دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923Indexایندکس1533610.22122/jims.v35i444.10005FAایندکس مجله0000-0003-0874-1906Journal Article20180424Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_15336_1fff5351bec6a9b557509be61bb14956.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923Anatomic Distribution of Coronary Culprit Lesion and Five-Year Follow-Up for Major Adverse Cardiac Events (MACE) in Patients with Acute Coronary Syndromeبررسی آنژیوگرافیک توزیع ضایعات عروق کرونری قلب و پیامدهای قلبی بزرگ در طولانی مدت در بیماران سندرم کرونری حاد: پیگیری پنج ساله1074107915337FAسید محمد هاشمیاستاد، گروه قلب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعلیرضا فیروزفردانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-5860-493Xپریسا حاج حیدریدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانقاسم یادگارفردانشیار، گروه اپیدمیولوژی و آمار، دانشکدهی بهداشت و مرکز تحقیقات نارسایی قلب، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-5331-3890منیژه دانشدانشیار، گروه اپیدمیولوژی و آمار، دانشکدهی بهداشت و مرکز تحقیقات نارسایی قلب، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانپوریا شورشیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170625Background: Rupture of an atherosclerotic plaque or endothelial erosion with superimposed thrombosis in coronary arteries are primary causes of acute coronary syndromes. This study aimed to evaluate the anatomic distribution of culprit lesions by coronary territories, also to find any association between long-term outcomes and culprit lesion location in patients with non-ST-segment elevation acute coronary syndrome (NSTE-ACS).Methods: Patients presented at the emergency room of a tertiary cardiac center with symptoms suggestive of ACS, possible candidates for elective coronary angiography (CAG), were enrolled and followed up every year for five years for major adverse cardiac events (MACEs).Findings: The subjects had a mean age of 60.6 ± 11.3 years, whom 74.4% were men. CAG revealed that among 98 lesions in coronary arteries, the left anterior descending (LAD) artery was the most common accused artery with frequency of 46%. Five-year follow-up results showed that 32.2% of patients experienced MACE which developed more in the LAD (38%) and then the right coronary artery (RCA) territories (27.6%) with no significant differences between other territories.Conclusion: Although we found no significant differences between MACEs scores in different groups of coronary territories, but cardiologists may be able to plan follow-ups by the primary lesion. According to our study, the most frequent MACE was repeated percutaneous coronary intervention (PCI), which showed the importance of intervention in early diagnose, follow-up and treatment. Further studies with higher sample sizes are needed to show the prognostic value of culprit lesion territory in patients with ACS.مقدمه: سندرم کرونری حاد، مجموعهی علایمی است که به دنبال پارگی پلاک آترواسکلروتیک یا ترومبوزهای سوار شده بر آن در عروق کرونر قلبی ایجاد میشوند. این مطالعه، با هدف بررسی توزیع آناتومیک ضایعات عروق کرونری و بررسی ارتباط آن با پیامدهای قلبی بزرگ در طولانی مدت (Major adverse cardiac events یا MACE) در بیماران سندرم حاد کرونری بدون صعود قطعهی ST انجام شد.روشها: در مطالعهی آیندهنگر حاضر، بیماران مراجعه کننده با علایم سندرم حاد کرونری بررسی و طی 5 سال بعد با استفاده از پرسشنامهی MACE پیگیری شدند.یافتهها: 90 بیمار مورد مطالعه، میانگین سنی 6/60 ± 3/11 سال داشتند. 4/74 درصد شرکت کنندگان مرد بودند، 0/60 درصد مبتلا به فشار خون و 4/34 درصد مبتلا به دیابت بودند. از 98 ضایعهی یافت شده، Left anterior descending (LAD)، بیشترین شیوع درگیری (0/46 درصد) را داشت. پس از آن، شیوع درگیری در شریانهای Left circumflex (LCX) و Right coronary artery (RCA) هر کدام 25/3 درصد بود. پیگیریها نشان داد که 2/32 درصد از بیماران، دچار حداقل یکی از عوارض MACE شدند که بیشتر این عوارض (0/38 درصد)، مربوط به شریان LAD بود. بیشترین پیامد (3/23 درصد)، مربوط به بازگشایی مجدد عروق کرونر بود، اما ارتباط معنیداری بین عروق کرونر و خطر بروز MACE یافت نشد.نتیجهگیری: در این مطالعه، نسبت توزیع ضایعات عروق کرونر و خطر وقوع MACE مشخص شد. بیشترین پیامد در طی 5 سال پس از آنژیوپلاستی، بازگشایی مجدد این عروق میباشد که در پیگیری و درمان این بیماران، کمک شایانی به متخصصین بالین میکند.https://jims.mui.ac.ir/article_15337_7d708a944fdde9ad44ce087c5a125495.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923The Effect of Women’s Communication Skills on Domestic Violenceتأثیر مهارتهای ارتباطی زنان بر خشونت خانگی از سوی همسران1080108715338FAحوریه انصاریاستادیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-6928-1387پرستو گلشیریدانشیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-8446-8353سیده رکسانا مستجابالدعواتیدانشجوی دورهی عالی بهداشت عمومی، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-2468-5345Journal Article20170730Background: Violence against women as domestic violence is a mental health problem in women, present in all countries. Overlooking this problem could entail irremediable harms to mother and child health.Methods: This cross-sectional study was conducted on 385 married women from Karchagan-Lenjan, Iran, during 2015-2016. Needed information were gathered via using two questionnaires involving violence dimension and measurements on knowledge, attitude, and action of women toward domestic violence and their communication skills, as well.Findings: Mean score (SD) of women’s knowledge toward domestic violence was 7.62 ± 2.90 and was higher than average. No significant difference was seen between mean extent of violence in couples with equal level of education and couples with different levels of education (P = 0.500). Total violence and its components had reverse significant association with total communication skills and verbal skills (P < 0.050). In addition, physical violence among husbands had direct association with number of children and feedback skills and reverse association with husbands’ level of education of and verbal skill.Conclusion: Using communication skills could lower couple contention or, at least, defer it to a better time. Obviously, verbal skill is the most important and effective way in establishing and management of relations. Our findings show that improving the communication skills in women could reduce the violence, especially physical violence, against them.مقدمه: خشونت علیه زنان و همسرآزاری، یکی از معضلات بهداشت روان در زنان است که در همهی کشورها وجود دارد. عدم توجه به این مشکل، میتواند صدمات جبران ناپذیری به سلامت روان مادران و کودکان وارد نماید.روشها: مطالعهی مقطعی حاضر، در نمونهی 385 نفری از زنان متأهل منطقهی کرچگان شهرستان لنجان در سالهای 95-1394 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز، با استفاده از دو پرسشنامه شامل اطلاعات مربوط به میزان خشونت و همچنین، سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد زنان نسبت به خشونت خانگی (همسرآزاری) و مهارتهای ارتباطی آنان جمعآوری گردید.یافتهها: نمرهی آگاهی زنان نسبت به همسرآزاری 90/2 ± 62/7 بود؛ بر این اساس، اطلاع زنان نسبت به موضوع همسرآزاری از حد متوسط بیشتر بود. رابطهی معنیداری میان میزان خشونت و یکسان یا متفاوت بودن سطح تحصیلات زوجین دیده نشد (500/0 = P). خشونت کل و اجزای آن، با مهارت ارتباطی کل و مهارت کلامی رابطهی معکوس و معنیداری داشت (050/0 > P). همچنین، میزان خشونت فیزیکی با تعداد فرزندان و مهارت بازخورد زنان رابطهی مستقیم و با سطح تحصیلات شوهران و مهارت کلامی زنان، رابطهی معکوس نشان داد.نتیجهگیری: استفاده از مهارتهای ارتباطی، تنشها و مشاجرهی بین زوجین را میکاهد یا حداقل به زمان بهتری موکول مینماید. بدیهی است که مهارت کلامی، عمدهترین و مؤثرترین روش در برقراری و مدیریت ارتباطات است. یافتههای مطالعهی حاضر، نشان میدهد که تقویت مهارتهای ارتباطی زنان، میتواند به کاهش خشونت، به ویژه خشونتهای فیزیکی علیه آنان منجر شود.https://jims.mui.ac.ir/article_15338_4d95cb11b19ee628befbd76edf21244f.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923The Relationship between Blood Gas and Saliva Gases in Patients Hospitalized in Intensive Care Unitsبررسی ارتباط شاخصهای گازهای خون شریانی با شاخصهای گازهای ترشحات بزاق در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه1088109315339FAسید تقی هاشمیاستادیار، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-2626-8868بابک علی کیاییاستادیار، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-3236-1970داریوش مرادی فارسانیاستادیار، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-2192-1610فروغ امیدیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170214Background: Electrolytes imbalance is one of the most prevalent complications among the patients hospitalized in intensive care unit (ICU) and for early detection of it, concentrations of blood gases are measured. But, phlebotomy is related to secondary complications such as infection in these patients. This study aimed to determine the relationship between the concentrations of blood gases and saliva gases in patients hospitalized in internal care units.Methods: This was a cross-sectional study in internal care units of Alzahra hospital, Isfahan, Iran during 2015-2016. 120 patients admitted in internal care unit were selected and amounts of blood gases including pH, partial pressure of carbon dioxide (PCO2), bicarbonate (HCO3), and partial pressure of oxygen (PO2) were measured in blood and saliva and compared between the two samples.Findings: There were statistically significant direct correlation between the amounts of pH, PCO2, HCO3, and PO2 in blood and saliva (Pearson correlation coefficient of 0.25, 0.74, 0.72, and 0.58, respectively) (P < 0.050 for all).Conclusion: The direct correlation between the concentration of blood and saliva gases suggests that water-electrolyte imbalance probably can be predicted via measuring gases concentration in saliva. This can decrease interventional procedures and finally decrease secondary complications due to repeated phlebotomy in patients hospitalized in intensive care units. More studies are recommended.مقدمه: اختلال الکترولیت، یک عارضهی شایع در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه است که به منظور تشخیص به موقع آن، غلظت گازهای خونی اندازهگیری میگردد؛ خونگیریهای مکرر از این بیماران، احتمال بروز عوارض ثانویه و عفونت را افزایش میدهد. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف تعیین ارتباط شاخصهای گازهای خون شریانی با شاخصهای گازهای ترشحات بزاق در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه به انجام رسید.روشها: در یک مطالعهی مقطعی، 120 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژهی بیمارستان الزهرای (س) اصفهان در سال 1395 انتخاب شدند. با نمونهگیری از خون و بزاق بیماران، pH و غلظت گازهای خون و بزاق شامل Partial pressure of carbon dioxide (PCO2)، Bicarbonate (HCO3) و Partial pressure of oxygen (PO2) در بیماران اندازهگیری و مقایسه گردید.یافتهها: بین pH، PCO2، HCO3 و PO2 خون و بزاق، همبستگی مستقیم و معنیداری به ترتیب به مقدار 25/0، 74/0، 72/0 و 58/0 وجود داشت و در تمامی موارد، بین شاخصهای گازهای خون و بزاق رابطهی مستقیم و معنیداری وجود داشت (050/0 > P برای همه).نتیجهگیری: بین غلظت گازهای خون شریانی و بزاق، همبستگی مستقیم و معنیداری وجود داشت و احتمال آن میرود که بتوان با آنالیز عوامل الکترولیتی در بزاق، احتمال بروز اختلالات الکترولیتی را در بیماران پیشبینی نمود و از این طریق، از میزان اعمال تهاجمی و بروز عوارض ثانویهی ناشی از خونگیریهای مکرر در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه کاست، اما با توجه به کمبود مطالعات، پیشنهاد میگردد مطالعات بیشتری در این زمینه انجام گیرد.https://jims.mui.ac.ir/article_15339_a96d97d22b454047448a4d52c82e473e.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923One-Year Follow-Up Evaluation of Cognitive Function in Patients with Coronary Artery Disease and Over 65 Years of Age in Isfahan City, Iranارزیابی سیر یک سالهی وضعیت شناختی بیماران بالای 65 سال تحت آنژیوگرافی عروق کرونری در سالهای 95-1394 در شهر اصفهان1094110015340FAمجید برکتیناستاد، مرکز تحقیقات روان تنی و گروه روانپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}شهرزاد مرتضویدستیار، گروه روانپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانزهرا تیموریدستیار، گروه قلب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانسید محمد هاشمیاستاد، گروه قلب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمحمدرضا مرآثیاستاد، گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170606Background: Vascular diseases and cognitive impairment are prevalent in elder people. Association between cardiovascular diseases and cognitive dysfunction is reported in previous studies and there are limited studies followed patients with cardiovascular diseases for cognitive functions. This study aimed to evaluate patients with coronary artery diseases and over 65 years of age for cognitive function.Methods: This was a prospective cohort study on patients undergoing coronary artery angiography in Sina and Chamran hospitals, Isfahan City, Iran, during 2015-2016. At first, Neuropsychiatry Unit Cognitive Assessment Tool (NUCog), Tower of London (TOL) test, Color Trail Test (CTT) and Mini-Mental Status Exam (MMSE) were done for all participants and after one year, these patients were again evaluated for cognitive function.Findings: 85 patients with mean age of 65.78 ± 5.30 years were evaluated; of them, 85.9% were men. The mean score of NUCog test was not statistically different between the beginning and end of the study (P = 0.670). The mean scores of MMSE and TOL tests and also the mean time of TOL test were statistically different between the first and second evaluation (P = 0.030, P = 0.020, and P < 0.001, respectively). The mean score differences during the study were significantly improved in CTT1 but not in CTT2 (P = 0.007 and P = 0.220, respectively).Conclusion: Generally, presence of cardiovascular disease especially coronary artery disease can deteriorate cognitive function in elder patients over times.مقدمه: بیماریهای واسکولار و اختلالات شناختی دو مشکل سلامت شایع در بین افراد سالمند است. همراهی بیماریهای قلبی- عروقی و اختلالات شناختی در افراد سالمند بسیار بیان شده است و مطالعات کمتری تغییرات شناختی را در این بیماران در یک بازهی زمانی مورد بررسی قرار داده است. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی وضعیت شناختی بیماران بالای 65 سال تحت آنژیوگرافی عروق کرونری بود.روشها: این مطالعه، یک مطالعهی همگروهی آیندهنگر بود که بر روی بیماران تحت آنژیوگرافی عروقکرونر در سالهای 95-1394 در بیمارستانهای شهید چمران و سینای اصفهان انجام شد. در ابتدا، آزمونهایNeuropsychiatry unit cognitive assessment tool (NUCog)، Tower of London (TOL)، Mini- mental status exam (MMSE) و Color trail test (CTT) برای کلیهی بیماران تکمیلگردید. سپس، کلیهی بیماران پس از مدت یک سال با استفاده از این سه آزمون، بار دیگر تحت بررسی وضعیت شناختی قرار گرفتند و نتایج حاصل از آن، از طریق نرمافزار SPSS با یکدیگر مقایسه شد.یافتهها: در این مطالعه، 85 بیمار با میانگین سنی 30/5 ± 78/65 سال بررسی شدند که 9/85 درصد آنها مرد بودند. میانگین نمرهی کسب شده از آزمون NUCog در ابتدا و انتهای مطالعه، تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت (670/0 = P). میانگین نمرهی کسب شده از آزمون MMSE در ابتدا و انتهای مطالعه، با یکدگیر تفاوت معنیداری داشت (030/0 = P). میانگین نمرهی کسب شده از آزمون TOL (001/0 > P) و همچنین، میانگین زمان این آزمون در ابتدا و انتهای مطالعه (020/0 = P) با یکدیگر تفاوت آماری معنیداری داشتند. میانگین نمرهی کسب شده از آزمون CTT در ابتدا و انتهای مطالعه، در CTT1 بیانگر بهبود معنیدار (007/0 = P) و در CTT2 غیر معنیدار (220/0 = P) بود.نتیجهگیری: به طور کلی، وجود بیماریهای قلبی- عروقی، به خصوص بیماریهای عروق کرونری در افراد سالمند، در گذر زمان موجب پیشرفت اختلالات شناختی در این افراد میشود.https://jims.mui.ac.ir/article_15340_b6515d01e9fe27d26a61d37ae7be140f.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923Assessment of Physical Activity and Sleep Disorders in Non-Medical Studentsبررسی ارتباط میزان فعالیت فیزیکی و اختلالات خواب در دانشجویان غیر پزشکی1101110615341FAنسیم نمیرانیاناستادیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانغزال حسنپورپزشک عمومی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانوحید سیدمعلمیپزشک عمومی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمحمود وکیلیدانشیار، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایران0000-0002-0113-7100Journal Article20170807Background: Sleep disorder is a usual complaint of general population. Sleep disorders can affect college students’ educational functioning, mood, cognition, and self-esteem negatively. Different studies have various opinions about the effects of exercise and physical activity on sleep quality. The aim of the current study was to assess sleep status in non-medical students.Methods: This was an analytic cross-sectional study conducted on 250 non-medical students in Yazd University, Iran, during 2016-17. 25 students were chosen randomly of each of 10 different non-medical majors and filled the Iranian version of International Physical Activity Questionnaire (IPAQ) and Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI) questionnaire.Findings: Participants had mean age of 19.95 ± 1.65 years. 129 cases (51.6%) were boys and 121 cases (48.4%) were girls. There was no significant association between sleep disorders and body activity in studied population (P = 0.250). Girls’ Body activity was significantly less than boys’ (P < 0.001). Sleep disorder severity was not significantly different between the two genders (P = 0.065). Body activity and sleep disorders severity were significantly different in various majors (P = 0.013 and P = 0.004, respectively).Conclusion: Results of current study show that the rate of sleep disorder does not have significant association with physical activity. In addition, the rate of sleep disorders is not significantly different between boys and girls. Rate of physical activity and sleep disorder severity were significantly different among various non-medical majors.مقدمه: اختلالات خواب، از شکایات شایع افراد جامعه است. اختلالات خواب در جمعیت دانشجویان، میتواند بر عملکرد آموزشی، خلق، شناخت و اعتماد به نفس افراد تأثیر بگذارد. مطالعات مختلف، نظرات متنوعی در مورد تأثیر ورزش و فعالیت فیزیکی بر کیفیت خواب دارند. هدف از انجام مطالعهی حاضر، بررسی اختلالات خواب در میان دانشجویان رشتههای مختلف غیر پزشکی و ارتباط آن با میزان فعالیت فیزیکی این دانشجویان بود.روشها: مطالعهی حاضر، از نوع مقطعی بود که بر روی 250 نفر از دانشجویان غیر پزشکی دانشگاه یزد در سالهای 96-1395انجام شد. تعداد 25 دانشجو به صورت تصادفی از ده رشتهی غیر پزشکی انتخاب شدند و پرسشنامههای The Iranian version of international physical activity questionnaire (IPAQ) و Pittsburgh sleep quality index (PSQI) را تکمیل کردند.یافتهها: افراد شرکت کننده در مطالعهی حاضر، میانگین سنی 65/1 ± 95/19 سال داشتند. 129نفر (6/51 درصد) از شرکت کنندگان مرد و 121 نفر (4/48 درصد) زن بودند. بین میزان اختلال خواب و فعالیت افراد مورد مطالعه، ارتباط معنیداری مشاهده نشد (25/0 = P). میزان فعالیت بدنی در خانمها به صورت معنیداری کمتر از آقایان بود (001/0 > P). شدت اختلال خواب در خانمها و آقایان، تفاوت معنیداری نداشت (065/0 = P). میزان فعالیت فیزیکی (013/0 = P) و شدت اختلال خواب (004/0 = P)، به صورت معنیداری در رشتههای مختلف متفاوت بود.نتیجهگیری: میزان اختلال خواب با فعالیت افراد ارتباط معنیدار آماری ندارد. همچنین، میزان اختلال خواب در میان زنان و مردان به صورت معنیداری متفاوت نیست. میزان فعالیت فیزیکی و شدت اختلال خواب در رشتههای غیر پزشکی متنوع به صورت معنیداری با یکدیگر متفاوت است.https://jims.mui.ac.ir/article_15341_e969441fad4a045d19f0747854f862fb.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923Comparison of the Efficacy of Bilateral Infraorbital Nerve Block Using Local Marcaine and Pethidine with Local Marcaine and Intravenous Pethidineمقایسهی کارایی بلوک دو طرفهی عصب اینفرا اوربیتال با استفاده از مارکائین و پتیدین موضعی با مارکائین موضعی و پتیدین داخل وریدی1107111215342FAحمید حاجی غلام سریزدیدانشیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}امید آقاداودیدانشیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-2251-1800امیر شفااستادیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-5281-3458امین سلطانی هفشجانیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170609Background: Cleft lip is one of the most common congenital anomalies in the world. There has been recently a considerable increase in use of local methods. In this regard, opioids are the common adjuvants but their safety and efficacy have not been studied extensively in children undergoing cleft lip repair. Therefore, we aimed to investigate the efficacy of local pethidine in comparison with intravenous pethidine in patients undergoing bilateral infraorbital nerve block.Methods: In this prospective, randomized, double-blind study, 40 children undergoing cleft lip repair allocated randomly to two groups. Group 1 received infraorbital injection of Marcaine and pethidine; and group 2 received infraorbital injection of Marcaine and intravenous pethidine. Statistical analysis was performed using SPSS software.Findings: The mean pain score was 5.15 ± 1.87 and 5.85 ± 2.10 in groups 1 and 2, respectively (P = 0.21). There was no significant difference in postoperative analgesic requirements between the groups (P > 0.05). There were no major complications in both groups.Conclusion: There was no significant differences between addition of pethidine to Marcaine and intravenous injection of pethidine in terms of postoperative pain score, duration of hospitalization, and postoperative analgesic requirements. Although no major complications were found, intravenous injection of pethidine is not suggested for cleft lip repair in children.مقدمه: شکاف لب، یکی از شایعترین ناهنجاریهای مادرزادی در جهان میباشد. به تازگی، افزایش قابل توجهی در استفاده از روشهای موضعی دیده میشود. در این زمینه، اپیوئیدها شایعترین ادجوانتها میباشند، اما ایمنی و کارایی آنها به طور گسترده در کودکان کاندیدای ترمیم شکاف لب مطالعه نشده است. بنابراین مطالعهی حاضر با هدف بررسی و مقایسهی تأثیر پتیدین وریدی با پتیدین موضعی در بلوک دو طرفهی عصب اینفرا اربیتال در جراحی ترمیم شکاف لب انجام شد.روشها: در این مطالعهی آیندهنگر، تصادفی و دو سو کور، 40 کودک کاندیدای ترمیم شکاف لب به دو گروه اختصاص یافتند. در هر دو گروه، مارکائین به صورت تزریق اینفرا اوربیتال تجویز شد، اما پتیدین، در یکی از گروهها به صورت موضعی و در گروه دیگر به صورت تزریق داخل وریدی تجویز گردید. دادههای هر دو گروه بررسی و طی آنالیز آماری با استفاده از نرمافزار SPSS مقایسه شد.یافتهها: میانگین امتیاز درد در گروه پتیدین موضعی 87/1 ± 15/5 و در گروه پتیدین وریدی، 10/2 ± 85/5 بود (21/0 = P). تفاوت معنیداری در نیاز به مسکن بعد از عمل بین گروههای مورد مطالعه وجود نداشت (05/0 < P). عوارض جدی در دو گروه دیده نشد.نتیجهگیری: تفاوت معنیداری در افزودن پتیدین به مارکائین و تزریق داخل وریدی پتیدین از نظر امتیاز درد پس از عمل، طول مدت بستری و نیاز به مسکن بعد از عمل وجود نداشت. اگر چه عوارض جدی یافت نشد، اما تزریق داخل وریدی پتیدین برای ترمیم شکاف لب در کودکان پیشنهاد نمیشود.https://jims.mui.ac.ir/article_15342_f58714a92bf06416efc5432499fd4a6b.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544420170923Prevalence Study of Extended Spectrum Beta-Lactamase in Klebsiella Pneumonia Isolated from Patients with Ventilator-Associated Pneumonia in Kermanshah City, Iranبررسی فراوانی بتالاکتامازهای طیف گسترده در ایزولههای Klebsiella Pneumonia جدا شده از نمونههای بیماران پنومونی وابسته به ونتیلاتور در کرمانشاه1113111915343FAسیاوش وزیریدانشیار، گروه بیماریهای عفونی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانفیضاله منصوریدانشیار، گروه بیماریهای عفونی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانرامین عبیریدانشیار، گروه میکروبشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانامیرهوشنگ الوندیدانشیار، گروه میکروبشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران0000-0002-4963-2485سید حمیدرضا مرتضویاستادیار، گروه اطفال، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانکمال احمدیگروه میکروبشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانمریم میرزاییگروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانمحسن عزیزیگروه میکروبشناسی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانJournal Article20170811Background: One of the most common infections in patients with high mortality rate is ventilator-dependent pneumonia. This study aimed to determine the frequency of extended spectrum beta-lactamase (ESBL) in Klebsiella pneumonia isolated from patients with ventilator-associated pneumonia in Kermanshah City, Iran.Methods: This study performed on tracheal tube samples of patients admitted to the intensive care units. After collecting specimens, 57 Klebsiella pneumonia isolates were confirmed via standard bacteriological and biochemical tests. After antibiotic susceptibility testing by using disk diffusion method, the presence of ESBL phenotype was determined via combined disk test. The frequency of ESBL genes was determined by using their specific primers and polymerase chain reaction (PCR) method.Findings: From 57 isolates of Klebsiella pneumonia, 22 (38.6%) were positive for ESBL, phenotypically. The highest genotype frequency was shv gene (31.6%) determined via PCR test. The highest resistance was to ceftriaxone and co-trimoxazole (78.9%), and the lowest resistance was to colistin (3.5%).Conclusion: Considering the high resistance of Klebsiella isolated from samples of patients with ventilator- associated pneumonia against third-generation cephalosporin and the prevalence of ESBL-producing strains among these patients, identification of isolates with ESBL and suitable antibiotic selection for the treatment of this patients seem to be necessary.مقدمه: یکی از شایعترین عفونتهای بیماران در بخش مراقبتهای ویژه با میزان مرگ و میر بالا، پنومونی وابسته به ونتیلاتور است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین فراوانی بتالاکتامازهای طیف گسترده در ایزولههای Klebsiella pneumonia جدا شده از نمونههای پنومونی وابسته به ونتیلاتور در کرمانشاه بود.روشها: این مطالعه، بر روی نمونههای لولهی تراشهی بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه صورت گرفت. پس از جمعآوری نمونهها، 57 ایزولهی Klebsiella pneumonia با استفاده از روشهای استاندارد باکتریشناسی و بیوشیمیایی تأیید شدند. پس از سنجش حساسیت آنتیبیوتیکی به روش انتشار دیسک، وجود آنزیمهای Extended spectrum beta-lactamases (ESBL) از نظر فنوتیپی به روش آزمایش دیسک ترکیبی مشخص شد. فراوانی ژنهای ESBL با استفاده از پرایمرهای اختصاصی آنها و روش Polymerase chain reaction (PCR) تعیین شد.یافتهها: از مجموع 57 ایزولهی Klebsiella pneumonia، 22 ایزوله (6/38 درصد) با استفاده از روش فنوتیپی مولد ESBL تشخیص داده شدند. آزمایش PCR نشان داد ژن SHV با 6/31 درصد بیشترین فراوانی ژنوتیپی را داشت. بیشترین میزان مقاومت در برابر سفتریاکسون، کوتریموکسازول (9/78 درصد) و همچنین، کمترین میزان مقاومت در برابر کولیستین (5/3 درصد) بود.نتیجهگیری: با توجه به مقاومت بالای ایزولههای Klebsiella pneumonia جدا شده از نمونههای بیماران مبتلا به پنومونی وابسته به ونتیلاتور نسبت به سفالوسپورینهای نسل سوم و شیوع سویههای مولد ESBL در بین این دسته از بیماران، شناسایی سویههای مولد بتالاکتامازهای وسیعالطیف و انتخاب آنتیبیوتیکهای مناسب جهت درمان این بیمارن امری ضرورری به نظر میرسد.https://jims.mui.ac.ir/article_15343_5e96448f87b9309b0a1965c6e2f4af9e.pdf