دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953230920141222Indexایندکس14477FAJournal Index0000-0003-0874-1906Journal Article20150829Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_14477_1ba5a95317f254fe8f8a88c535505fc5.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953230920141222Happiness in Health Sector Personnel; Some Demographic and Occupational Related Factorsشادکامی در کارکنان بخش سلامت: برخی عوامل زمینهای و شغلی مرتبط با آن1897190614478FAنادر رجبی گیلانکارشناس ارشد، مرکز تحقیقات توسعهی اجتماعی و ارتقای سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانرامین قاسمیکارشناس ارشد، مرکز تحقیقات توسعهی اجتماعی و ارتقای سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانسهیلا رشادتدانشیار، گروه کودکان، قطب علمی پزشکی جامعهنگر، مرکز تحقیقات توسعهی اجتماعی و ارتقای سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانعلیرضا زنگنهکارشناس ارشد، مرکز تحقیقات توسعهی اجتماعی و ارتقای سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانJournal Article20140701Background: Happiness, as a human basic emotion, has an important role in individual and society health, and can be a catalyzer for society development. The aim of this study was surveying happiness in health sector personnel and some demographic and occupational related factors.Methods: This cross-sectional study was done on health sector personnel of Kermanshah, Iran, during January to April 2014. From 537 distributed questionnaires (Oxford happiness questionnaire and demographic and occupational checklist), 480 were completed and collected (89% of response rate). Data were analyzed via SPSS18 software using independent-t, ANOVA, regression and Pearson’s correlation tests.Findings: The mean age of respondents was 35.8 ± 8.6 years. 30.2% of respondents were men (n = 144) and others were women. In concern with happiness levels, most of the respondents had little happiness (279 people, 58.1%). In addition, the mean score of total happiness was 38.3 ± 14.7. Physicians and midwives obtained the most (47.2) and the least mean scores of happiness (35.4), respectively. Besides, in the regression model, variables such as job loving, health satisfaction, and literacy level, had explained 21.5% of happiness variance changes (R = 0.469, R2 = 0.220, Rad = 0.215).Conclusion: Happiness in health sector personnel is lower than average. Necessary measures and programs for increasing happiness in the midwifery staff are recommended.مقدمه: شادکامی به عنوان یکی از احساسات ریشهای انسان، نقشی تعیین کننده در سلامت فرد و جامعه دارد و میتواند به عنوان کاتالیزور و تسهیل کننده، در توسعهی جوامع نیز نقش داشته باشد. هدف این مطالعه، بررسی شادکامی در کارکنان بخش سلامت و برخی متغیرهای جمعیتی و شغلی مرتبط با آن بود.روشها: این تحقیق به روش مقطعی در زمستان 1392 و بهار 1393 در کارکنان بخش سلامت شهر کرمانشاه انجام شد. از 537 پرسشنامهی ارایه شده، تعداد 480 نفر پرسشنامهی شادکامی آکسفورد (OHI یا Oxford happiness inventory) را به همراه سؤالات زمینهای و شغلی تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 18 و با کمک آزمونهای توصیفی (میانگین ± انحراف معیار) و استنباطی متناسب (همبستگی Pearson، t و Regression) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: میانگین سنی پاسخ دهندگان 6/8 ± 8/35 سال بود. 144 نفر از پاسخ دهندگان مرد (2/30 درصد) و بقیه زن بودند. از نظر سطوح شادکامی، بیشتر پاسخگویان، کمی شاد بودهاند (279 نفر یا 1/58 درصد). همچنین، میانگین نمرهی کلی شادکامی برابر با 80/14 ± 30/38 بود. از نظر میانگین نمرهی شادکامی، پزشکان بیشترین نمرهی شادکامی (17/21 ± 19/47) و ماماها کمترین نمره (83/11 ± 39/35) را کسب کردند. همچنین، در مدل Regression، متغیرهای دوست داشتن شغل، رضایت از سلامت و سطح تحصیلات، 5/21 درصد از تغییرات شادکامی را تبیین کردند (215/0 = Rad، 220/0 = 2R، 469/0 = R).نتیجهگیری: شادکامی کارکنان بخش سلامت پایینتر از متوسط بود. لزوم اقدامات و برنامهریزی در راستای افزایش شادکامی در این کارکنان، به خصوص کارشناسان مامایی توصیه میشود. https://jims.mui.ac.ir/article_14478_df011f960fbbd8fb570adeafab15d739.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953230920141222Upregulation of Nm23, a Metastasis Suppressor Gene, in Human Prostate Adenocarcinoma (PC-3) Cell Line Treated with Imatinibافزایش بیان ژن سرکوبگر متاستازی 23nm در ردهی سلولی 3-PC سرطان پروستات تیمار شده با داروی ایماتینیب1907191714479FAسید عطاءاله سادات شاندیزدانشجوی دکتری، گروه زیستشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانمهدی شفیعی اردستانیاستادیار، گروه رادیودارویی، دانشکدهی داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایرانشیوا ایرانیاستادیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایراندلاور شهباززادهدانشیار، مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی، گروه بیوتکنولوژی پزشکی، آزمایشگاه ونوم و بیومولکولهای درمانی، انستیتو پاستور ایران، تهران، ایرانJournal Article20141128Background: Prostate cancer is one of the most common cancers diagnosed in developed countries. Many studies have confirmed that the nm23 gene suppresses metastasis in different types of cancers. The effects of, imatinib as the first member of tyrosine kinases inhibitors, were showed in research and treatment of solid tumors. The aim of the current study was to investigate the effect of imatinib on cell viability and suppressor metastasis nm23 gene expression in prostate cancer cell line.Methods: In this study, prostate cancer (PC-3) human cell line was treated with various concentrations of imatinib for 48 hours. Cell viability was assessed using MTT assay [3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide] and the half maximal inhibitory concentration (IC50) value was determined. We extracted RNA molecules via using RNX solution, after which cDNA was synthesized. The precise primers for the nm23 and glyceraldehyde-3-phosphate dehydrogenase (GAPDH) genes were designed via specific software. Then, the quantity of nm23 compared to GAPDH gene (reference gene) was analyzed using real-time polymerase chain reaction (PCR) method.Findings: Imatinib exerted an inhibitory effect on the viability of metastatic PC-3 cells. The calculated nm23/GAPDH gene expression ratio was 1.62 ± 0.02 (P < 0.01) in 21/33 mM concentration of imatinib at 48 hours.Conclusion: The results of this study showed that imatinib can inhibit metastasis via upregulating nm23 gene expression in prostate cancer adenocarcinoma PC-3 cell line.مقدمه: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانها در کشورهای پیشرفته به شمار میرود. نقش ژن 23nm به عنوان یک ژن سرکوبگر متاستازی در بسیاری از سرطانها مشخص شده است. اثرات داروی ایماتینیب به عنوان مهار کنندههای تیروزین کینازی در تحقیقات و درمان تومورهای جامد نشان داده شده است. هدف از انجام مطالعهی حاضر، ارزیابی اثرات داروی ایماتینیب بر روی بقای سلولی و بیان ژن سرکوبگر متاستازی 23nm در ردهی سلولی سرطانی پروستات بود.روشها: دراین مطالعه، سلولهای ردهی سرطانی پروستات 3-PC با غلظتهای متفاوت ایماتینیب به مدت 48 ساعت تیمار شدند. درصد بقای سلولی توسط روش MTT [3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide] انجام گرفت و میزان دوز 50 درصد کشندگی (50IC یا Half maximal inhibitory concentration) تعیین شد. مولکول RNA با استفاده از محلول RNX استخراج شد و سپس سنتز cDNA (Complementary DNA) انجام گرفت. آغازگرهای اختصاصی برای ژنهای 23nm و phosphate dehydrogenase-3-Glyceraldehyde (GAPDH) با استفاده از نرمافزار اختصاصی طراحی شد. میزان بیان ژن 23nm نسبت به ژن GAPDH (ژن مرجع) با استفاده از روش Real-time PCR (Real-time polymerase chain reaction) بررسی شد.یافتهها: اثر مهاری ایماتینیب بر روی بقای سلولهای 3-PC متاستازی نشان داده شد. همچنین، نسبت بیان ژن /GAPDH23nm در غلظت µM 33/21 ایماتینیب طی 48 ساعت برابر 02/0 ± 62/1 (010/0 > P) محاسبه شد.نتیجهگیری: ایماتینیب میتواند از طریق افزایش بیان ژن مهار کنندهی متاستازی 23nm باعث کاهش متاستازی در سلولهای 3-PC شود. https://jims.mui.ac.ir/article_14479_2941316c4728d166f08f9b593dbe0074.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953230920141222Investigation of Dose Distributions of Computed Tomography with Cylindrical Polymethyl Methacrylate (PMMA) Phantomsبررسی توزیع دوز در اسکنر CT با استفاده از فانتومهای Polymethyl methacrylate (PMMA) استوانهای1918193214480FAنفیسه برنجکوبکارشناس ارشد، گروه فیزیک و مهندسی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمحمدباقر توکلیاستاد، گروه فیزیک و مهندسی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}کیوان جباریاستادیار، گروه فیزیک و مهندسی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانشهرام منادیکارشناس ارشد، بخش رادیوتراپی، بیمارستان سیدالشهدا (ع)، اصفهان، ایرانحمیدرضا رهنما فلاورجانیکارشناس ارشد، گروه فیزیک، دانشکدهی فیزیک، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20141206Background: This study aimed to investigate the effect of patient’s size on the distribution and amount of dose of computed tomography (CT) based on standard cylindrical polymethyl methacrylate (PMMA) phantoms.Methods: In this study, a two-dimensional film dosimetry method was represented via using radiographic films; the effect of patient’s size on the distribution and the amount of received dose was investigated using cylindrical phantoms with 10, 16, 24 and 32 cm diameters. The cylindrical phantoms were made of polymethyl methacrylate sheets. By proper calibration, two-dimensional distribution of the dose was measured using film dosimetry in these phantoms in a single axial rotation.Findings: The dose distribution in the cylindrical phantoms was not symmetric particularly in closer points to the surface. The received dose in the cross-section of phantom increased with beam width. The received dose in the central part of phantom decreased more than its surface by the increment of phantom diameter. Specially, using a cylindrical phantom with diameter of16 cm, the received dose in the central part of the phantom decreased to 65% of its surface dose; whereas this percentage for cylindrical phantoms with diameters of 24 and 32 cm was 45% and 35%, respectively.Conclusion: The dose distribution in the cross-section of the pediatric patients is more uniform. It is highly dependent on the couch attenuation and overscan, leading to asymmetry of the dose distribution. The received dose in the pediatric patients would be more than adults for the same mAs.مقدمه: هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر اندازهی بیمار بر مقدار و توزیع دوز CT (Computed tomography) بر اساس فانتومهای استوانهای استاندارد پلیمتیل متااکریلیک (PMMA یا Polymethyl methacrylate) بود.روشها: در این تحقیق، یک روش فیلم دوزیمتری دو بعدی با استفاده از فیلمهای رادیوگرافی ارایه شد و با به کارگیری فانتومهایی با قطرهای 10، 16، 24 و 32 سانتیمتر، تأثیر اندازهی بیمار بر توزیع دوز و میزان دوز دریافتی مورد بررسی قرار گرفت. برای ساخت فانتومهای استوانهای، از ورقههای پرسپکس استفاده شد. با انجام کالیبراسیون مناسب توزیع دوز دو بعدی به وسیلهی فیلم دوزیمتری در این فانتومها، در طی یک دور چرخش گانتری اندازهگیری شد.یافتهها: توزیع دوز در فانتومهای استوانهای به خصوص در نواحی نزدیکتر به سطح متقارن نبود. افزایش عرض پرتو، مقدار دوز دریافتی در مقطع فانتوم را افزایش داد. با افزایش قطر فانتوم، دوز دریافتی در ناحیهی مرکزی فانتوم نسبت به سطح آن به میزان بیشتری کاهش یافت؛ به گونهای که در فانتوم استوانهای به قطر 16 سانتیمتر، دوز دریافتی در ناحیهی مرکزی فانتوم به 65 درصد دوز دریافت شده بر روی سطح آن کاهش یافت. در حالی که این کاهش، برای فانتوم استوانهای به قطر 24 سانتیمتر، 45 درصد و برای فانتوم استوانهای به قطر 32 سانتیمتر، 35 درصد بود.نتیجهگیری: توزیع دوز در مقطع بدن کودکان بیمار یکنواختتر است و بسیار متأثر از تضعیف ناشی از تخت و حرکت اضافه تیوپ است که منجر به عدم تقارن توزیع دوز میشود. دوز دریافتی کودکان بیمار نسبت به بزرگسالان با mAs یکسان بیشتر است. https://jims.mui.ac.ir/article_14480_d300683fb37e9685795c86735b9387d6.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953230920141222Effect of Different Durations of Stress on Spatial and Cognitive Memory in Male Ratsاثر مدت زمان متفاوت استرس بر تغییرات حافظهی فضایی و شناختی در موشهای صحرایی نر1933194314481FAهدی رنجبردانشجوی کارشناسی ارشد، گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمریم راداحمدیاستادیار، گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانحجتاله علاییاستاد، گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-9474-5756پرهام رئیسیدانشیار، گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20141220Background: Recent data have implicated stress as a risk factor in the development of neuropsychological disorders that impairs memory. Stress has different complex effects on memory. In other words, stress can increase or decrease the memory or has no effect on it. This study investigated different timing effects of stress on cognitive and spatial memory.Methods: In this study, 28 male Wistar rats were divided into four groups of 7, control, acute stress, middle stress, and chronic stress. Restraint stress was used to induce stress. In addition, memory function was evaluated via the novel object recognition (NOR) and object location (OLT) tests for estimating cognitive and spatial memory. At the end of the study, serum corticosterone levels were measured via enzyme-linked immunoassay (ELISA).Findings: In middle and chronic stress groups, the object exploration times during the NOR test session were significantly lower than control group (P < 0.001 and P < 0.05, respectively). There were no significant decreases in the time of object exploration during the test session of OLT task in all stressed groups compared to the control group. Corticosterone levels were significantly increased in middle and chronic stress groups compared to the control group (P < 0.01 and P < 0.05, respectively).Conclusion: Data correspond that chronic and especially middle stress impaired cognitive memory. Therefore, middle stress was the most deleterious stress model. On the other hand, acute, middle and chronic stress did not impair spatial memory in the OLT task. Therefore, different duration of stress was one of the most important factors in causing cognitive memory impairment.مقدمه: استرس به عنوان یک عامل خطرناک در پیشبرد اختلالات روانشناختی و حافظه قلمداد میشود. قرار گرفتن در معرض استرس اثرات متفاوتی بر حافظه دارد. به عبارتی، استرس قادر است باعث افزایش و کاهش حافظه گردد و یا حتی هیچ تأثیری بر آن نداشته باشد. مطالعهی حاضر اثر زمانبندیهای متفاوت استرس را بر روی تغییرات حافظهی فضایی و شناختی مورد بررسی قرار میدهد.روشها: در این مطالعه، از 28 موش صحرایی نر(7 = n) نژاد ویستار استفاده گردید. گروههای مورد مطالعه عبارت از گروههای شاهد، استرس حاد، میانمدت و مزمن بودند. جهت القای استرس، از استرس بیحرکتی استفاده شد. عملکرد حافظهی فضایی و شناختی به ترتیب با استفاده از آزمونهای رفتاری شناسایی اجسام جابهجا شده (OLT یا Object location test) و شناخت اجسام جدید (NOR یا Novel object recognition) مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان، سطح کورتیکوسترون سرم با روش ELISA (Enzyme-linked immunosorbent assay) اندازهگیری شد.یافتهها: مدت زمان شناسایی جسم در طول مرحلهی آزمون NOR در گروههای استرس میانمدت و مزمن، به ترتیب به طور معنیداری (001/0 > P و 050/0 > P) پایینتر از گروه شاهد بود. اما مقایسههای مشابه برای مدت زمان شناسایی جسم در آزمون OLT، کاهش غیر معنیداری را در تمامی گروههای استرس در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند. سطح کورتیکوسترون به طور معنیداری (010/0 > P و 050/0 > P) در گروههای استرس میانمدت و مزمن در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافت.نتیجهگیری: استرس مزمن و به خصوص استرس میانمدت حافظهی شناختی را دچار نقص کردند. در حالی که استرس حاد، میانمدت و مزمن باعث بروز اختلال قابل توجهی در حافظهی فضایی نشدند. بنابراین، زمانبندی متفاوت استرس بر بروز اختلالات حافظهی شناختی مؤثر میباشد. https://jims.mui.ac.ir/article_14481_188ba8360817a7dbb788f3bfd6a97cd6.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953230920141222Effect of Concentrated Pomegranate Juice on Cardiovascular Factors in Patients with Type 2 Diabetesاثر رب انار بر عوامل خطر بیماریهای قلبی- عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 21944195314482FAفریده شیشهبراستادیار، گروه تغذیه، مرکز تحقیقات تغذیه و بیماریهای متابولیک، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانمجید محمدشاهیدانشیار، گروه تغذیه، مرکز تحقیقات هیپرلیپیدمی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانمهرنوش ذاکرکیشاستادیار، گروه غدد و متابولیسم، پژوهشکدهی سلامت، مرکز تحقیقات دیابت، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانآزاده ساکیاستادیار، گروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانفاطمه شیرانیدانشجوی دکتری، گروه تغذیه، مرکز تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانمهدی زارعیدانشیار، گروه بهداشت مواد غذایی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانمریم زارعکارشناس ارشد، گروه علوم تغذیه، دانشکدهی پیراپزشکی، واحد بینالملل اروند، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20140812Background: Although current information shows that pomegranate in patients with type 2 diabetes mellitus can improve control of blood sugar and lipids profile, there are controversial results about these findings. This survey investigated the influence of concentrated pomegranate juice (CPJ) on fasting blood sugar, lipid profile, total antioxidant capacity (TAC) and blood pressure (BP) in patients with type 2 diabetes mellitus.Methods: This quasi-clinical trial study was conducted on 40 patients with type 2 diabetes mellitus in Golestan hospital of Ahvaz, Iran, in 2013. Fasting blood samples were taken at baseline and after 4 weeks of intervention to measure the fasting blood sugar, lipid profile, and total antioxidant capacity.Findings: While high-density lipoprotein cholesterol (HDL-C) significantly increased after the intervention, total antioxidant capacity significantly increased (P < 0.001). No changes were made in levels of fasting blood sugar, triglyceride (TG), low-density lipoprotein cholesterol (LDL-c), and blood pressure after the intervention.Conclusion: It is concluded that concentrated pomegranate juice have significant positive effects on HDL and total antioxidant capacity in patients with type 2 diabetes which may be attributed to its polyphenolic content. Further investigations are needed with stronger design and larger sample size.مقدمه: بر اساس مطالعات موجود، مصرف انار در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میتواند باعث بهبود قند خون و پروفایل چربی شود. اما نتایج بررسیهای انجام شده در این زمینه، متناقض میباشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رب انار بر سطح قند خون، پروفایل لیپیدی، فشار خون و ظرفیت تام آنتیاکسیدانی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی نیمه تجربی بود که با مشارکت 40 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 کلینیک دیابت بیمارستان گلستان اهواز در طول سال 1392 انجام گرفت. برای اندازهگیری قند خون، پروفایل چربی و ظرفیت آنتیاکسیدانی سرم، نمونهی خون ناشتای افراد در ابتدا و بعد از 4 هفته مداخله گرفته شد.یافتهها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 3/8 ± 9/46 سال بود. سطح HDL-C (High density lipoprotein-cholesterol) بعد از مداخله به طور معنیداری افزایش یافت. مصرف رب انار پس از 4 هفته موجب افزایش معنیداری در ظرفیت تام آنتیاکسیدانی TAC (Total antioxidant capacity) شد. در پایان هفتهی چهارم، تغییرات معنیداری در سطح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، تریگلیسرید و (Low density lipoprotein-cholesterol) LDL-C مشاهده نشد.نتیجهگیری: مصرف رب انار سبب بهبود HDL-C و TAC در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میشود. این نتایج میتواند به پلیفنلهای موجود در انار مرتبط باشد. انجام مطالعات با طراحی قویتر و حجم نمونهی بیشتر ضرورت دارد. https://jims.mui.ac.ir/article_14482_58912a4a2f100c7b1bf867ac7836a3d0.pdf