دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953438720160722Indexایندکس14972FAایندکس مجله0000-0003-0874-1906Journal Article20170316Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_14972_2430772d300b23e25879878ead3368df.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953438720160722Etiology and Frequency Distribution of Crescentic Glomerulonephritis in Renal Biopsyبررسی اتیولوژی و توزیع فراوانی گلومرولونفریت کرسنتیک در بیوپسیهای کلیه69270014973FAآیدا جلالدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-1673-5741سید محسن حسینیدانشیار، گروه آمار زیستی، و اپیدمیولوژی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}زهره زمانیدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}سمانه خدادادیپژوهشگر، انستیتو پژوهشی نیکان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}میترا مرادیپژوهشگر، انستیتو پژوهشی نیکان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}حمید نصریاستاد، گروه داخلی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-1673-5741Journal Article20151114Background: Crescentic glomerulonephritis results from proliferating cells in Bowman's capsule and formation of crescents. It is classified in three major groups: Anti-Glomerular basement membrane (anti GBM) antibody mediated, Immune-complex mediated, and antineutrophil cytoplasmic antibody (ANCA)-associated glomerulonephritis.Methods: This is a cross-sectional study of 87 biopsy-proven cases of crescentic glomerulonephritis during 2011-2015 in a single center. They were classified into six groups: Lupus nephritis, Immunoglobulin A (IgA) nephropathy, ANCA-associated glomerulonephritis (containing of cANCA and pANCA vasculitis), Goodpasture syndrome, Cryoglobulinemia, and Poststreptococcal glomerulonephritis (PSGN).Findings: Of 87 renal biopsy, 62% were males. The mean age in all patients groups was 36 ± 17 years. Frequency distribution of the groups in our study were as follow: IgA nephropathy (41.3%), Lupus nephritis (36.7%), ANCA-associated glomerulonephritis (16%), Goodpasture syndrome (2.2%), Cryoglobulinemia (2.2%), and PSGN (1.1%). Mean and median of serum creatinine and proteinuria were 2 ± 1 mg/dl (Median = 1mg/dl) and 1930 ± 830 mg/day (Median = 2000mg/day). In this study, we found a significant positive correlation between the number of crescents and age (P < 0.001), additionally we found a positive association between the proportion of crescents and serum creatinine (P = 0.007), however, there were no significant correlation between the proportion of crescents and proteinuria (P > 0.050).Conclusion: This study reveals the importance of relationship between the proportion of crescents and serum creatinine .Therefore the proportion of crescents may influence the prognosis of the disease. This research approved most prevalence reason for crescentic glomerulonephritis was IgA nephropathy. This study shows the role of renal biopsy in early diagnosis of crescentic glomerulonephritis while this study showed the positive correlation between crescents and serum creatinine.مقدمه: گلومرولونفریت کرسنتیک، وضعیتی پاتولوژیک است که به صورت درگیری وسیع گلومرولها بیش از 50 درصد همراه با کرسنت مشخص میشود که به سه دستهی کلی Anti-Glomerular basement membrane (Anti-GBM)، ایمیون کمپلکس و واسکولیتهای ANCA associated (Antineutrophil cytoplasmic antibody) تقسیم میشود و استاندارد طلایی تشخیص آن بیوپسی کلیه میباشد.روشها: این مطالعه، یک مطالعهی توصیفی- تحلیلی- مقطعی بود که روی بیوپسی کلیهی بیماران مراجعه کننده به یک مرکز از سال 1390 تا شهریور 1394 انجام شد. از میان 1108 نمونهی بیوپسی، 87 بیمار کرسنتیک وارد مطالعه شدند. بیماران در 6 گروه کلی نفریت لوپوسی، نفروپاتی Immunoglobulin A (IgA) و هنوخ شوئن لاین (Henoch shoen line)، واسکولیتهای ANCA associated و وگنر، گودپاسچر، کرایوگلوبولینمی و Post streptococcal glomerulonephritis (PSGN) دستهبندی شدند.یافتهها: متوسط سن بیماران در این بررسی، به طور کلی در تمام گروهها 17 ± 36 سال (با کمینهی 3، بیشینهی 81 و متوسط 32 سال) بود. 54 بیمار (1/62 درصد) مرد بودند. از نظر توزیع فراوانی در میان گروهها 36 بیمار (3/41 درصد) IgA نفروپاتی وهنوخ شوئن لاین، 32 بیمار (7/36 درصد) نفریت لوپوسی، 14 بیمار (0/16 درصد) ANCA associated vasculitis، 2 بیمار گودپاسچر، 2 بیمار کرایوگلوبولینمی و 1 بیمار PSGN بودند. در بررسی حاضر، میانگین کراتینین سرم و پروتئین ادرار 24 ساعته در بیماران به ترتیب 1 ± 2 میلیگرم بر دسیلیتر (متوسط 1 میلیگرم) و 830 ± 1930 میلیگرم روزانه (متوسط 2000 میلیگرم روزانه) بود. در این مطالعه، میان سن و تعداد کرسنت رابطهی مثبت وجود داشت (001/0 > P). همچنین، میان تعداد کرسنت و کراتینین سرم نیز رابطهی واضح و مثبتی وجود داشت (007/0 = P)، اما میان تعداد کرسنت و پروتئین ادرار 24 ساعته، ارتباط معنیدار وجود نداشت.نتیجهگیری: این مطالعه، اهمیت ارتباط کرسنت با کراتینین سرم و سن رانشان داد. بنا بر این، تعداد کرسنتها و نوع آنها میتواند در پیشآگهی بیماران دخیل باشد. این مطالعه، نشان داد که IgA نفروپاتی، شایعترین علت کرسنتیک گلومرولونفریت در میان گروهها بوده است؛ به طور کلی، کرسنتیک گلومرولونفریت در تمام گروهها به جز لوپوس در آقایان بیشتر بود. مطالعهی حاضر، در یک مرکز انجام شد؛ پیشنهاد میشود که این مطالعه به صورت چند مرکزی انجام شود. همچنین، این مطالعه نقش انجام بیوپسی کلیه برای تشخیص زودهنگام کرسنت را نشان میدهد؛ چرا که کرسنت، ارتباط مثبتی با میزان کراتینین سرم داشت.https://jims.mui.ac.ir/article_14973_72f652f2cdca4abad6b31e9306b64a14.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953438720160722Evaluation of Lymphocyte Activation Gene3 (LAG-3) on Regulatory T Cells in Patients with Multiple Sclerosis by Intervention Effect of Fingolimodبررسی سلولهای T تنظیمی بیان کنندهی Lymphocyte-Activation Gene 3 (LAG-3) در بیماران مبتلا به Multiple Sclerosis با اثر مداخلهای داروی فینگولیمود70170614974FAناهید صداقتدانشجوی کارشناسیارشد، گروه ایمنیشناسی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات ام اس و نورو ایمونولوژی اصفهان، و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکیاصفهان، اصفهان، ایرانسیدحمید زرکش اصفهانیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانفرشته آلصاحبفصولاستادیار، گروه ایمنیشناسی، دانشکدهی پزشکی و و مرکز تحقیقات ام اس و نورو ایمونولوژی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمسعود اعتمادیفراستاد، گروه داخلی اعصاب، دانشکدهی پزشکی و و مرکز تحقیقات ام اس و نورو ایمونولوژی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-0066-3782وجیهه استادیدانشجوی دکتری، گروه ایمنیشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانفریبرز کیانپورگروه ایمنیشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمجتبی اکبریدانشجوی دکتری، گروه اپیدمیولوژی، دانشکدهی بهداشت و تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران0000-0002-5777-9612Journal Article20151215Background: Regulatory CD4+Foxp3+ T cells (Tregs) play an important role in the prevention of autoimmune disease. It is also suggested that in multiple sclerosis (MS), a central nervous system disease, an aberrant Treg function may play a role. Lymphocyte activation gene3 (LAG-3) as a surface marker of Treg cells with negative regulation of the immune system can effectively encounter with effector lymphocytes. In this study, we evaluated frequency of CD4+Foxp3+LAG-3+ T cells before and after treatment with Fingolimod.Methods: Blood samples was obtained from 20 patients with multiple sclerosis before and after 1 months of Fingolimod treatment, and from 12 age-matched healthy control subjects. Then pripheral blood mononuclear cell (PBMCs) were isolated and the frequency of Treg cells expressing LAG-3 were determined by flowcytometry.Findings: The frequency of CD4+Foxp3+LAG3+ T cells in the peripheral blood of MS patients was increased when compared to baseline (P = 0.005).Conclusion: Our findings suggested that Fingolimod not only increases CD4+Foxp3+ Treg cells, but also is able to enhance expression of LAG-3 on their surface. This is a new finding for the Fingolimod on the immune system.مقدمه: سلولهای T تنظیمیCD4+Foxp3+ دارای نقش عمده در تعدیل پاسخهای ایمنی و به علاوه، ایجاد تحمل ایمنی در جلوگیری از بروز بیماریهای خود ایمن میباشند. همچون بسیاری از بیماریهای خود ایمن دیگر، پیشنهاد میشود که مولتیپل اسکلروزیس (MS یا Multiple sclerosis) نیز به عنوان یک بیماری سیستم عصبی مرکزی، با نقص عملکردی یا تعدادی از این قبیل سلولها همراه باشد. ژن 3 فعالسازی لنفوسیت (LAG-3 یا Lymphocyte-activation gene 3)، اکنون به عنوان یک نشانگر سطحی سلولهای T تنظیمی با عملکرد تنظیم منفی سلولهای اجرایی سیستم ایمنی، شناخته میشود. در این مطالعه، به بررسی میزان بیان LAG-3 بر سطح لنفوسیتهای T تنظیمی این بیماران با به کارگیری اثر مداخلهای داروی فینگولیمود، پرداخته شد.روشها: مقدار 10 میلیلیتر خون کامل از 20 فرد مبتلا به MS قبل و بلافاصله پس از یک ماه مصرف داروی فینگولیمود و 12 فرد سالم گرفته شد و سلولهای تک هستهای خون محیطی (PBMC یا Pripheral blood mononuclear cell) از آنها جدا شد. سپس، سلولها با کاربرد آنتیبادیهای کونژوگهی ضد نشانگرهای سطحی و داخل سلولی و با استفاده از تکنیک فلوسایتومتری، ارزیابی شدند.یافتهها: میزان بیان سلولهای T تنظیمی CD4+Foxp3+LAG3+ پس از یک ماه مصرف داروی فینگولیمود افزایش یافت (005/0 = P).نتیجهگیری: افزایش سلولهای T تنظیمی بیان کنندهی LAG-3 پس از یک ماه مصرف داروی خوراکی فینگولیمود، میتواند علاوه بر نقش این قبیل سلولها در بهبود بیماران، جنبههای دیگری از اثرات فینگولیمود را نیز نمایان کند.https://jims.mui.ac.ir/article_14974_7d38b06a99b43590922a4709f9d4fc0a.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953438720160722Study of Sodium Valproate's Side Effects in 2 to 15 -Year-Old Children with Epilepsy or Migraine Disordersبررسی عوارض سدیم والپروات در کودکان 15-2 سالهی مبتلا به صرع و میگرن70771114975FAامید یقینیاستادیار، گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانجعفر نصیریاستادیار، گروه کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-3624-6849پریسا نصر اصفهانیدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20151226Background: Valproic acid is a wide spectrum drug in treatment of different types of epilepsy and migraine disorders. However, few studies have been conducted concerning drug-related side effects and their importance, particularly among Iranian children.Methods: This prospective study was performed on 217 children aged 2 to 15 years old during 2014-15. Simple sampling was used to select children referred to pediatric neurologist in special clinic of medical university of Isfahan, Iran. Required data including demographic data, cause and dose and duration of using sodium valproate and drug-related side effects were collected. One case developed acute pancreatitis and 2 patients passed away.Findings: Out of 217 subjects, most common complication was weight gain in 112 patients (51.6%). Increasing appetite (31.8%), abdominal pain (16.1%), headache (6.0%) and educational decrease (4.1%) significantly related to increasing age and improving mood state (5.1%) related to decreasing age(P = 0.036). Vomiting (3.2%) and thrombocytopenia (1.8%) related to increasing dose of valproate (respectively, P = 0.0001, P = 0.020). Other complications were not associated with age and drug's dose.Conclusion: Serious adverse reactions of sodium valproate as an antiepileptic drug is rare but physician should be careful about alarming signs in children to prevent severe complications.مقدمه: والپروئیک اسید، یک داروی وسیعالطیف در درمان انواع صرع و میگرن میباشد، اما عوارض جانبی دارو و اهمیت هر یک از انواع آن، به خصوص در ایران به میزان کمی بررسی شده است. مطالعهی حاضر، با هدف تعیین شیوع انواع عوارض این دارو و عوامل مرتبط با آن در کودکان 15-2 ساله در شهر اصفهان انجام شد.روشها: این مطالعهی آیندهنگر در سالهای 94-1393 بر روی 217 کودک 15-2 سالهی مراجعه کننده به کلینیک ویژهی نورولوژی کودکان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با روش نمونهگیری آسان انجام شد. اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافیک، علت، دز و مدت استفاده از سدیم والپروات و عوارض دارو و با مراجعه به پزشک جمعآوری شد.یافتهها: از 217 نفر مورد مطالعه، شایعترین عارضه، افزایش وزن با 112 نفر (6/51 درصد) بود. در بین عوارض بررسی شده، افزایش اشتها (8/31 درصد)، درد شکم (1/16 درصد)، سردرد (0/6 درصد) و افت تحصیلی (1/4 درصد)، بهبود وضعیت خلق (1/5 درصد) و استفراغ (2/3 درصد) شایعتر بود. یک نفر مبتلا به پانکراتیت و دو مورد مرگ نیز مشاهده شد.نتیجهگیری: عوارض داروی سدیم والپروات به عنوان یک داروی ضد تشنج، اغلب خطرناک نمیباشد، اما توجه پزشک به عوارض دارویی به خصوص علایم خطر جهت کودکان میتواند باعث جلوگیری از مشکلات خطرناکتر شود. در ضمن، افتراق عوارض خفیف و شدید دارو از یکدیگر، میتواند سودمند باشد.https://jims.mui.ac.ir/article_14975_0c4cca7abecc9f79019e6e8bb4d280bd.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953438720160722Bacterial and Mold Contamination of Milk and Dairy Products Distributed By Traditional or Commercial Producers in Isfahan, Iran, In 2015بررسی آلودگی باکتریایی و کپکی شیر و فراوردههای لبنی تولید شده به روش صنعتی و سنتی عرضه شده در سطح شهر اصفهان در سال 139471271714976FAضیاءالدین کشاورزپوردانشجوی کارشناسی ارشد، مرکز تحقیقات امنیت غذایی و گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکدهی تغذیه و علوم غذایی و کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}مسعود سامیدانشیار، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکدهی تغذیه و علوم غذایی و مرکز تحقیقات امنیت غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}حمیدرضا فلاحتیمعاونت غذا و دارو، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-8220-4511رسول محمدیاستادیار، گروه انگل و قارچشناسی پزشکی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات عفونی و گرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20160113Background: Milk is an important component of the food pyramid and can provide a lot of human daily nutritional needs. Dairy products can be contaminated to various bacteria and fungi. This study aimed to investigate the contamination of traditional and industrial milk and dairy products in Isfahan, Iran, and also identification of molds by using phenotypic methods.Methods: 155 samples were randomly collected in Isfahan. Specimens were identified by phenotypic tests and data was analyzed using the SPSS software.Findings: There was no relationship between traditional and commercial contamination of dairy products with coliform and Escherichia coli (P = 0.79). Penicillium spp. and Candida orthopsilosis had the most (33.5%) and the least (1.2%) prevalence among isolates, respectively. Majority of molds were isolated from cheese and yogurt. The average contamination of mold in traditional products is significantly higher than commercial products (P> 0.001).Conclusion: Sanitation and apply appropriate standards for dairy products in order to prevent secondary contamination and health standards in traditional units need to be ensuring the safety of dairy products.مقدمه: بیماریهای قابل انتقال از غذا همواره مشکلات و خسارات زیادی را برای مصرف کنندگان به همراه دارند. شیر جزء مهمی از هرم غذایی میباشد و میتواند بسیاری از نیازهای تغذیهای روزانهی انسان را تأمین کند. محصولات لبنی، میتوانند به باکتریها و کپکها آلوده شوند و باعث بروز عفونتهای گوارشی و مسمومیت غذایی شوند. این مطالعه، به منظور بررسی میزان آلودگی شیر و محصولات لبنی و تعیین جنس کپکهای آلوده کنندهی این محصولات با روشهای مورفولوژیک صورت پذیرفت.روشها: تعداد 155 نمونه شامل 30 نمونهی شیر، 26 نمونهی ماست، 50 نمونهی دوغ و 49 نمونهی پنیر در فصلهای بهار و تابستان سال 1394 از سطح شهر اصفهان بر اساس الگوی نمونهبرداری تصادفی ساده جمعآوری شد. نمونهها با روشهای فنوتایپیک و انواع Candida با روش Polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) شناسایی شدند. نرمافزار SPSS در تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفت.یافتهها: ارتباط معنیداری بین آلودگی محصولات لبنی سنتی و صنعتی با انواع کلیفرم و Escherichia coli (E.coli) مشاهده نشد (790/0 = P). بیشترین و کمترین درصد فراوانی قارچی، مربوط به جنس Penicillium با 5/33 درصد و Candida orthopsilosis با فراوانی 2/1 بود. همچنین، بیشترین تنوع کپکی در دوغ و پنیر مشاهده شد. میانگین آلودگی کپک در محصولات سنتی به طور معنیداری بیشتر از محصولات صنعتی بود (001/0 > P).نتیجهگیری: کیفیت میکروبی بسیاری از محصولات عرضه شده در سطح شهر اصفهان، مناسب و قابل قبول است، اما مشاهدهی آلودگی به E.coli و آلودگی بالای محصولات مورد مطالعه به مجموعهی کپک و مخمر، اقدامات لازم و مؤثرتری برای رعایت نکات بهداشتی در طول فرایند تولید و عرضه را میطلبد.https://jims.mui.ac.ir/article_14976_2f9e8937f9b10903047662a8770166f1.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953438720160722The Effect of Topical Avastin in the Success Rate of Dacryocystorhinostomyبررسی اثر آواستین موضعی در میزان موفقیت عمل Dacryocystorhinostomy71872314977FAعلی صالحیدانشیار، گروه چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای چشم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}علیرضا زندیدانشیار، گروه چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای چشم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}اطهر زندیدستیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}سید محمد علی ابطحیاستادیار، گروه چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای چشم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}سیدعلی سنبلستاندستیار، گروه چشم پزشکی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات بیماریهای چشم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20160129Background: Many factors are involved in the failure rate of dacryocystorhinostomy (DCR) surgery as the standard treatment of nasolacrimal duct obstruction. There is however, a lot of evidence that bevacizumab (Avastin) with less side effects, has the same anti-fibrosis effects. In this study we evaluated the effect of this drug on the failure rate of DCR.Methods: 60 candidates for DCR were divided to two groups each one containing 30 patients. These 2 groups were matched by age and sex. We used Avastin eye-drops (5 mg/ml) every 6 hours in one group for 2 weeks in addition to other post-op routine treatments. The patients were evaluated for failure of DCR 2 weeks and 3 months after surgery.Findings: In the Avasin group no patient showed surgery failure. In the other group, 1 patient in 2 week and 2 patients in 3 months follow-up showed failure. However this difference between 2 groups was not statistically significant and maybe due to small sample size. (P = 0.327, Fisher exact test).Conclusion: Avastin eye drop may lower the failure rate of DCR. This subject needs to be more evaluated in further studies.مقدمه: در جراحی Dacryocystorhinostomy به عنوان درمان استاندارد انسداد مجرای اشکی، عوامل مختلفی در پیشگیری از عود دخیل هستند. با توجه به ذکر خواص ضد فیبروز برای داروی کم عارضهتر آواستین، پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر این ماده در کاهش عود پس از این روش جراحی انجام شد.روشها: 60 چشم بیماران Dacryocyst که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به شکل نمونهگیری پشت سر هم از بین مراجعان مرکز آموزشی- درمانی فیض انتخاب و به دو گروه 30 نفرهی شاهد و مورد تقسیمبندی شدند. دو گروه از نظر سن و جنس، همسانسازی شدند. در گروه مورد، از 24 ساعت پس از جراحی علاوه بر درمانهای معمول، از قطرهی آواستین هر 6 ساعت با غلظت 5 میلیگرم در سیسی به مدت 2 هفته استفاده شد. بیماران در فواصل 2 هفته و 3 ماه پس از عمل، فراخوان شدند و از نظر علایم شکست عمل مورد بررسی قرار گرفتند.یافتهها: از 30 نفر افراد گروه مورد، در پیگیری 2 هفته و3 ماهه، هیچ یک از بیماران دچار عود نشدند. در گروه شاهد، 1 نفر در پیگیری 2 هفته و 2 نفر دیگر در پیگیری 3 ماهه دچار عود شدند. در مقایسهی دو گروه، با وجود این تفاوت در نتایج، تفاوت از نظر آماری بارز نبود (327/0 = P طبق آزمون Fisher's exact).نتیجهگیری: احتمال میرود قطرهی آواستین بعد از جراحی Dacryocystorhinostomy، باعث کاهش میزان شکست جراحی شود. برای اثبات این موضوع، انجام مطالعات بزرگتر لازم است.https://jims.mui.ac.ir/article_14977_83e18a836003f61f00c64d962b36c9bd.pdf