دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953227920140421Indexایندکس14297FAJournal IndexJournal Article20140812Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_14297_1c0efabfe6be6e4f768b427cf9df9b0a.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953227920140421The Association of A/G Polymorphism in Intronic Region of FGFR2 Gene and Breast Cancerمطالعهی ارتباط بین پلیمورفیسم A/G در ناحیهی اینترونی ژن 2FGFR و سرطان پستان35936714298FAمجید متولی باشیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-4380-0166مهسا غلامپوردانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20131218Background: Fibroblast growth factor receptor 2 (FGFR2) is a receptor of tyrosine kinase with a pivotal role in the cell growth and differentiation. FGFR2 gene was identified as susceptibility gene for breast cancer by Genome-wide associated study. rs1219648 polymorphisms in intronic region are associated with breast cancer. FGFR2 gene is amplified in 15-10% of breast tumors. Single-nucleotide polymorphisms (SNPs) of this region are involved in FGFR2 amplification. In this study, the association of rs1219648 in intron 2 region of FGFR2 gene and breast cancer was assessed.Methods: In the present study, 80 cases of breast cancer and 100 healthy controls were studied. After DNA extraction from blood, specific sequence was amplified by tetra primer ARMS-PCR (amplification-refractory mutation system-polymerase chain reaction) technique and genotype of C/T polymorphism was determined by agarose gel electrophoresis.Findings: Individuals with G/G and A/G genotype were at a significantly higher risk of breast cancer (OR = 5.32, P = 0.018). G allele frequency in case patients were greater than controls but this increase did not show significant relationship with breast cancer (P = 0.230).Conclusion: Single nucleotide polymorphism of G/A in intron 2 of the FGFR2 tyrosine kinase receptor gene may play a role as a risk factor for breast cancer susceptibility.قدمه: گیرندهی عامل رشد فیبروبلاستی2 (2FGFR یا 2Fibroblast growth factor receptor) یک گیرندهی تیروزین کینازی است که نقشی مهمی در رشد و تمایز سلولها بر عهده دارد. بر اساس مطالعات همراهی ژن 2FGFR به عنوان ژن مستعد به سرطان پستان میباشد. پلیمورفیسم 1219648rs در ناحیهی اینترونی ژن، ارتباط آماری قابل توجهی را با سرطان پستان نشان میدهد. 2FGFR در 15-10 درصد از تومورهای پستان افزایش بیان مییابد. SNPs (Single-nucleotide polymorphisms) موجود در این ناحیه در افزایش بیان 2FGFR نقش دارند. در مطالعهی حاضر، ارتباط بین پلیمورفیسم 1219648rs در ناحیهی اینترون2 ژن 2FGFR با سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفت.روشها: مطالعهی حاضر بر روی 80 بیمار و 100 نفر از افراد سالم (گروه شاهد) انجام شد. پس از استخراج DNA از خون، توالی معین توسط تکنیک Tetra primer ARMS-PCR (Tetra primer amplification-refractory mutation system-polymerase chain reaction) تکثیر گردید و ژنوتیپ پلیمورفیسم C/T به وسیلهی الکتروفورز بر روی ژل آگارز به دست آمد.یافتهها: افراد دارای ژنوتیپ G/G و G/A زمینهی بیشتری برای ابتلا به سرطان پستان دارند (018/0 = P و 32/5 = OR). با این که فراوانی آللی G در افراد مورد نسبت به افراد شاهد افزایش یافت؛ اما این افزایش ارتباط معنیداری با سرطان پستان نشان نداد (230/0 = P).نتیجهگیری: به نظر میرسد که پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی G/A در ناحیهی اینترون2 ژن گیرندهی تیروزین کینازی 2FGFR در استعداد سرطان پستان میتواند به عنوان عامل خطر ایفای نقش کند.https://jims.mui.ac.ir/article_14298_e802fbf43e535f52ac2824bbb0435924.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953227920140421The Relationship of Low-Risk (6, 11) and High-Risk Types (16, 18) of Papilloma Virus and Human Breast Cancer in Womenبررسی ارتباط پاپیلوماویروس انسانی تیپ 6، 11، 16 و 18 با سرطان پستان36837714299FAمسعود دوستیدانشجوی کارشناسی ارشد، بخش تحقیق وتشخیص بیماریهای ویروسی دام، مؤسسهی تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، کرج، ایرانمهران بخششاستادیار، بخش تحقیق وتشخیص بیماریهای ویروسی دام، مؤسسهی تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، کرج، ایرانشکوه تقیپور ظهیردانشیار، گروه پاتولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانعلیرضا حاتمیاستادیار، بخش تحقیق وتشخیص بیماریهای ویروسی دام، مؤسسهی تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، کرج، ایرانمحمد شایستهپوردانشجوی دکتری، گروه ویروسشناسی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایرانمنصور مقیمیاستادیار، گروه پاتولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانJournal Article20131220Background: Human papilloma virus (HPV) is one of the effective factors in the occurrence and development of cervical and breast cancers. This study aimed to investigate the relationship of low-risk (6, 11) and high-risk types (16, 18) of papilloma virus and human breast cancer in women.Methods: In this case-control study, the breast tissues of 87 cases of breast cancer and 84 women without malignant diseases (fibrocystic) in Shahid Sadoghi hospital, Yazd city, Iran were selected. To determine the low- and high-risk types of HPV, firstly the nested polymerase chain reaction (PCR) method, and then, the PCR method with specific primers were used.Findings: HPV genome was detected in 22.9% of the samples that 18.3% of cases were containing mucosal genotypes (11, 16, 18 and 6). HPV-16 was the most common genotype in invasive ductal carcinoma. In general, genotype 16 was the most abundant type associated with breast cancer (35%) and type 11 had the lowest correlation with breast cancer (5%).Conclusion: In this study, the possible association between human papilloma virus infection (especially type 16) and the occurrence and development of breast cancer was confirmed in women of Yazd city. The frequencies of genotypes were not significantly associated with the type of breast cancer tissue.مقدمه: پاپیلوماویروس یکی از عوامل ویروسی مطرح در بروز و تکامل سرطان پستان و سرویکس است. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط تیپهای پرخطر 16 و 18 و کم خطر 6 و 11 پاپیلوماویروس انسانی (HPV یا Human papillomavirus) با بروز سرطان پستان در مراجعین زن بیمارستان شهید صدوقی شهر یزد صورت گرفت.روشها: در این مطالعهی مورد- شاهدی، 87 مورد بافت سرطانی پستان و 84 مورد بافت پستانی بدون ضایعهی بدخیمی (فیبروکیستیک) از مراجعین بیمارستان شهید صدوقی یزد انتخاب شدند. به منظور تعیین تیپهای پر خطر و کم خطر پاپیلوماویروس، ابتدا از روش PCR Nested (Nested polymerase chain reaction) و سپس PCR با پرایمرهای اختصاصی استفاده شد.یافتهها: 9/22 درصد نمونهها دارای ژنوم ویروس پاپیلوما بودند که 3/18 درصد ﺁنها دارای ژنوتیپهای موکوسی 11، 16، 18 و 6 بودند. بیشترین فراوانی ژنوتییپی پاپیلوما در کارسینوما داکتال مهاجم و مربوط به تیپ 16 بود. به طور کلی، در بین ژنوتیپهای پیشگفته، تیپ 6 فراوانترین ژنوتیپ مرتبط با سرطان پستان بود (35 درصد) و تیپ 11 کمترین ارتباط را با این نوع سرطان (5 درصد) داشته است.نتیجهگیری: با انجام این مطالعه، ارتباط احتمالی عفونت ویروس پاپیلومای انسانی (به ویژه تیپ 16) در بروز و تکامل بدخیمیهای پستان در بیماران شهر یزد مورد تأیید قرار گرفت. بین نوع و فراوانی ژنوتیپ با نوع بافت و آسیبشناسی ارتباط معنیداری وجود نداشت. https://jims.mui.ac.ir/article_14299_8f1c4efa2bbdab590300ec416573f515.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953227920140421Bioinformatical Study and Evaluation of Expression of Cholera Toxin Subunit B Optimized Gene as a Vaccine Candidateمطالعهی بیوانفورماتیکی و بررسی بیان ژن بهینه شدهی زیر واحد B کلرا توکسین به عنوان کاندید واکسن37838714300FAشهرام نظریانمرکز تحقیقات زیستشناسی، دانشکده و پژوهشکدهی علوم پایه، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران، ایرانمحمدعلی عارفپوردانشجوی دکتری، مرکز تحقیقات زیستشناسی، دانشکده و پژوهشکدهی علوم پایه، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران، ایرانمحمدجواد باقریپوردانشجوی دکتری، مرکز تحقیقات زیستشناسی، دانشکده و پژوهشکدهی علوم پایه، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران، ایرانغلامرضا اولادپژوهشگر، مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی کاربردی، دانشگاه علوم پزشکی بقیهاله، تهران، ایرانJournal Article20140210Background: Cholera is a lethal diarrheal disease caused by Vibrio cholerae. Cholera toxin is the major virulence factor in pathogenesis of Vibrio cholerae. The B subunit of the enterotoxin, which is responsible for toxin binding to eukaryotic cells, has immunogenic properties. The aim of this study was bioinformatic investigation and production of recombinant cholera toxin subunit B (CtxB).Methods: CtxB gene was analysed for rare codons and gene optimization was performed using optimization software. Recombinant pET28a/ctxb plasmid was transformed to E. coli BL21 DE3 and expression was induced with Isopropyl β-D-1-thiogalactopyranoside (IPTG). The protein expression was evaluated using Sodium dodecyl sulphate- Polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-PAGE) and Western Blotting analysis. The recombinant protein was purified using Nickel-Nitrilotriacetic acid (Ni–NTA) affinity chromatography.Findings: Codon adaptation index (CAI) on the native gene was 0.61, while the optimized sequence had a CAI of 0.92. Percentage of codon having high-frequency distribution was improved to 67%. Restriction analysis confirmed cloning of the CtxB gene into pET28a vector. Western blotting showed specific reactivity of recombinant protein with anti-CTX antibody. The total yield of purified protein was 9 mg/l.Conclusion: The results indicated that CtxB gene optimization is a useful approach to high-level expression of recombinant protein. The protein could be produced in capsulated form for oral immunization purpose.مقدمه: وبا بیماری خطرناکی است که توسط باکتری ویبریوکلرا ایجاد میشود. توکسین کلرا مهمترین عامل ویرولانس در بیماریزایی ویبریو کلرا میباشد. زیر واحد B انتروتوکسین (CtxB یا Cholera toxin subunit B) که مسؤول اتصال سم به سلول یوکاریوتی است، ویژگیهای ایمونوژنیک دارد. هدف از این تحقیق، بررسی بیوانفورماتیکی و تولید پروتئین نوترکیب (CtxB) بود.روشها: ژن CtxB به لحاظ وجود کدونهای نادر مورد بررسی قرار گرفت و بهینهسازی ژن با استفاده از نرمافزارهای بیوانفورماتیکی انجام شد. پلاسمید نوترکیب a/CtxB28pET به سلولهای 3DE 21BL E.coli (Escherichia coli) منتقل و بیان پروتئین با استفاده از IPTG (thiogalactopyranoside-1-Isopropyl β-D) القا گردید. بیان پروتئین با روش SDS-PAGE (Sodium dodecyl sulphate- Polyacrylamide gel electrophoresis) وسترن بلاتینگ ارزیابی شد. پروتئین نوترکیب به روش کروماتوگرافی میل ترکیبی Ni-NTA (Nickel-Nitrilotriacetic acid) تخلیص گردید.یافتهها: شاخص سازگاری کدون (CAI یا Codon adaptation index) مربوط به ژن طبیعی 61/0 بود؛ در حالی که ژن بهینهسازی شده شاخص 92/0 را داشت. درصد کدونهای با شیوع بالا در ژن به 67 درصد بهبود یافت. آنالیز آنزیمی صحت همسانهسازی ژن CtxB در وکتور a/CtxB28pET را تأیید کرد. وسترن بلاتینگ واکنش اختصاصی پروتئین نوترکیب با آنتی بادی ضد توکسین کلرا را نشان داد. میزان پروتئین خالص شده برای هر لیتر از محیط، 9 میلیگرم بود.نتیجهگیری: بهینهسازی ژن CtxB روش مناسب برای بیان بالای پروتئین نوترکیب میباشد. این پروتئین را میتوان به صورت کپسوله شده به منظور ایمنیزایی خوراکی تولید کرد.https://jims.mui.ac.ir/article_14300_ab9c2ebf3483c3239611edf63ebdf89b.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953227920140421The Effect of Eight Months of Resistive Training on Growth hormone, Insulin-Like Growth Factor1 and Insulin-like Growth Factor Binding Protein3 Plasma Levels in Patients with Severe Burnsتأثیر 8 ماه تمرین مقاومتی بر سطوح GH (Growth hormone)، 3IGFBP (3Insulin-like growth factor binding protein) و 1IGF (1Insulin-like growth factor) پلاسمای دو بیمار مبتلا به سوختگی شدید38840714301FAنسیم بهزادنژادکارشناس ارشد، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانسید محمد مرندیدانشیار، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-3877-870Xفهیمه اسفرجانیاستادیار، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایراناحمد عابدیاستادیار، گروه روانشناسی کودکان با نیازهای خاص، دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانفرشته بردیاکارشناس ارشد، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20130806Background: The aim of this study was to investigate the effect of eight months of resistive training on growth hormone (GH), insulin-like growth factor1 (IGF1), and insulin-like growth factor binding protein3 (IGFBP3) plasma levels in patients with severe burns.Methods: The research method used in this study was of the individual-case type with multiple base lines for the participants. The examinees of this study included two women with severe burns (third degree) in the age range of 20 to 30 years confined in the Central Accidents and Burns Hospital, Isfahan, Iran. After determining the base-line position, the participants were entered into the project in a ladder step-by-step format. During the 8 months of individual intervention, they did the resistive training and one month after the finishing of the intervention period, they were put under follow-up examinations for 2 months. The measuring tool for this study was the blood tests taken for measuring GH, IGF1, and IGFBP3 plasma levels, which were taken at the fasting morning time and 24 hours after the exercises at the end of each month.Findings: Based on the visual analysis and descriptive statistical indexes, the resistive training in both examinees had caused a significant change in the GH, IGF1 and IGFBP3 plasma levels; as the percentage of non-overlapping data (PND) was 75% for the first and 87.5% for the second examinee in GH level, and 100% for both examinees in IGF1 and IGFBBP3 levels.Conclusion: It seems that long-term resistive training can cause elevation of the plasma level of some growth factors in patients with severe burns or it can prevent the reverse process and intense decline in these factors after the burn takes place. In addition, it would make these patients become free of the need for frequent surgeries and using different equipments.مقدمه: افراد مبتلا به جراحتهای حرارتی، افزایش کاتابولیسم پروتئین، تأخیر بهبود زخم، پاسخ ایمنی ضعیف و شیوع عفونت دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 8 ماه تمرین مقاومتی بر سطوح GH (Growth hormone)، 3IGFBP (3Insulin-like growth factor binding protein) و 1IGF (1Insulin-like growth factor) پلاسمای افراد مبتلا به سوختگی شدید بود.روشها: روش پژوهشی از نوع مورد منفرد با طرح خط پایهی چندگانهی شرکت کنندگان بود. آزمودنیهای این پژوهش دو زن با سوختگی شدید (درجهی 3) در دامنهی سنی 30-20 سال در بیمارستان سوانح سوختگی مرکزی شهر بودند، که پس از تعیین موقعیت خط پایه، به صورت پلکانی وارد طرح پژوهشی شدند. بیماران طی 8 ماه مداخلهی انفرادی، تمرینهای مقاومتی انجام دادند و یک ماه پس از پایان مداخله، به مدت 2 ماه پی در پی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. ابزار سنجش پژوهش حاضر نمونهگیری خونی، به منظور اندازهگیری GH، 1IGF و 3IGFBP بود. نمونههای خونی به صورت ناشتا و 24 ساعت پس از تمرینها در پایان هر ماه گرفته شد.یافتهها: بر اساس شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل دیداری، تمرینهای مقاومتی در هر دو آزمودنی موجب تغییر در سطوح 1IGF، GH و 3IGFBP شد. PND (Percentage of non-overlapping data) در GH 75 درصد برای آزمودنی اول و 5/87 درصد برای آزمودنی دوم و PND در 1IGF و 3IGFBP 100 درصد برای هر دو آزمودنی به دست آمد.نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین مقاومتی طولانی مدت بتواند باعث افزایش عوامل رشدی در افراد مبتلا به سوختگی شدید شود و یک محرک قوی برای سنتز پروتئین در این افراد باشد، یا از اثرات کاتابولیکی به وجود آمده پس از سوختگی و یا روند معکوس و کاهش بیش از حد این عوامل رشدی، پس از سوختگی جلوگیری کند و در نتیجه، باعث تسریع در بهبود جراحتها شود.https://jims.mui.ac.ir/article_14301_8033d7c39b1204c21c51195d6d50ee20.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953227920140421The Role of Trace Elements In Rheumatoid Arthritisنقش ریز مغذیها در فعالیت بیماری آرتریت روماتوئید40841514302FAسپیده حجازیاستادیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانکامیلا هاشمزادهروماتولوژیست، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمریم صاحباریاستادیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20130707Background: Rheumatoid arthritis (RA) is an autoimmune disease with unknown origin. Several etiologic factors have been attributed to the pathogenesis of RA, which is substantially derived by inflammatory factor. Trace elements (TE) including selenium, zinc and copper are components of several fundamental enzymes in the oxidative pathways which play crucial role in the prevention of cellular oxidative stress induced by superoxides and free radicals.Methods: The current study aimed to assess the relationship between serum values of the trace elements and RA disease activity. On this purpose, searching of available electronic databanks by relative keywords and without any time limitation performed.Findings: The serum levels of selenium, zinc, and zinc/copper ratio in patients with RA were lower than those values in age- and sex-matched healthy control individuals; but zinc had a positive correlation with serum levels of albumin and negative relation with disease duration. Furthermore, copper was positively correlated to disease activity and there was no association between serum level of copper and age or gender. There was a relationship between lower values of selenium and number of affected joints in RA.Conclusion: It can be concluded that there is a relationship between serum values of trace elements and RA development and disease activity.مقدمه: آرتریت روماتوئید یک بیماری اتوایمیون با علت ناشناخته است. عوامل اتیولوژیک متعددی در پاتوژنز این بیماری مؤثرند که به طور معمول ناشی از عوامل التهابی میباشند. ریز مغذیها شامل روی مس سلنیوم از اجزای اساسی آنزیمها در مسیر اکسیداتیو هستند که نقش اساسی در پیشگیری از استرسهای اکسیداتیو سلولی ناشی از سوپر اکسیدازها و رادیکالهای آزاد دارند. این مطالعه به بررسی رابطهی سطح سرمی این اجزا با فعالیت آرتریت روماتوئید پرداخت.روشها: این مطالعه به بررسی رابطهی سطح سرمی ریزمغذیها با فعالیت آرتریت روماتوئید پرداخته است. بدین منظور جست وجوی الکترونیکی مقالات در پایگاههای اطلاعاتی با کلید واژههای مرتبط و بدون محدودیت زمانی صورت گرفت.یافتهها: سطح سرمی سلنیوم روی و نسبت روی به مس در بیماران آرتریت روماتوئید نسبت به افراد همسن و همجنس سالم پایینتر بود؛ اما میزان سطح سرمی روی یک ارتباط مثبت با میزان آلبومین سرم و یک ارتباط منفی با مدت زمان بیماری داشت. همچنین میزان مس سرم ارتباط مثبتی با فعالیت بیماری داشت، اما ارتباطی بین سطح سرمی مس با سن و جنس وجود نداشت. همچنین بین سطح سرمی پایین سلنیوم با تعداد مفاصل درگیر ارتباط وجود داشت.نتیجهگیری: به نظر میرسد ذخیرهی عناصر کمیاب در بدن با ابتلا به آرتریت روماتوئید و فعالیت بیماری در ارتباط باشد.https://jims.mui.ac.ir/article_14302_100577f213a1cf079bf3fc86c5f1e534.pdf