دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953333120150522Indexایندکس14612FAJournal Index0000-0003-0874-1906Journal Article20151004Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_14612_651ac55c8f30b708ec0aa08f20dd201f.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953333120150522The Inhibitory Effect of Hydroalcoholic Extract of Black Punica Granatum Pericarp on Melanoma Tumor Angiogenesis through PPARα and PPARγ Pathways in C57BL6 Miceبررسی اثر مهار کنندهی عصارهی هیدروالکلی پوست انار سیاه بر روی آنژیوژنز تومور ملانوما از طریق گیرندههای PPAR-α و PPAR-γ در موشهای 6LB57C53654514613FAسیما سیفآبادیمرکز تحقیقات علوم دارویی، دانشکدهی داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}شقایق حقجوی جوانمرددانشیار، گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات فیزیولوژی کاربردی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20150122Background: Angiogenesis is the process of formation of new capillaries from the preexisting vessels and plays an important role in the growth and metastasis of tumor. In this study, we aimed to investigate the antiangiogenic effect of hydroalcoholic extract of black pomegranate pericarp extract (PPE) in the animal model of melanoma.Methods: The hydroalcoholic extract of black pomegranate pericarp was prepared using 70% ethanol containing 1% acetic acid. 1 × 106 B16F10 melanoma cells were injected to all mice on the day 0, subcutaneously (s.c). On 7th day, mice were divided into 9 groups of 8 animals. The first group received distilled water. Groups second to fifth received 50, 100, 200 and 400 mg/kg of black pomegranate pericarp extract. The sixth group received the extract and peroxisome proliferator-activated receptor gamma (PPAR-γ) antagonist (5 mg/kg/day). The seventh group received the extract and PPAR-α antagonist (10 mg/kg/day). Eighth and ninth groups received fenofibrate (100 mg/kg) and rosiglitazone (100 mg/kg) as agonists of PPAR-α and PPAR-γ, respectively. On 16th day, mice were euthanized and their tumor samples were weighed and then analyzed via immunohistochemistry staining for CD31.Findings: The black pomegranate pericarp extract dose dependently decreased tumor weight and angiogenic marker (P < 0.05). Moreover, tumor weight and angiogenic marker in the groups which received both peroxisome proliferator-activated receptor antagonists and black pomegranate pericarp extract, was more than the group which received the extract (P < 0.001). Level of angiogenesis and tumor weight in the groups which received fenofibrate and rosiglitazone was less than the group that received the highest dose of pomegranate pericarp extract (P < 0.05).Conclusion: Taken together, our observations suggest that black pomegranate pericarp extract may have potential implication in melanoma cancer treatment, and show that antiangiogenic effect of this extract may be mediated through modulation of peroxisome proliferator-activated receptor activation pathways.مقدمه: آنژیوژنز فرایند تشکیل عروق خونی جدید از عروق قبلی میباشد و در رشد و متاستاز تومور نقش حیاتی دارد. این مطالعه، با هدف بررسی اثر آنتیآنژیوژنیک عصارهی هیدروالکلی انار پوست سیاه در مدل حیوانی ملانوما انجام شد.روشها: عصارهی هیدروالکلی پوست انار سیاه با استفاده از حلال اتانول 70 درصد حاوی 1 درصد اسید استیک تهیه گردید. 106 × 1 سلول ملانوما به همهی موشها در روز صفر مطالعه به صورت زیر جلدی تزریق شد. در روز هفتم مطالعه، موشها به 9 گروه 8 تایی تقسیم شدند. گروه شاهد آب مقطر دریافت نمود. گروههای دوم تا پنجم به ترتیب دوزهای 50، 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم از عصارهی استاندارد را دریافت نمودند. گروه ششم عصاره را به همراه آنتاگونیست PPAR-γ (Peroxisome proliferator-activated receptor gamma) (mg/kg 5) دریافت نمود. گروه هفتم عصاره را به همراه آنتاگونیست PPAR-α (mg/kg 10) دریافت نمود. گروه هشتم و نهم نیز فنوفیبرات (mg/kg 100) و روزیگلیتازون (mg/kg 100) را به عنوان آگونیستهای PPAR دریافت نمودند. در این مطالعه، اثر آنتیآنژیوژنیک عصارهی هیدروالکلی پوست انار سیاه در مدل موش ملانوما بررسی شد. در روز 16 مطالعه، موشها کشته شدند و نمونهی تومور آنها وزن گردید و به وسیلهی رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی 31 CD آنالیز شد.یافتهها: عصارهی پوست انار به صورت وابسته به دوز منجر به کاهش میزان آنژیوژنز و وزن تومور شد (050/0 > P). همچنین میزان آنژیوژنز و وزن تومور در گروههایی که آنتاگونیست PPAR به همراه عصاره دریافت کردند، بیشتر از گروه دریافت کنندهی عصاره به تنهایی بود (001/0 > P). میزان آنژیوژنز و وزن تومور در گروههای دریافت کنندهی فنوفیبرات و روزیگلیتازون کمتر از گروه دریافت کنندهی بالاترین دوز انار بود (050/0 > P).نتیجهگیری: عصارهی پوست انار در درمان سرطان ملانوما نقش بهسزایی دارد و اثر ضد آنژیوژنز عصارهی پوست انار از طریق فعال نمودن مسیر PPAR-α و PPAR-γ صورت میگیرد.https://jims.mui.ac.ir/article_14613_fa7f2fa189304c483ff623569afa355d.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953333120150522Determination of P, S and Afa Fimbria Coding Genes in Escherichia Coli Isolates from Urinary Tract Infectionsردیابی ژنهای کد کنندهی فیمبریههای P، S و Afa در جدایههای اشریشیاکلی ازعفونتهای ادراری54655314614FAمحبوبه اسلامیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه میکروبیولوژی، واحد علوم و تحقیقات سیرجان، دانشگاه آزاد اسلامی، سیرجان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}محمدرضا قنبرپوراستاد، گروه پژوهشی میکروبیولوژی مولکولی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20150225Background: Escherichia coli (E. coli) is a major cause of urinary tract infection in children and women. Several virulence factors have been detected in uropathogenic Escherichia coli strains. P, S and Afa fimbria are the most important factors which are coding by pap, sfa and afa genes, respectively. This study aimed to determine the presence and prevalence of fimbrial virulence genes in Escherichia coli isolates from patients with urinary tract infection in Rafsanjan city, Iran.Methods: In this study, 145 urine samples were cultured for identification of Escherichia coli. The isolates were examined via standard biochemical tests. DNA extracts from the confirmed isolates were examined to determine papEF, afaBC and sfa / focDE genes using multiplex-polymerase chain reaction (PCR) method.Findings: Among the cultured samples, 122 Escherichia coli isolates were determined. Virulence genes genotyping of isolates showed that 38.50% of the isolates were possessed at least one of the three virulence genes. The papEF gene was the most prevalent (18.85%) and prevalences of sfa/focDE and afaBC were 2.45% and 0.81%, respectively. Twenty isolates (16.39%) contained both papEF and sfa/focDE genes.Conclusion: The results of this study in comparison with other researchers showed that papEF gene is in the high frequency, and then, afaBC and sfa/focDE fimbrial genes.مقدمه: اشریشیاکلی عامل مهمی در بروز عفونت مجاری ادراری کودکان و زنان میباشد. در سویههای اشریشیاکلی درگیر در عفونتهای ادراری عوامل حدت متعددی شناسایی شده است که دستهی مهمی از آنها عوامل فیمبریهای P، S و Afa میباشند که به ترتیب توسط ژنهای papEF، afaBC و sfa/focDE کد میشوند. هدف از این مطالعه، تعیین حضور و فراوانی ژنهای عوامل حدت فیمبریهای در جدایههای اشریشیاکلی از بیماران مبتلا به عفونت ادراری در شهرستان رفسنجان بود.روشها: در این بررسی، 145 نمونهی ادراری جهت شناسایی اشریشیاکلی کشت داده شد. جدایهها بر اساس آزمایشهای بیوشیمیایی استاندارد تشخیص داده شد و DNA استخراج شده از جدایهها ی تأیید شده به منظور تعیین ژنهای papEF، afaBC و sfa/focDE به روش Multiplex-PCR (Multiplex-polymerase chain reaction) مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: در مجموع، 122 جدایهی اشریشیاکلی از نمونههای ادراری کشت داده شده، شناسایی گردید. بررسی ژنوتیپی ژنهای حدت نشان داد که 5/38 درصد از جدایهها حداقل یکی از سه ژن حدت را دارا بودند. ژن papEF با 85/18 درصد بیشترین فراوانی و ژنهای sfa/focDE و afaBC به ترتیب 45/2 و 81/0 درصد فراوانی داشتند. 20 جدایه (معادل 39/16 درصد) واجد هر دو ژن papEF و sfa/focDE بودند.نتیجهگیری: ژن papEF بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داد و ژنهای فیمبریهای afaBC و sfa/focDE در رتبههای بعدی قرار گرفتند.https://jims.mui.ac.ir/article_14614_8707696522f3e5333aa960a4b55f7e01.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953333120150522Comparing the Therapeutic Results of Methylprednisolone Acetate Injection with or without Thumb Spica Casting in Patients with de Quervain's Diseaseبررسی نتایج درمانی تزریق متیل پردنیزولون استات به همراه گچگیری در مقایسه با تزریق متیل پردنیزولون استات به تنهایی در بیماران مبتلا به دکورون55456214615FAابوالقاسم زارعزادهدانشیار، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}شیروان رستگاراستادیار، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایراننازنین عربزادهدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20150412Background: There is no consensus in the treatment of de Quervain's disease. This study was performed to compare the methylprednisolone acetate injection with thumb spica cast versus methylprednisolone acetate injection alone for treatment of de Quervain tendinitis.Methods: In this randomized clinical trial, 88 patients with de Quervain's disease were selected from patients who referred to Al-zahra Hospital and the researchers’ private offices in Isfahan, Iran. The patients were randomly assigned into 2 groups. 1 mg methylprednisolone acetate injection in first dorsal compartment of the wrist accompanied with thumb spica cast for 3 weeks was the therapeutic method utilized in the first group; methylprednisolone acetate injection alone was performed in the second group. The patients were evaluated in terms of pain intensity and the relative prevalence of tenderness and Finkelstein's test.Findings: Pain intensity and prevalence of tenderness and Finkelstein's test in both groups were similar and become lower significantly.Conclusion: It seemed that both therapeutic methods are effective equally; but as casting makes trouble for the patients, so corticosteroid injection alone is better than corticosteroid with casting in treatment of de Quervain's disease.مقدمه: اجماع نظر واحدی دربارهی درمان مناسب در درمان بیماری دکورون وجود ندارد. این مطالعه در جهت مقایسهی تزریق متیل پردنیزولون استات به همراه گچگیری در برابر تزریق متیل پردنیزولون استات به تنهایی در درمان بیماری دکورون طراحی و اجرا شد.روشها: در این کارآزمایی بالینی تصادفی انجام شده، 88 بیمار مبتلا به دکورون از بین بیمارانی که از شهریورماه 1392 تا شهریورماه 1393 به بیمارستان الزهرا (س) و مطب خصوصی پژوهشگران در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول تزریق mg 1 متیل پردنیزولون استات در اولین کمپارتمان اکستانسور مچ دست به همراه گچگیری به مدت سه هفته انجام شد و در گروه دوم تنها تزریق mg 1 متیل پردنیزولون استات صورت گرفت. بیماران از نظر شدت درد و فراوانی نسبی تندرنس و آزمون Finkelstein ارزیابی شدند.یافتهها: شدت درد و فراوانی نسبی تندرنس و آزمون Finkelstein در هر دو گروه مشابه هم و به طور قابل توجهی کم شده بود.نتیجهگیری: به نظر میآید هر دو روش درمانی به صورت مساوی مؤثر هستند؛ اما به علت این که گچگیری برای بیماران ناراحتی ایجاد میکند، از این رو تزریق کورتون به تنهایی در درمان بیماری دکورون بهتر از استفاده از تزریق کورتون به همراه گچگیری است. https://jims.mui.ac.ir/article_14615_b20171d8e40d88a801e3461e9215b8c4.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953333120150522Comparison of High-Flux and Low-Flux Hemodialysis Filters on Hemodialysis Adequacy in Under-Hemodialysis Patients with End-Stage Renal Diseaseمقایسهی اثر صافیهای High-Flux و Low-Flux بر کفایت همودیالیز در بیماران مبتلا به بیماری کلیوی مرحلهی نهایی تحت همودیالیز56357314616FAروح اله نریمانیدستیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0003-1673-5741محدثه پورپونهدستیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}سعید مردانیاستادیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}سلیمان خیریدانشیار، گروه آمار زیستی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}حمید نصریاستاد، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-1673-5741Journal Article20150209Background: Hemodialysis is the most common alternative therapy in chronic renal failure and inadequate dialysis increases the mortality of patients; thus, the dialysis adequacy in these patients is important. This study aimed to compare the adequacy if hemodialysis high-flux and low-flux filters in Hospital Dialysis Centers of Shahrekord University of Medical Sciences, Iran, and assess its relation to other indices for patients with chronic and end-stage renal disease (ESRD).Methods: In a randomized clinical trial, 42 patients were performed with low-flux and high-flux filters. So, the patients with end-stage chronic kidney disease, with the rate of ultrafiltration of more than 3 liters, in the two cross groups underwent hemodialysis with high- and low-flux filters in 2 months. The indicators for measuring the Kt/V in each dialysis and other lab indices at the beginning and the end of each month were measured and compared using SPSS software.Findings: At the end of the intervention, significant difference in adequacy of dialysis was observed between the two groups of high- and low-flux filtration. Although, both groups of patients had adequacy of dialysis in terms of defined standards, but the findings showed that Kt/V in hemodialysis significantly was lower in high-flux group (P = 0.013).Conclusion: This study showed that the high-flux filters in higher volumes of 3 liters of ultrafiltration, increases the average dialysis adequacy more than the low-flux filters. We suggest future studies to assess the impact of long-term use of high-flux filters on dialysis efficacy, improved quality of life and reduced hospitalization rate in hemodialysis patients and its effect on reducing healthcare costs; patients are thereby cost-benefited in using high-flux filters for long term.مقدمه: همودیالیز رایجترین روش درمان جایگزینی نارسایی مزمن کلیه به شمار میرود و دیالیز ناکافی سبب افزایش مرگ و میر بیماران میشود؛ لذا، کفایت دیالیز در این بیماران از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه، به منظور مقایسهی کفایت همودیالیز در صافیهای High-flux و Low-flux در یک مرکز دیالیز انجام گردید و رابطهی آن با برخی شاخصهای آزمایشگاهی بیماران تحت همودیالیز بررسی شد.روشها: پژوهش پیش رو، به صورت کار آزمایی بالینی تصادفی شده با استفاده از تفاوتهای صافیها و همچنین، اثر اولترافیلتراسیون در دفع سموم بین 42 نفر از بیماران تحت همودیالیز با صافیهای Low-flux و High-flux انجام گردید. بیماران مرحلهی نهایی بیماری مزمن کلیه (End-stage renal disease یا ESRD) با میزان اولترافیلتراسیون بیشتر از 3 لیتر، با قرار گیری در 2 گروه به صورت متقاطع در 2 ماه تحت همودیالیز با صافیهای High-flux و Low-flux قرار گرفتند و شاخصهای لازم جهت اندازهگیری Kt/V در هر بار همودیالیز و سایر اندکسهای آزمایشگاهی در ابتدا و انتهای هر ماه در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس، تجمیع نهایی دادههای بیماران در این دو ماه مقایسه شد و یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS، تحلیل گردید.یافتهها: تفاوت آماریِ معنیداری در کفایت دیالیز، بین دو گروه دیده شد. یافتههای تجمیعی برای بیماران تحت همودیالیز با صافی High-flux و Low-flux نشان داد که اگر چه در هر دو گروه، کفایت دیالیز در حد مطلوب از نظر استانداردهای تعریف شده برای کفایت دیالیز بود ولی Kt/V به طور معنیداری در همودیالیز با صافی High-flux نسبت به همودیالیز با صافی Low-flux بیشتر بود (013/0 = P).نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که صافیهای High-flux، نسبت به Low-flux، در حجمهای بالاتر از 3 لیتر اولترافیلتراسیون، در افزایش میانگین کفایت دیالیز نقش بیشتری داشتند؛ پیشنهاد ما برای پژوهشهای آتی، ارزیابی تأثیر استفادهی طولانی مدت صافیهای High-flux در بیماران تحت همودیالیز بر کفایت دیالیز، بهبود کیفیت زندگی و کاهش میزان بستری آنها و اثر آن در کاهش هزینههای درمانی بیماران میباشد؛ تا بدین وسیله، هزینه- فایده (Cost-benefit) استفادهی دراز مدت از صافیهای High flux نیز سنجیده شود.https://jims.mui.ac.ir/article_14616_260b52307dc3fb0a89837ccbca2165c7.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953333120150522The Effect of Dietary and Supplementation of Omega-3 and Omega-6 Fatty Acids on Healing of Skin, Gastrointestinal and Diabetic Woundsاثر رژیمهای غذایی حاوی اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 و مکملهای آنها در بهبود زخمهای گوارشی، پوستی و دیابتی57458414617FAسید مرتضی صفویدانشیار، گروه تغذیهی بالینی، دانشکدهی تغدیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}امیرحسین عادلجوکارشناس ارشد، دانشکدهی کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد، شهرکرد، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20131230Background: Omega-3 fatty acid is one of the essential fatty acids in human body that can be found in the sea products, especially fish and fish oil and also in some of the seeds oils. Omega-3 and omega-6 fatty acids have a lot of influences on human body. Use of natural products and avoidance of artificial products in therapy of various diseases can make a new way in medical science without bad effects on human body. One of this new ways is using omega-3 and omega-6 fatty acids in wound healing in diabetic, gastrointestinal and skin wounds. This study is review of so many articles for obtained effects of polyunsaturated fatty acids on these wounds.Methods: The study was a systematic review and meta-analysis of pervious researches. Articles about the role of omega-3 or omega-6 fatty acids on wound healing, from 1980 to 2013, were searched in different databases and results were compared. Eventually, 45 clinical trials (parallel or crossover) were recruited in this review.Findings: Omega-3 fatty acids have positive effects on wounds healing in diabetic wounds, and also other wounds like gastric wounds, intestinal wounds, colonic wounds, and burn wounds. In some researches, omega-3 fatty acids have had more effects than omega-6 fatty acids in wound healing.Conclusion: Due to these results, we can use polyunsaturated fatty acids (omega-3 and omega-6 fatty acids) as new medicine for improvement of healing diabetic, skin and gastrointestinal wounds.مقدمه: اسیدهای چرب امگا-3 یکی از اسیدهای چرب ضروری در بدن انسانها هستند که به وفور در محصولات و فرآوردههای دریایی به خصوص ماهی و روغن ماهی و همچنین در برخی از دانههای روغنی یافت میشود که همراه با اسیدهای چرب امگا-6 اثرات متفاوت و زیادی روی بدن انسانها دارند. استفادهی درست از محصولات طبیعی و دوری از محصولات شیمیایی تولید دست بشر در درمان انواع بیماریها، میتواند علاوه بر نداشتن اثرات جانبی، باعث پیدایش روشی نوین در علم پزشکی شود. یکی از این روشها، استفاده از اسیدهای چرب امگا-3 و امگا-6 در نارسایی ترمیم زخمهای دیابت، زخمهای پوستی و زخمهای دستگاه گوارش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نتایج حاصل از اثر مصرف اسیدهای چرب غیر اشباع بر روی ترمیم زخمهای دیابت، زخمهای پوستی و زخمهای دستگاه گوارشی بود.روشها: مطالعهی حاضر به روش مرور سیستماتیک متون و متاآنالیز در تکمیل مطالعات قبلی انجام شد. در این مطالعه، تعدادی از مقالات که در ارتباط با نقش اسیدهای چرب امگا-3 در ترمیم زخم میباشد، بررسی شد و در برخی موارد نتایج آنها با نتایج به دست آمده از اسیدهای چرب امگا-6 مقایسه گردید. سپس محدود کردن آنها به عنوان و جستجوی مقالات از سال 1980 تا 2013 منجر به آن شد که در کل، 43 مقاله با طراحی کارآزمایی بالینی از نوع موازی و متقاطع مورد بررسی قرار گرفتند.یافتهها: اسیدهای چرب امگا-3 دارای اثر مثبت بر روی ترمیم زخمهای دیابت است که نه تنها در درمان زخم دیابت مؤثر هستند؛ بلکه در درمان زخمهای دیگر از قبیل زخم معده، زخم روده، زخم کولون و زخمهای سوختگی نیز مؤثر هستند. در برخی از تحقیقات، اثر اسید چرب امگا-3 بیشتر از اسید چرب امگا-6 بوده است.نتیجهگیری: میتوان از اسیدهای چرب امگا-3 به عنوان دارویی برای درمان زخمهای دیابت و همچنین زخمهای دستگاه گوارش و زخمهای پوستی در درمان بیماران استفاده کرد.https://jims.mui.ac.ir/article_14617_a9c718f3826251b7dbbffbeb2cd6962c.pdf