دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953436920160320Indexایندکس14864FAJournal Index0000-0003-0874-1906Journal Article20160716Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_14864_3bb59c922a3897df8678cd893485c8d9.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953436920160320The Combined Effect of Angiotensin Converting Enzyme Inhibitors and Angiotensin Receptor Blockers on the Progressing of Kidney Disease in Patients with Type 2 Diabetes Compared to Single Administration of Each of These Two Drugsبررسی تأثیر ترکیب مهار کنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین و بلوک کنندههای گیرندهی آنژیوتانسین بر پیشرفت بیماری کلیوی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در مقایسه با تجویز هر یک از این دو دارو به تنهایی11014865FAهوشنگ سندگلاستاد، گروه نفرولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران0000-0003-1673-5741محمدرضا تمدندانشیار، گروه نفرلوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایرانعلیرضا داشیپورمربی، گروه تغذیه، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، زاهدان، ایرانحسین غضنفریدستیار، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، زاهدان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}سمانه خدادادیگروه زیستشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد فلاورجان، فلاورجان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}حمید نصریاستاد، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-1673-5741Journal Article20151014Background: Inhibition of the renin-angiotensin system in patients with diabetic nephropathy can reduce proteinuria and slow down renal impairment. In this study, we aimed to evaluate the preventive effects of prescribing both angiotensin converting enzyme inhibitors (ACEI) and angiotensin receptor blockers (ARBs) for renal disease progression compared with administrating each of these two medications alone in patients with type 2 diabetes.Methods: 90 patients with diabetic nephropathy were randomized into three groups: receiving captopril, losartan, and losartan in combination with captopril. Proteinuria was measured before, 2, 6 and 12 months after intervention, and creatinine clearance was measured before and after intervention. Repeated measures ANOVA, Fisher's least significant difference (Fisher's LSD), and t-test were used for data analysis by SPSS software.Findings: Proteinuria was improved in all groups who received medication (P < 0.001). This reduction in the group who received losartan in combined to captopril was more than other groups (P = 0.026). Creatinine clearance was not significantly different between all groups.Conclusion: Administration of ACEI or ARBs reduced proteinuria in patients suffering from diabetic nephropathy (due to type 2 diabetes) but prescribing both drugs had a significantly better outcome. However, creatinine clearance was not significantly improved in any of the groups.مقدمه: مهار سیستم رنین- آنژیوتانسین در بیماران مبتلا به نفروپاتی دیابتی منجر به کاهش پروتئینوری و نیز کاهش سرعت پیشرفت نارسایی کلیه میگردد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر توأم مهار کنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACEIs یا Angiotensin converting enzyme inhibitors) و بلوک کنندههای گیرندهی آنژیوتانسین (ARBs یا Angiotensin receptor blockers) بر پیشرفت بیماری کلیوی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در مقایسه با تجویز هر یک از این دو دارو به تنهایی بود.روشها: 90 بیمار مبتلا به نفروپاتی دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی در سه گروه دریافت کنندهی کاپتوپریل، لوزارتان و کاپتوپریل به همراه لوزاتان قرار گرفتند. پروتئینوری در فواصل زمانی قبل از شروع درمان، 2، 6 و 12 ماه و کلیرانس کراتینین در قبل و بعد از درمان در بیماران اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS با استفاده از آزمونهای آماری Repeated measures ANOVA، Fisher's least significant difference (Fisher's LSD) و t Indipendent انجام شد.یافتهها: پروتئینوری بیماران در تمامی گروهها با مصرف دارو بهبود یافت و از شدت آن کاسته شد (001/0 > P). این کاهش، در گروه درمان ترکیبی بیشتر از سایر گروهها بود (026/0 = P). کلیرانس کراتینین در هیچ یک از گروهها، تفاوت معنیداری نداشت.نتیجهگیری: استفاده از دستههای دارویی ACEIS و ARBs در کاهش پروتئینوری در نفروپاتی دیابتی در دیابت نوع 2 مؤثر بود، اما درمان ترکیبی از این دو دستهی دارویی به صورت معنیداری نتایج بهتری در کاهش پروتئینوری داشت. با این حال، استفاده از این داروها در بهبود کلیرانس کراتینین اثر قابل ملاحظهای نداشت.https://jims.mui.ac.ir/article_14865_121ac6b073652ae2aee291dac1e78e73.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953436920160320Comparing the Efficacy of Synthetic Fibrinogen Plus Albumin to Fresh Frozen Plasma in the Prevention of Coagulation Disorders in Pediatric Heart Surgeryمقایسهی تأثیر ترکیب فیبرینوژن سنتتیک و آلبومین با پلاسمای تازه منجمد شده در پیشگیری از اختلالات انعقادی جراحی قلب اطفال111914866FAسید غلامرضا معصومیدانشیار، گروه بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانحمید بیگدلیاناستادیار، گروه جراحی قلب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانسید مسعود موسویاندانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}اصغر رضاییگروه بیهوشی و مراقبتهای ویژه، بیمارستان چمران، اصفهان، ایرانحسین عابدیگروه پرستاری، بیمارستان چمران، اصفهان، ایرانمحسن ضیاییفرداستادیار، گروه بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایرانJournal Article20151019Background: Hemorrhage after cardiopulmonary bypass is one of the most important complications of pediatric heart surgery and fresh frozen plasma (FFP) infusion is the first intervention to compensate for the lost blood. Some studies show that injecting combined fibrinogen and albumin can also compensate for this lost blood. Thus, the aim of this study was to compare the effect of synthetic fibrinogen plus albumin with fresh frozen plasma for the prevention of coagulation disorders in pediatric heart surgery.Methods: In this clinical-trial study 90 candidates for pediatric heart surgery were selected and randomly divided in two groups. The first group received fresh frozen plasma and the second group received combined fibrinogen and albumin. Serum hemoglobin, serum platelets count, serum fibrinogen level, prothrombin time, partial thromboplastin time, activated clotting time, arterial blood gas were measured before and after the surgery and compared between the two groups.Findings: Before undergoing the surgery, mean serum level of hemoglobin in FFP and fibrinogen/albumin groups was 10.6 ± 1.9 and 11.9 ± 3.3, respectively and no statistical difference between the two groups were reported (P = 0.29). one hour after surgery this number was 12.9 ± 2.2 and 12.3 ± 2.3 in the two groups respectively (p = 0.18) and 24 hour after surgery it was reported as 12.9 ± 1.7 and 13.1 ± 2.6 respectively which was not statistically different between the two groups (P = 0.69). Also, no statistical difference was reported between the two groups in changes of mean hemoglobin level before and after the study (P = 0.75).Conclusion: According to the results of this research, using a combination of fibrinogen and albumin had the same effect for prevention of post-surgical coagulation disorders and is suitable for children undergoing pediatric heart surgery if there are not any other contraindications for their use.مقدمه: یکی از مشکلات مهم جراحی قلب اطفال، خونریزی پس از بایپاس قلبی- ریوی است و تزریق پلاسمای تازه منجمد شده (FFP یا Fresh frozen plasma) جهت جبران خون از دست رفته و پیشگیری از اختلالات انعقادی، به طور معمول اولین اقدامی است که برای بیمار انجام میگیرد، اما برخی مطالعات نشان داده است تزریق فیبرینوژن و آلبومین میتواند در جبران خون از دست رفته و پیشگیری از اختلالات انعقادی مؤثر باشد. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف تعیین تأثیر ترکیب فیبرینوژن سنتتیک و آلبومین با پلاسمای تازه منجمد شده، در پیشگیری از اختلالات انعقادی در جراحی قلب اطفال بستری در بیمارستان چمران اصفهان طی سال 1393 انجام شد.روشها: طی یک مطالعهی کارآزمایی بالینی، 90 بیمار دارای معیارهای ورود به مطالعه به روش تصادفیسازی بلوکی در دو گروه تقسیم شدند. گروه اول، تحت تزریق پلاسمای تازه منجمد شده و گروه دوم تحت تزریق فیبرینوژن سنتتیک و آلبومین قرار گرفتند. قبل و بعد از عمل در تمام بیماران، مقدار پلاکت (Plt یا Platelet)، زمان پروترومبین (PT یا Prothrombin time)، زمان ترومبوپلاستین نسبی (PTT یا Partial thromboplastin time)، زمان انعقاد فعال (ACT یا Activated clotting time)، گازهای خون شریانی (ABG یا Arterial blood gas)، هموگلوبین (Hb یا Hemoglobin) و سطح فیبرینوژن خون بررسی و مقایسه شد.یافتهها: بررسی سطح هموگلوبین بیماران در قبل از عمل در دو گروه دریافت کنندهی پلاسمای تازه منجمد شده و فیبرینوژن و آلبومین، به ترتیب 9/1 ± 6/10 و 3/3 ± 9/11 (290/0 = P)، در یک ساعت بعد از عمل 2/2 ± 9/12 و 3/2 ± 3/12 و در 24 ساعت بعد از عمل 7/1 ± 9/12 و 6/2 ± 1/13 بود (750/0 = P) و تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین، روند تغییرات سطح هموگلوبین بین دو گروه اختلاف معنیدار نداشت (690/0 = P). سطح فیبرینوژن در قبل از عمل در دو گروه متفاوت بود، اما در بعد از عمل اختلاف معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد.نتیجهگیری: استفاده از ترکیب فیبرینوژن و آلبومین در بیماران تحت اعمال جراحی قلب حداقل به اندازهی پلاسمای تازه منجمد شده از اختلالات انعقادی و میزان نیاز به تزریق پلاسمای تازه منجمد شده میکاهد. از این رو، استفاده از این ترکیب در کودکانی که تحت عمل جراحی قلبی قرار میگیرند، طبق نظر پزشک جراح و در صورت عدم وجود کنترا اندیکاسیون، توصیه میگردد.https://jims.mui.ac.ir/article_14866_a93f4fb29369a31118ef154012440f15.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953436920160320The Effect of Adding Sufentanyl or Pethidine to Intrathecal Marcaine for Prevention of Post-Operative Shivering in Patients Undergoing Herniated Disk Surgeryبررسی تأثیر افزودن پتیدین یا سوفنتانیل به مارکائین اینتراتکال بر پیشگیری از لرز بعد از عمل جراحی دیسک کمر202714867FAمحمدعلی عطاریدانشیار، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}امیر زیبائیاندانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20151019Background: Shivering is one of the most common post-operative complications and there are several recommended preventive methods. In this study the preventive effect of adding pethidine or sufentanyl for post-operative shivering in herniated disk surgery was evaluated.Methods: In this clinical-trial study 126 candidates for herniated disk surgery were selected and randomly divided in three groups. 0.5 ml normal saline, 0.5 ml sufentanyl and 0.5 ml pethidine were added to marcaine in the first, second and third groups, respectively and post-operative shivering was compared between the three groups.Findings: the mean score of post-operative shivering in the three groups of normal saline, sufentanyl and pethidine was 2.40 ± 0.66, 1.88 ± 1.10 and 1.07 ± 0.34, respectively and this difference was statistically different (P = 0.002). Also, according to LSD post Hoc test report, the difference between normal saline and sufentanyl group (P < 0.001) and between pethidine and normal saline (P < 0.001) was statistically different.Conclusion: Considering the results of this study, adding sufentanyl to marcaine does not decrease the incidence of post-operative shivering in herniated disk surgery compared to adding pethidine. But, the incidence and severity of shivering is lowered when compared to the control group. Hence, because of its availability, low cost and small effects of Sufentanyl on patients’ hemodynamics, it can be used in order to prevent post-operative shivering, pain, vomiting and nausea. مقدمه: لرز بعد از عمل، یکی از شایعترین عوارض بعد از عمل است که جهت پیشگیری و کنترل آن تا کنون روشهای مختلفی به کار گرفته شده است. هدف از انجام مطالعهی حاضر، مقایسهی تأثیر افزودن پتیدین یا سوفنتانیل به مارکائین اینتراتکال بر پیشگیری از لرز بعد از عمل جراحی دیسک کمر در مقایسه با گروه شاهد بود.روشها: طی یک مطالعهی کارآزمایی بالینی، 126 بیمار کاندیدای عمل جراحی دیسک کمر در سه گروه 42 نفره توزیع شدند. به گروه اول، 5/0 سیسی نرمال سالین، به گروه دوم 5/0 سیسی سوفنتانیل و به گروه سوم 5/0 سیسی پتیدین به مارکائین اضافه شد و بروز لرز بعد از عمل در سه گروه مقایسه گردید.یافتهها: میانگین شدت لرز در ریکاوری در سه گروه نرمال سالین، سوفنتانیل و پتیدین به ترتیب 66/0 ± 40/2، 10/1 ± 88/1 و 34/0 ± 07/1 به دست آمد و اختلاف سه گروه معنیدار بود (001/0 > P). همچنین، بر حسب آزمون تعقیبی Fisher's least significant difference (Fisher's LSD) شدت لرز بین دو گروه نرمال سالین و سوفنتانیل (002/0 = P)، دو گروه نرمال سالین و پتیدین (001/0 > P) و دو گروه پتیدین و نرمال سالین (001/0 > P) اختلاف معنیداری داشت.نتیجهگیری: استفاده از سوفنتانیل در اعمال جراحی دیسک کمر تحت بیحسی نخاعی، باعث کاهش بیشتر در بروز لرز بعد از عمل نسبت به پتیدین نمیشود، اما در مقایسه با نرمال سالین، باعث کاهش بروز و شدت لرز بعد از عمل میگردد. از این رو، با توجه به عوارضی که از لرز بعد از عمل بیان گردید، در دسترس بودن سوفنتانیل و قیمت مناسب آن و همچنین، عدم تأثیر سوء این دارو بر همودینامیک بیماران، مصرف آن در اعمال جراحی دیسک کمر توصیه میگردد. https://jims.mui.ac.ir/article_14867_9b9011cfcac0d3500c00556b3af15171.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953436920160320Effect of Hypoxia on mir-21 and mir-130a Expression in Murine Adipose-Derived Mesenchymal Stem Cells in Primary and Immortality Phasesاثر محیط هیپوکسی روی بیان mir-21 و mir-130a در سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بافت چربی موش در دو مرحلهی Primary و Immortality283414868FAشقایق حقجوی جوانمرددانشیار، مرکز تحقیقات فیزیولوژی کاربردی و گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایراننجمیه پاکیاریگروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارسنجان، ارسنجان، ایرانلاله رفیعیدانشجوی دکتری تخصصی پژوهشی، مرکز تحقیقات فیزیولوژی کاربردی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20151019Background: The unique properties of mesenchymal stem cells (MSCs) have made them powerful tools in cell therapy and genetic engineering and Murine Mesenchymal stem cells are a suitable model for study in this field. Compared with human mesenchymal stem cells, murine mesenchymal stem cells have different features such as heterogeneity and slow growth rate. Several reports have shown that microRNAs are involved in many cell regulatory processes such as hypoxia. In this study, the effect of hypoxia was investigated on the expression of hypoxia related microRNA in murine mesenchymal stem cells isolated from adipose tissue (AD-MSC).Methods: AD-MSCs were cultured in two hypoxic and normoxic conditions. The expressions of mir-21 and mir-130a in the primary and immortality phase of AD-MSC were evaluated by using Real-time PCR technique. Also, the expression of MSCs surface markers were investigated by flow cytometry in the two mentioned phases.Findings: Our study showed the expression of mir-21 and mir-130a was increased in hypoxic conditions compared to normoxia. Also expressions of surface markers were different in primary and immortality phase.Conclusion: Considering that stem cells are sensitive to environmental oxygen levels, over-expression of mir-21 and mir-130a could promote the survival of MSCs exposed to hypoxia.قدمه: خصوصیات منحصر به فرد سلولهای بنیادی مزانشیمی، آنها را تبدیل به ابزار قدرتمند در زمینهی سلولدرمانی و مهندسی ژنتیک کرده است. در مقایسه با سلولهای بنیادی انسانی، سلولهای بنیادی موشی دارای خصوصیات متفاوتی مانند هتروژن بودن و سرعت پایین رشد هستند. نشان داده شده است که microRNAها در بسیاری از فرایندهای تنظیمی سلول مانند هیپوکسی نقش دارند. در این مطالعه، اثر کمبود اکسیژن بر بیان microRNAهای مرتبط با هیپوکسی در سلولهای بنیادی مزانشیمی جدا شده از بافت چربی موش (Adipose-derived mesenchymal stem cells یا AD-MSC) مورد بررسی قرار گرفت.روشها: سلولها در شرایط هیپوکسی و طبیعی کشت داده شدند و با استفاده از تکنیک Real-time PCR (Real-time polymerase chain reaction)، میزان بیان mir-21 و mir-130a در دو مرحلهی Primary و Immortality مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بیان نشانگرهای سطحی MSCها با تکنیک فلوسیتومتری مورد ارزیابی قرار گرفت.یافتهها: میزان بیان mir-21 و mir-130a در شرایط هیپوکسی افزایش یافت. میزان بیان این microRNAها در مرحلهی Primary بالاتر از مرحلهی Immortality بود و بیشتر تحت تأثیر شرایط هیپوکسی قرار داشت. همچنین، میزان بیان نشانگرهای سطحی در سطح AD-MSC در دو فاز متفاوت بود.نتیجهگیری: در نهایت با توجه به این که سلولهای بنیادی به غلظت اکسیژن حساس هستند و با در نظر گرفتن این که در شرایط In vivo سلولهای بنیادی در شرایط کمبود اکسیژن قرار دارند، القای بیان mir-21 و mir-130a در این شرایط به بقا و حفاظت این سلولها در مقابل آپوپتوز کمک میکند.https://jims.mui.ac.ir/article_14868_1cc94fd9bb19905ec7ac10ce87b50d88.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953436920160320Case Report: Saving a Pregnant Woman from Pulmonary Embolism and Massive Hemorrhage due to Placenta Precreta with Invasion to Bladderگزارش مورد: رهایی مادر باردار مبتلا به آمبولی ریه از مرگ، به دنبال خونریزی وسیع ناشی از جفت پرکرتا با تهاجم به مثانه354014869FAبهزاد ناظم رعایااستادیار، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه و گروه بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-6208-9053هتاو قاسمی تهرانیاستادیار، گروه زنان و زایمان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20151010Background: Although there has been a significant reduction in morbidity and mortality of gynecological patients due to new advancement in medical sciences, post caesarean section hemorrhage is still a major cause of maternal mortality and the reason for half postpartum deaths.Case Report: A 37 years old woman, 37 week gestation, with a history of two previous caesarean sections and two curettages and placenta accrete was being treated for pulmonary embolism. In sonography, placenta accrete with diffusion to bladder was diagnosed. She was rushed to operation room because of pulmonary hypertension and underwent caesarean section. Massive hemorrhage happened after the fetus was delivered, so hysterectomy was performed with bilateral hypogastric artery ligation because of placental penetration into bladder and lateral side of pelvis and two big-size drains were placed due to diffuse oozing. The infused volume of crystalloid and blood components to the patient was increased but disseminated intravascular coagulation happened as a complication of dilution coagulopathy and massive transfusion which was managed with fresh frozen plasma (FFP) and platelet transfusion. By the end of surgery, the patient underwent cardiac arrest, but was resuscitated in less than five minutes and the heart rate went back to normal and vital signs became stable. The patient was transferred to intensive care unit with tracheal tube in-place. One week later, the patient underwent acute respiratory distress syndrome but her condition improved after two weeks and she was discharged.Conclusion: Placenta precreta surgery is associated with severe bleeding and high volume of fluid and blood may be required to stabilize the vital signs. Infusion rate should be reduced afterwards and patient's systolic pressure be kept between 70 and 100 mm Hg so that possible dilution coagulopathy would not happen as a complications of this massive transfusion.مقدمه: با پیشرفت علم پزشکی، کاهش قابل ملاحظهای در بروز عوارض و مرگ و میر ناشی از بیماریهای زنان ایجاد شده است. خونریزی، هنوز علت عمدهی مرگ و میر مادر به دنبال انجام عمل جراحی سزارین و نیز علت نیمی از موارد مرگ پس از زایمان میباشد.معرفی بیمار: خانم باردار 37 ساله، 37 هفته، با سابقهی دو بار سزارین، دو بار کورتاژ و جفت اکرتا که تحت درمان آمبولی ریه بود و قبل از عمل، اکوکاردیوگرافی شد و پرفشاری شریان ریوی برایش مطرح شده بود، به صورت اورژانسی جهت سزارین به اتاق عمل آورده شد. پس از تولد نوزاد، به علت وجود جفت پرکرتا و داروهای ضد انعقادی که به دلیل آمبولی در طول بارداری مصرف مینمود، دچار خونریزی فوقالعاده شدید و غیر قابل کنترل گردید. بیمار هیسترکتومی شد و قسمتی از مثانه خارج گردید و به علت تهاجم جفت به لگن و مثانه، شریان هیپوگاستریک مسدود گردید، اما تراوش منتشر (Oozing) به وجود آمده در محل عمل، متوقف نشد. به همین دلیل، دو عدد درن بزرگ GP تعبیه گردید و شکم بسته شد. خون، مایعات و فرآوردههای خونی با شدت و سرعت بیشتری تجویز گردید. با توجه به عوارض ناشی از اختلال انعقاد خون ترقیقی (Dilutional coagulopathy) احتمالی و انتقال خون گسترده (Massive transfusion)، بیمار دچار انعقاد داخل عروقی منتشر شد. بیمار در خاتمهی عمل، دچار ایست قلبی گردید و پس از احیای قلبی- ریوی، ضربان قلب وی به حالت عادی برگشت و علایم حیاتی بیمار پایدار گردید. بیمار با حفظ لولهی تراشه و تعبیهی دستگاه ونتیلاتور، در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. یک هفته بعد، بیمار دچار سندرم دیسترس تنفسی حاد گردید و در انتهای هفتهی دوم، دستگاه ونتیلاتور با موفقیت جدا و لولهی تراشه خارج گردید. بیمار 21 روز بعد، با سلامت کامل ترخیص گردید.نتیجهگیری: در اعمال جراحی مانند جفت پرکرتا که با خونریزی شدید همراه است، جهت ثبات علایم حیاتی، لازم است به سرعت خون و مایعات زیاد تجویز گردد و پس از تثبیت نسبی علایم حیاتی، تجویز کریستالوئیدها محدود شود و فشار سیستول بین 100-70 میلیمتر جیوه حفظ گردد تا بیمار، دچار عوارض ناشی از اختلال انعقاد خون ترقیقی احتمالی و انتقال خون گسترده نشود. https://jims.mui.ac.ir/article_14869_6c1b0ee59fca4393743738b262a21090.pdf