن، گانگرن گازی، لهشدگی، سندرم کمپارتمان، ترومای ایسکمیک حاد، درمان پای دیابتی، عفونت نکروزان بافت نرم، استئومیلیت و غیره استفاده میشود. در این مطالعه به بررسی عوارض HBOT در بیماران مراجعهکننده به مرکز درمانی بهار پرداختیم.روشها: این مطالعه یک مطالعهی توصیفی- تحلیلی بود که در سال 1391 در مرکز درمانی بهار اصفهان انجام شد. جامعهی آماری مورد مطالعه بیماران تحت درمان با اکسیژن هایپربار بودند که از اردیبهشت سال 1388 تا شهریور 1390 به این مرکز مراجعه کرده بودند. برای بررسی عوارض ناشی از HBOT پروندهی 122 بیمار بررسی شد.یافتهها: 103 بیمار (4/84 درصد) دچار هیج عارضهای نشده بودند. 17 بیمار دچار باروترومای گوش، 1 بیمار دچار تشنج و 1 بیمار مبتلا به مسمومیت با اکسیژن در ریه شده بودند. هیچ یک از بیماران دچار عارضهی باروترومای ریه و تاری دید نشده بودند.نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دستآمده و عوارض محدود درمان با اکسیژن هایپربار، توصیه به استفادهی گستردهتر از این روش درمانی و مطالعهی بیشتر در مورد تأثیر بر سایر بیماریها میگردد.https://jims.mui.ac.ir/article_14024_3127e4566538f993a97ee168a4824eb8.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122720130421Relation between the Presence of Mouse Mammary Tumor Virus-Like Sequences in Breast Tissues and Human Breast Cancer in Iranian Patientsارتباط بین حضور توالی ویروس تومور پستان موش در بافت پستان و ابتلای به سرطان پستان در زنان ایرانی20821714025FAسید شروین شریعت پناهیکارشناس ارشد، گروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم، قم، ایرانمحمد سلیمانی درجاقاستادیار، گروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم، قم، ایرانرسول صالحیدانشیار، مرکز تحقیقات بیماریهای کودکان و گروه علوم تشریحی و بیولوژی مولکولی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20130210Background: Mouse mammary tumor virus (MMTV), a milk-transmitted retrovirus, is considered to be involved in the development of breast tumors in mice. Although several previous studies have identified MMTV-like sequences in human breast cancer, the presence of human endogenous retrovirus (HERs) makes these results controversial, i.e. the role of MMTV in breast cancer has never been definitely proven. In addition, various results have been reported in this regard from different countries. We selected MMTV envelope (Env) gene sequences to eliminate the effects of HERs.Methods: In this case-control study, DNA was extracted from 59 paraffin-embedded malignant tumor tissues and 59 normal control samples. Nested polymerase chain reaction (PCR) was then used to detect MMTV Env-like sequences.Findings: MMTV genome was detected in 19 malignant breast samples (32%) and three normal control samples (5%) (P < 0.001).Conclusion: Based on our findings, MMTV can play a major role in the development of breast cancer in Iranian women. According to PCR results, the obtained sequences had 99% homology with BR6 strain of MMTV and 100% homology with GR and C3H strains.مقدمه: ویروس تومور پستان موش (Mouse mammary tumor virus یا MMTV) یک عامل پیشرفت تومورهای پستان در موشها میباشد. مطالعات حضور توالیهایی مشابه سکانسهای ویروسی MMTV را در نمونههای سرطان پستان در انسان نشان دادهاند، اما به دلیل حضور رتروویروسهای اندوژن انسانی (Human endogenous retroviruses یا HERVs)، نقش این ویروس هرگز به عنوان عامل تأثیرگذار در بروز سرطان پستان به اثبات نرسیده است. در این مطالعه، اثر MMTV بر سرطان پستان بررسی شد. برای غلبه بر تشابه توالی MMTV با وجود توالیهای اندوژن، توالیهایی از ژن ENV-MMTV که همولوژی خیلی پایینی به HERV-Ks یا به هر ژن انسانی دیگری دارند، انتخاب شدند.روشها: تحقیق حاضر به صورت مورد- شاهدی انجام شد. ابتدا DNA از 59 بافت توموری و شاهد سالم موجود در بلوکهای پارافینی استخراج گردید. سپس از روش Nested PCR (Nested polymerase chain reaction) برای یافتن توالیهای DNA مشابه سکانسهای env ویروس MMTV استفاده شد.یافتهها: توالیهای DNA مشابه سکانسهای env ویروس MMTV در 19 نمونه (2/32 درصد) از 59 نمونهی سرطان پستان یافت شدند، در صورتی که این توالیها تنها در 3 نمونهی بافت سالم پستان (5 درصد) مشاهده گردید (001/0 > P).نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده، MMTV میتواند یکی از عوامل خطر مهم برای ایجاد سرطان پستان در بیماران ایرانی محسوب شود. تعیین توالی محصول PCR نشان داد که این توالیها 99 درصد با MMTV سویهی موشی BR6 و 100 درصد با سویههای موشی C3H و GR همولوژی دارند.https://jims.mui.ac.ir/article_14025_3354d9e6e565a3182ba40b02bed5f1be.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122720130421Effects of Type of Delivery on Development of Stress Urinary Incontinence in Primiparous Mothersتأثیر نوع زایمان بر ایجاد بی اختیاری استرسی ادرار در مادران، 6 ماه پس از زایمان اول21822314026FAمینو موحدیدانشیار، گروه زنان و زایمان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمحسن سعیدی گراغانیدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمجتبی اکبریاپیدمیولوژیست، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-5777-9612مژده قاسمیکارشناس مامایی، دفتر پژوهشی، بیمارستان شهید بهشتی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20120708Background: Stress urinary incontinence, the most common urinary incontinence in women, occurs when the intra-abdominal pressure increases. Although many studies have introduced normal vaginal delivery as a risk factor for future stress urinary incontinence and considered cesarean as a preventive method, others have raised controversy about such a predictive effect. This study evaluated the frequency of stress urinary incontinence in primiparous mothers giving birth in Shahid Beheshti Hospital (Isfahan, Iran) to understand the effects of type of delivery on developing the condition.Methods: This cross-sectional study was conducted on 300 women in three groups of normal vaginal delivery, elective cesarean, and emergency cesarean. The subjects had given birth in Shahid Beheshti Hospital within six months prior to the study. Stress urinary incontinence was assessed with the Bonney test.Findings: The overall frequency of stress urinary incontinence was 5.6%. It was 6.0%, 4.0%, and 7.0% among women with normal vaginal delivery, elective cesarean, and emergency cesarean, respectively (P = 0.41).Conclusion: No significant relation was observed between the prevalence of stress urinary incontinence and type of delivery.مقدمه: مطالعات نشان داده است که زایمان واژینال عامل خطر بروز بیاختیاری استرسی ادرار (Stress incontinence یا SI) است و انجام سزارین میتواند از بروز این مشکل پیشگیری کند. اما مطالعاتی نیز وجود دارند که این اثر پیشگیریکننده را زیر سؤال میبرند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر روش زایمان بر ایجاد بی اختیاری استرسی ادرار در مادران با زایمان اول (Primiparity) بود.روشها: در این مطالعهی مقطعی و توصیفی- تحلیلی، 300 خانم در قالب سه گروه 100 نفری (شامل زایمان واژینال، سزارین الکتیو و سزارین اورژانس) که شش ماه قبل زایمان خود را در بیمارستان شهید بهشتی اصفهان انجام داده بودند، با استفاده از آزمون Bonney جهت بررسی ابتلا به بی اختیاری استرسی ادرار، مورد مطالعه قرار گرفتند.یافتهها: شیوع کلی بی اختیاری استرسی ادرار در مطالعهی ما 6/5 درصد به دست آمد. فراوانی این عارضه برای زایمان واژینال، سزارین الکتیو و سزارین اورژانس به ترتیب 6، 4 و 7 درصد بود. تفاوت معنیداری بین فراوانی SI در روشهای مختلف زایمان وجود نداشت (41/0 = P).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که فراوانی بروز SI شش ماه پس از زایمان، در روشهای مختلف زایمان با یکدیگر تفاوتی ندارد.https://jims.mui.ac.ir/article_14026_81ab9174fb08bd96ab4b337f5be70daf.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953122720130421Role of Insulin in Cognitive Functions of the Central Nervous Systemنقش انسولین در عملکردهای شناختی در سیستم مرکزی اعصاب22423614027FAسعیده داوریدانشجو، گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانپرهام رئیسیاستادیار، مرکز تحقیقات بیوسنسور و مرکز تحقیقات فیزیولوژی کاربردی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20121022It was previously believed that insulin only has environmental performance and is not capable of crossing the blood-brain barrier or affecting the central nervous system. However, it is now clear that insulin and its receptors are present in the central nervous system. This hormone not only passes the blood-brain barrier, but may also be synthesized by neurons in the brain. As a neuropeptide, insulin is involved in the development and function of the nervous system. Deficiency of this hormone or dysfunction of its central receptors causes serious damage to cognitive processes including learning and memory. Such effects might be due to the non-metabolic effects of insulin. This study reviewed the role of insulin in neuronal processes.پیش از این باورها بر این بود که انسولین تنها دارای عملکرد محیطی است و قادر به عبور از سد خونی- مغزی و تأثیر بر سیستم اعصاب مرکزی نیست. اما اکنون مشخص شده است که انسولین و گیرندههای آن در سیستم اعصاب مرکزی وجود دارند. این هورمون نه تنها از سد خونی- مغزی عبور میکند، بلکه ممکن است توسط نورونهای مغز نیز سنتز شود و به عنوان یک نوروپپتید نقش بارزی در تکامل و همچنین عملکردهای سیستم عصبی داشته باشد. کمبود این هورمون یا اختلال در گیرندههای مرکزی آن موجب آسیب جدی فرایندهای شناختی و از جمله یادگیری و حافظه میشود که ممکن است ناشی از اثرات غیر متابولیک آن باشد. هدف این مقالهی مروری، نگاه کلی به نقش انسولین در رابطه با فرایندهای عصبی بود.https://jims.mui.ac.ir/article_14027_6f43b3c73fffbaa11121dada5d5feab6.pdf