دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953228420140622Indexایندکس14327FAJournal Index0000-0003-0874-1906Journal Article20150505Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_14327_58dd8acfb95c0723bc6844198d32c6ce.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953228420140622The Association of Serum Adiponectin Level and Various Biochemical and Metabolic Factors in Patients under Hemodialysisبررسی ارتباط سطح سرمی آدیپونکتین با برخی از عوامل بیوشیمیایی و متابولیک در بیماران تحت همودیالیز59960914328FAمریم حیدریدستیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0003-1673-5741سعید مردانیاستادیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0003-1673-5741Journal Article20131129Background: Serum adiponectin (ADPN), an adipocyte-produced hormone, has a higher level in patients with uremia with or without diabetes. Plasma ADPN levels are direct predictor of cardiovascular outcomes among patients with end stage renal disease (ESRD). Also, Studies showed that level of adiponectin reflects death.Methods: Seventy-three under-hemodialysis patients without diabetes were selected. Fasting blood sample of all patients was caught to determine ADPN level and other parameters. Weight, body mass index, waist and abdomen were measured, too. To assess the relationship of ADPN level with other parameters, Pearson test was used.Findings: There was significant negative association of ADPN level with weight (P < 0.001), body mass index (P < 0.001), waist (P < 0.05) and abdomen (P < 0.01) circumferences and serum triglyceride level (P < 0.01).Conclusion: Our results demonstrated that serum ADPN level in without-diabetes patients under hemodialysis show malnutrition, wasting and lower muscle and fat tissue. The findings need further evaluation to precisely find the impact of ADPN on mortality and morbidity of under-hemodialysis patients.مقدمه: آدیپونکتین سرم یک هورمون ترشح شده از بافت چربی است و میزان آن در بیماران با نارسایی کلیه بیشتر میشود. در شرایط اورمی نه تنها نقش محافظت کننده در برابر آترواسکلروز را ندارد، بلکه خود آن یک عامل خطر به شمار میرود و این هورمون در بیماران با نارسایی کلیه، یک پیشبینی کنندهی مستقیم از عوارض قلبی و عروقی میباشد.روشها: در این مطالعه ۷۳ نفر بیمار تحت همودیالیز بدون دیابت انتخاب شدند و نمونهی خون ناشتا جهت اندازهگیری آدیپونکتین و برخی از عوامل بیوشیمیایی گرفته شد. دور کمر، دور شکم، وزن و شاخص تودهی بدنی اندازهگیری شد. جهت یافتن ارتباط میان آدیپونکتین و پارامترهای ذکر شده از روش آماری Pearson استفاده شد.یافتهها: سطح آدیپونکتین به طور معکوس و معنیداری با وزن (001/0 > P)، شاخص تودهی بدنی (001/0 > P)، دور کمر (050/0 > P)، دور شکم (010/0 > P) و تریگلیسرید (010/0 > P) ارتباط دارد.نتیجهگیری: سطح سرمی آدیپونکتین بیماران همودیالیزی با وزن و شاخص تودهی بدنی ارتباط معکوس و معنیداری داشت که بیانگر تأثیر احتمالی این هورمون است. در نتیجه، با یافتن ارتباطهای درست و مشخص این سایتوکین با دیگر عوامل خطر آترواسکلروز و هایپرکاتابولیک، در آیندهای نزدیک میتوان آدیپونکتین سرم را به عنوان یک نشانگر قابل اندازهگیری و مهم برای میزان آترواسکلروز و پیشآگهی و پیشرفت به سمت مرگ و میر در این بیماران معرفی نمود. https://jims.mui.ac.ir/article_14328_370c78f86aa23382cc396b9971060477.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953228420140622Evaluation of Measuring Radiation-Induced Apoptosis in Human T-Lymphocytes by Flow Cytometry as a Biological Dosimetry Systemارزیابی اندازهگیری آپوپتوز ناشی از تابش یونیزان در لنفوسیتهای T به روش فلوسایتومتری به عنوان دزیمتری بیولوژیک61062014329FAمحمد باقر توکلیاستاد، گروه فیزیک پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-8721-4922مجید خیرالهیاستادیار، مرکز تحقیقات بیماریهای ارثی کودکان و گروه ژنتیک، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعلی کیانیدانشجوی دکتری، گروه فیزیک پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و مربی، گروه فیزیک، دانشکدهی علوم، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، اصفهان، ایرانمحمد کاظمیدانشجوی دکتری، گروه ژنتیک، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}لیلا موهبتکارشناس ارشد، آزمایشگاه مرکزی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانشقایق حقجوی جوانمرددانشیار، مرکز تحقیقات فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمهناز رعایاییاستادیار، گروه انکولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20140227Background: In events such as a nuclear explosion or leakage of radioactive material from nuclear power dungeons or other events in nuclear medicine departments in hospitals, many people accidentally receive an unspecified amount of ionizing radiation. First step to treat is evaluation of radiation dose received by the victims. In such situation and in radiotherapy program, dosimetry is used for evaluation of treatment planning. Some measurable biological indexes used for evaluation of dose of radiation. Some measurable biological indexes can be used in biological dosimetry to measure the radiation dose and estimate the radiation effect.Methods: In this study, the test for biological dosimetry based on apoptosis induced by gamma radiation in peripheral blood T-lymphocytes was performed in 16 volunteers. The blood lymphocytes were isolated and cultured in RPMI (Roswell Park Memorial Institute) 1640 medium and then, were placed in 5% CO2 atmosphere at 37°C. Then, the samples were prepared from the culture medium and radiated with different doses of gamma radiation. Sample transferred to incubator again to measure their apoptosis. Radiation-induced apoptosis in the cell population was measured by flow cytometry using Annexin V + fluorescein isothiocyanate (FITC) and prodidium iodide (PI) stains.Findings: Radiation induced apoptosis was measureable with enough precision. But measured apoptosis depended on delay time after irradiation and protocole of flow cytometry.Conclusion: The results of this study show that it is possible to use radiation for measuring apoptosis as a biological dosimeter in a short time after radiation exposure in the events such as a nuclear explosion or leakage of radioactive material.مقدمه: در حوادث پرتوی مثل انفجار هستهای یا نشت مواد رادیو اکتیو از نیروگاههای هستهای و یا حوادث در بخشهای پزشکی هستهای بیمارستانها، عدهی زیادی از افراد به طور تصادفی مقدار نامشخصی از پرتوهای یونیزان را دریافت میکنند. اولین قدم برای درمان این افراد توسط پزشک تعیین میزان دز اشعهی دریافتی توسط مصدومان است. در چنین مواقعی و همچنین هنگام رادیوتراپی، برای تعیین میزان دقیق اثربخشی درمان پرتوی یونیزان از دزیمتری بیولوژیک استفاده میشود. در دزیمتری بیولوژیک، از شاخصهای بیولوژیک قابل اندازهگیری که در اثر تابش تغییر میکنند، برای برآورد و اندازهگیری دز تابشی اشعه توسط فرد استفاده میشود.روشها: در این تحقیق آزمونی برای دزیمتری بیولوژیک بر اساس القای آپوپتوز توسط تابش پرتوی گاما در لنفوسیتهای T خون محیطی 16 داوطلب انجام شد. به این منظور، خون 16داوطلب به عنوان نمونه گرفته شد. سپس لنفوسیتهای خون جدا و در محیط کشت 1640RPMI (1640Roswell Park Memorial Institute) کشت داده شد و در اتمسفر 5 درصد 2CO در دمای Cº 37 قرار داده شد. سپس از محیط کشت، نمونههایی تهیه شد و با دزهای مختلف تابش داده شد. نمونهها دوباره به انکوباتور منتقل شدند تا آپوپتوز در آنها اندازهگیری شود. آپوپتوز ایجاد شده در اثر تابش در جامعهی سلولی به روش فلوسایتومتری و با استفاده از رنگآمیزی FITC (Fluorescein isothiocyanate) + Annexin V و رنگ PI (Prodidium Iodide) اندازهگیری شد.یافتهها: آپوپتوز ایجاد شده با تابش با دقت کافی قابل اندازه گیری است وبه دز تابش بستگی دارد. اما میزان آپوپتوز به زمان بعداز دریافت تابش و روش فلوسایتومتری بستگی دارد.نتیجهگیری: امکان استفاده از اندازهگیری آپوپتوز پرتوی به عنوان دزیمتر بیولوژیک در زمانهای کوتاه بعد از پرتوگیری در حوادث پرتوی وجود دارد. https://jims.mui.ac.ir/article_14329_c27868fbea736fac26b7ec01a87bab6e.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953228420140622Comparison of CD44 and CD14 Surface Markers in Adipose-Derived Stem Cells and Differentiated Chondrocytes during Chondrogenesisمقایسهی نشانگرهای سطحی 14 CDو 44CD در سلولهای بنیادی مشتق از چربی (ADSCs) و سلولهای کندروسیت تمایز یافته طی فرایند کندروژنز62163014330FAروناک زارعیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم تشریحی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانبتول هاشمی بنیاستادیار، گروه علوم تشریحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانابراهیم اسفندیاریاستاد، گروه علوم تشریحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعلی والیانیاستادیار، گروه علوم تشریحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}فریبرز کیانپورکارشناس ارشد، گروه ایمنیشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمریم علی اکبریکارشناس، گروه علوم تشریحی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20140226Background: Nowadays, adipose-derived stem cells (ADSCs) are widely used for cartilage tissue engineering. However, most studies are in the field of scaffolds, growth factors and mechanical stimulation methods. But, few studies have been conducted regarding changes in surface markers during chondrogenesis. Accordingly, this study aimed to assess the changes in surface markers CD14 and CD44 during chondrogenesis.Methods: Human subcutaneous adipose tissue were isolated and cultured from 3 persons influenced by collagenase enzyme and stem cells. The cells of second passage were used for flow cytometry analysis of CD14 and CD44 surface markers. Second passage cells were cultured in alginate scaffolds under the influence of chondrogenic medium. Differentiated cells at the days 7 and 14 were used to evaluate CD14 and CD44 surface markers.Findings: The mean expression of CD44 in ADSCs was 96.8% but CD14 did not expressed in 98.6% of the cells. In stem cells, the mean expression of CD44 differentiated in alginate scaffolds on the day 7 was 96.3%; but on the day 14, it fell to 52.8%. The mean expression of CD14 at the days 7 and 14 was 99.7% and 99.9%, respectively.Conclusion: Our investigation revealed that the stem cells and differentiated cells at the day 7 express CD44 at high level, but at day 14, the expression of CD44 in differentiated cells is reduced. CD14 is not expressed on stem cells but in differentiated cells is expressed in high level. Due to these changes in surface markers during chondrogenesis, using them can be offered to determine chondrogenesis and to compare differentiated and normal chondrocytes.مقدمه: امروزه به صورت گستردهای از سلولهای بنیادی مشتق از چربی (ADSCs یا Adipose tissue-derived stem cells) جهت مهندسی بافت غضروف استفاده میشود. بیشتر مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام شده است، پیرامون داربست ها، عوامل رشد و روشهای تحریک مکانیکی بوده است و مطالعات کمی در زمینهی تغییرات نشانگرهای سطحی طی کندروژنز انجام شده است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی تغییرات نشانگرهای سطحی 14CD و 44CD طی فرایند کندروژنز است.روشها: بافت چربی زیر جلدی انسانی 3 نفر تحت تأثیر آنزیم کلاژناز تجزیه و سلولهای بنیادی کشت داده شدند. سلولهای پاساژ دوم جهت بررسی نشانگرهای سطحی 14CD و 44CD به وسیلهی فلوسیتومتری مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین این سلولها در داربست آلژینات و تحت تأثیر مدیوم کندروژنیک کشت داده شدند و سلولهای تمایز یافته در روزهای 7 و 14 جهت بررسی نشانگرهای سطحی 14CD و 44CD مورد استفاده قرار گرفتند.یافتهها: بیان نشانگر 44CD در 8/96 درصد از ADSCs مشخص گردید؛ اما 14CD در 6/98 درصد از این سلولها بیان نشد. نشانگر 44CD در سلولهای بنیادی تمایز یافته در داربست آلژینات در روز 7 در 3/96 درصد بیان شد؛ اما در روز 14 کاهش پیدا کرد و به 8/52 درصد رسید. بیان نشانگر 14CD در این سلولها در روز 7 و 14 به ترتیب 7/99 و 9/99 درصد بود.نتیجهگیری: نشانگر 44CD در سلولهای بنیادی و سلولهای تمایز یافته در روز 7 با درصد بالا بیان میشود، اما در روز 14 کاهش پیدا میکند. نشانگر 14CD در سلولهای بنیادی بیان نمیشود، اما در سلولهای تمایز یافته، با درصد بالا بیان میشود. بنابراین پیشنهاد میشود با توجه به تغییرات نشانگرهای پیشگفته طی کندروژنز، میتوان از این نشانگرها جهت تشخیص کندروژنز و مقایسهی سلولهای تمایز یافته با کندروسیتهای طبیعی استفاده کرد. https://jims.mui.ac.ir/article_14330_a46bcb0e396febc346440e5760c4e09f.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953228420140622Automatic Segmentation and Classification of Brain Hemorrhage Regions Using Multi-class Support Vector Machine in Computed Tomography (CT-Scan) Imagesشناسایی و طبقهبندی خودکار نواحی خونریزی مغزی با استفاده از ماشین بردار پشتیبان چند کلاسه در تصاویر سی تی اسکن63164614331FAبهاره شاهنگیاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مخابرات، دانشکدهی مهندسی برق، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجفآباد، اصفهان، ایرانحسین پورقاسماستادیار، گروه مخابرات، دانشکدهی مهندسی برق، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجفآباد، اصفهان، ایرانJournal Article20131218Background: Brain hemorrhage due to head trauma is one of the most common causes of death. Early diagnosis of location and type of brain hemorrhage is crucial. For saving the patients completely, it is necessary to detect the correct location and type of the hemorrhage in an early stage. In this study, we introduced an automatic brain hemorrhage detection and classification algorithm to improve and accelerate the process of physicians’ decision-making.Methods: To achieve the purpose, at first a segmentation algorithm was usedto detect and separate the hemorrhage regions from other parts of the brain. Then, a number of appropriate features from each detected hemorrhage region were extracted and then by using genetic algorithm, the most convenient features were selected. The utilized computed tomography (CT-scan) images in this research were collected from Kashani hospital CT-scan center (Isfahan, Iran) and were of 70 men and women between the ages of 15-60 years.Findings: Using the proposed segmentation and classification algorithm, the segmentation accuracy for different types of hemorrhages [epidural (EDH), intracerebral (ICH) and subdural (SDH)] were obtained as 96.87%, 96.10%, 92.15%, respectively. Also, intraventricular hemorrhage (IVH) was detected and separated from other types of hemorrhage with the accuracy rate of 91.82% and classified with accuracy rate of 94.13%.Conclusion: In this research, an independent and automatic brain hemorrhage detection and classification algorithm was assessed. Our proposed algorithm is an attempt to improve and accelerate the process of physicians’ decision-making to save the patients’ lives. By using the proposed algorithm, we were able to detect and classify four kinds of dangerous hemorrhages in CT-scan images and accelerat the process of the victim’s treatment.مقدمه: خونریزی مغزی ناشی از ضربه به سر، یکی از عوامل شایع مرگ و میر میباشد. تشخیص به موقع محل و نوع خونریزی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به طوری که نجات جان این بیماران به طور کامل به تشخیص زودهنگام محل و نوع خونریزی بستگی دارد. در این مقاله یک روش خودکار شناسایی و طبقهبندی نواحی خونریزی مغزی به منظور ارتقای دقت و سرعت تصمیمگیری پزشک معرفی شده است.روشها: ابتدا از یک روش ناحیهبندی برای شناسایی و جداسازی خونریزی از سایر قسمتهای مغز استفاده شد. پس از آن به استخراج ویژگیهای گوناگون از هر ناحیهی خونریزی پرداخته شد و سپس با کمک الگوریتم ژنتیک، بهترین آنها جهت تحویل به یک طبقهبند انتخاب گردیدند. تصاویر مورد استفاده در این تحقیق، از دستگاه سی تی اسکن بیمارستان کاشانی جمعآوری شدند و مربوط به 70 بیمار زن و مرد بین گروه سنی 60-15 سال بودند. این افراد، مشکوک به خونریزیهای اپیدورال، سابدورال، اینتراسربرال، داخل بطنی و یا بدون خونریزی (سالم) بودند.یافتهها: با استفاده از روش شناسایی و طبقهبندی پیشنهادی، صحت شناسایی انواع خونریزی EDH (Eextradural haematoma)، ICH (Intracerebral hemorrhage)، SDH (Subdural haemorrhage) به ترتیب مقادیر 87/96، 10/96 و 15/92 درصد به دست آمد. همچنین خونریزی IVH (Intraventricular hemorrhage) با صحت 82/91 شناسایی و از بقیهی انواع خونریزی جدا شد. در مرحلهی طبقهبندی، صحت طبقهبندی و تشخیص نوع هر یک از انواع خونریزی 13/94 درصد به دست آمد.نتیجهگیری: در این مقاله، یک روش مستقل و خودکار شناسایی و طبقهبندی خونریزی مغزی ارایه شده است. روش ارایه شده تلاشی در جهت ارتقای دقت تشخیص پزشکان و تسریع تصمیمگیری آنها به منظور نجات جان بیماران است. با استفاده از روش ارایه شده، 4 نوع خطرناک خونریزی در تصاویر سی تی اسکن تشخیص داده و انواع آنها طبقهبندی شدند که از این طریق، فرایند درمان بیماران مبتلا به ضربهی مغزی تسریع میگردد. https://jims.mui.ac.ir/article_14331_c6f499cece3d85b5b04521a9cf8de348.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953228420140622Vascular Lesions in Lupus Nephropathyآسیبهای عروقی در نفریت لوپوسی: نیازی برای برای توجه بیشتر به واسکولوپاتی در این بیماران64764914332FAآذر برادراندانشیار، گروه پاتولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}مریم ستاریدستیار، گروه بیمارهای داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20130613Vascular lesions are of significant importance in the progression of various kidney diseases. Indeed, various kidney diseases result from primary lesions to the vascular component; however in some cases, vascular compartment is involved secondarily in the disease process affecting primarily either the glomeruli or the tubulointerstitial components. Recently, much attention was made toward vasculopathy in patients with lupus nephropathy. Most of these morphologic lesions belong to antiphospholipid antibody syndrome nephropathy. In this regard, it is necessary to precisely define vascular lesions in patients with lupus nephropathy.آسیبهای عروقی از مهمترین عوامل در پاتوژنز و پیشرفت بسیاری از بیماریهای اولیه و ثانویهی کلیه به ویژه گلومرولوپاتیها میباشند (2-1). در واقع، بسیاری از بیماریهای کلیوی از ضایعات اولیهی عروقی ناشی میشوند، اما در اکثریت موارد، در بیماریهایی که به طور اولیه اجزای گلومرولها یا توبولواینترستیشیال را تحت تأثیر قرار میدهند، ساختارهای عروقی به طور ثانویه درگیر میشوند. نفریت لوپوسی و IgA نفروپاتی (IgA nephropathy یا Immunoglobulin nephropathy) از بهترین مثالهای بیماریهایی هستند که بر روی بخشهای مختلف بافت کلیه شامل گلومرولها، رگها، بافت بینابینی و توبولها اثر میگذارند (5-2). در این بیماریها، علاوه بر ضایعات پارانشیم کلیه، آسیبهای متعدد عروق کلیه که با مکانیسمهای متفاوتی ایجاد شدهاند، دیده میشود. تشخیص و طبقهبندی دقیق آسیبهای عروقی، نقشی مهم در کنترل ایدهآل این بیماریها ایفا میکند (6-5)...https://jims.mui.ac.ir/article_14332_2c1553935fbbf3001192b38e23c8ade9.pdf