دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122Indexایندکس1536810.22122/jims.v35i449.10194FAایندکس مجله0000-0003-0874-1906Journal Article20180528Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_15368_44195add72d68e944d92982f843ec95e.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122Distributive Frequency of Abnormal Mammographic Findings in Local Mammography and Comparison with Standard Mammography in a Private Center in Iran: A 6-Year Studyبررسی یافتههای غیر طبیعی در ماموگرافی لوکال و مقایسه با ماموگرافی استاندارد انجام شده در یک مرکز تصویربرداری خصوصی در شهر اصفهان: یک مطالعهی شش ساله1315132015369FAمهری سیروسدانشیار،گروه رادیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایراننسیم شبانیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکده پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی اصفهان،اصفهان،ایرانپریسا ستوده شهنانیمتخصص رادیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170723Background: First cause of women mortality due to cancer in worldwide is breast cancer. Approximately, 180000 new cases of breast cancer are diagnosed each year in the United States of America. In Iran, breast cancer affects women at least one decade younger than their counterparts in developed countries. In recent decades, mammography is the first method used in screening and early detection of breast cancer.Methods: This cross-sectional study was done between 2010 and 2015 in a private mammography center in Isfahan City, Iran. All patients came for at least one mammography. During 6 years, of 1015 patients who came for standard mammography, 226 had the criteria to enter the study. We recommended local mammography for them.Findings: The patients' age ranged from 36 to 71 years with a mean age of 47.0 ± 6.9 years. We found that the most positive finding in standard mammography that we referred for local mammography was focal asymmetry and the least was spiculated mass. Positive findings of microcalcification and spiculated mass had more prevalence with increasing age.Conclusion: In comparison between standard mammography and local mammography, specificity of standard mammography was low for positive finding of focal asymmetry and was high for microcalcification. If we can decrease the requests for local mammography in focal asymmetry, the specificity of local mammography in screening and early detection of breast cancer will increase.مقدمه: سرطان پستان، شایعترین نوع سرطان در زنان سراسر دنیا میباشد. در ایالات متحدهی آمریکا، سالانه حدود ۱۸۰۰۰۰ مورد جدید سرطان پستان شناخته میشود. در ایران، شیوع سرطان پستان در زنان یک دهه زودتر از زنان کشورهای توسعه یافته برآورد شده است. در طی چند دههی اخیر، ماموگرافی به عنوان اولین وسیلهی غربالگری و تشخیص سرطان پستان شناخته شده است.روشها: این مطالعه، یک مطالعهی مقطعی بود. طی ۶ سال، ۱۰۱۵ بیمار جهت انجام ماموگرافی استاندارد به یک مرکز تصویربرداری خصوصی در شهر اصفهان مراجعه کردند که ٢٢٦ نفر آنها واجد شرایط ورود به مطالعه بودند و نیاز به انجام ماموگرافی لوکال داشتند.یافتهها: بازهی سنی افراد مراجعه کننده، بین 71-36 سال با میانگین سنی 9/6 ± 0/47 سال بود. بیشترین فراوانی نسبی در گزارشهای ماموگرافی استاندارد که جهت آن پیشنهاد انجام ماموگرافی لوکال مطرح شد، مربوط به Focal asymmetry و کمترین فراوانی نسبی، مربوط به Spiculated mass بود. با افزایش سن، یافتههای Microcalcification و Spiculated mass شیوع بیشتری داشتند.نتیجهگیری: از مقایسهی یافتههای ماموگرافی استاندارد و ماموگرافی لوکال، مشخص گردید ویژگی ماموگرافی استاندارد برای تشخیص یافتهی Focal asymmetry پایین و برای یافتهی Microcalcfication بالا میباشد و چنانچه بتوان درخواستهای ماموگرافی لوکال با تشخیص اولیهی Focal asymmetry را کاهش داد، میتوان ویژگی ماموگرافی لوکال را در تأیید یافتهی مثبت ماموگرافی استاندارد افزایش داد. علاوه بر این، مشخص شد ماموگرافی لوکال، روش مطلوبی جهت پیشگویی موارد بدخیم احتمالی و مشکوک گزارش شده در ماموگرافی استاندارد میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15369_cbae90f4ac5b22ae400d7ad2c36740da.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122Comparison of the Results of Bandaging and Casting in Patients with First- and Second-Degree Sprain of Lateral Ankle Ligamentsمقایسهی نتایج دو روش درمانی بانداژ و گچگیری در بیماران مبتلا به پیچ خوردگی درجهی 1 و 2 در مجموعهی لیگامانی خارجی مچ پا1321132615370FAشیروان رستگاراستادیار، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-3038-088Xسجاد طالبیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانسینا طالبیدستیار تخصصی، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-6008-5147مجتبی اکبریاپیدمیولوژیست، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-5777-9612Journal Article20170220Background: In this study, we compared the results of bandaging and casting in patients with first- and second-degree sprain of lateral ankle ligaments.Methods: The was a randomized clinical trial study on 88 patients with ankle sprain referring to Alzahra hospital, Isfahan City, Iran, during 2015-2016; all of them met inclusion criteria. We then recorded the data by case-taking and examination based on the prepared checklist. Patients were randomly divided into two groups receiving early mobilization and cast immobilization, respectively. Data were analyzed using descriptive statistics and statistical tests using SPSS software at the significance level of P < 0.05.Findings: After two weeks, mean pain was reduced in the first group (31.2 ± 1.2) compared to the second group (48.6 ± 2.4), showing a significant difference (P < 0.05). Average range of motion in the ankle was 28.08 ± 1.20 in the first and 21.30 ± 2.10 in the second group after two weeks, indicating a significant increase in the first group as compared to the second one (P < 0.05).Conclusion: In the first- and second-degree sprain of lateral ankle ligaments, bandaging performs better than casting in decreasing pain and swelling and improving the range of motion of the joint.مقدمه: این مطالعه، با هدف مقایسهی نتایج دو روش درمانی بانداژ و گچگیری در بیماران مبتلا به پیچخوردگی درجهی 1 و 2 در مجموعهی لیگامانی خارجی مچ پا در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان الزهرای (س) اصفهان در سالهای 95-1394 انجام شد.روشها: این مطالعه، از نوع کارآزمایی بالینی بود که بر روی 88 بیمار دچار پیچ خوردگی مچ پا مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) در سالهای 95-1394 انجام شد. اطلاعات بیماران بر اساس شرح حال و معاینه در چک لیست تهیه شده، ثبت گردید. بیماران به روش تصادفی ساده بدون در نظر گرفتن درجهی درد، به یکی از دو گروه روش بانداژ (گروه اول) یا بیحرکتسازی با گچ (گروه دوم) مورد درمان قرار گرفتند. دادههای به دست آمده، وارد نرمافزار SPSS شد و توسط شاخصهای آمار توصیفی و آزمونهای آماری تجزیه و تحلیل و بررسی گردید. در این مطالعه، 050/0 > P به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.یافتهها: بعد از دو هفته، میانگین میزان درد در گروه اول (2/1 ± 2/31) در مقایسه با گروه دوم (4/2 ± 6/48) کاهش معنیداری یافته بود (050/0 > P). میانگین دامنهی حرکتی مچ پا بعد از دو هفته در گروه اول 20/1 ± 08/28 و در گروه دوم 10/2 ± 30/21 بود که این میزان در گروه اول به طور معنیداری نسبت به گروه دوم افزایش پیدا کرده بود (050/0 > P).نتیجهگیری: در صدمات پیچ خوردگی درجهی 1 و 2 در مجموعهی لیگامانی خارجی مچ پا، درمان بانداژ در مقایسه با بیحرکتی، کاهش درد و تورم و بهبود دامنهی حرکتی مفصل بهتر است.https://jims.mui.ac.ir/article_15370_04976104b6b31e975408bcf065c27a94.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122Investigation of Errors Affecting Bone Mineral Density of Lumbar Spine and Hip in Dual Energy X-Ray Absorptiometry (DXA) Scanبررسی خطاهای مؤثر در تعیین تراکم معدنی استخوانهای ستون فقرات کمری و هیپ توسط Dual Energy X-Ray Absorptiometry (DXA)1327133215371FAمحمدرضا سلامتدانشیار، گروه فیزیک پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-8994-2541وجیهه احمدیاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه فیزیک پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایرانمهری خوشحالیدانشجوی دکتری تخصصی، گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایراناحمد شانئیدانشیار، گروه فیزیک پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-5999-0932Journal Article20170104Background: Osteoporosis in the lumbar spine and hip are diagnosed using dual-energy X-ray absorptiometry (DXA) scan. This method reveals remarkable accuracy and precision in the results. We aimed to determine the errors affecting measurements using DXA scan and investigate the changes in mineral density of hip and lumbar spine over one year.Methods: The study was performed on 65 patients referred to the Isfahan Osteoporosis Diagnosis Center, Iran, and changes in mineral density of the hip and lumbar spine were examined. Moreover, phantom study was conducted to determine the errors affecting the results of DXA scan including metal artifact, patient incorrect position, not calibration, and incorrect analysis of data gathered using DXA scan. Data were analyzed using SSPS software.Findings: This study showed that any error led to a slight change in measurements by DXA scan. Additionally, the mean value of changes in mineral density of hip and lumbar spine decreased 1.53 and 1.42 g/cm2, respectively, which was not significant (P > 0.05).Conclusion: According to the present study, any minor error can impact on the results of DXA scan. Furthermore, the reduction in bone mineral density of the hip and lumbar spine occurs after one year; however, it was not statistically significant.مقدمه: برای تشخیص پوکی استخوان از اسکن مفصل هیپ و ستون فقرات کمری توسط جذب اشعهی ایکس (X ray) با انرژی دوگانه یا (Dual energy X-ray absorptiometry یا DXA) استفاده میشود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی خطاهای مؤثر در تعیین تراکم معدنی استخوانهای ستون فقرات کمری و هیپ توسط اسکن DXA بود.روشها: در این مطالعه، 65 بیمار مراجعه کننده به مرکز تشخیص پوکی استخوان اصفهان انتخاب شدند و میزان تغییرات تراکم معدنی مفصل هیپ و ستون فقرات کمری بعد از گذشت یک سال در آنان مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، برای تعیین خطاهای تأثیرگذار بر نتایج اسکن DXA شامل آرتیفکت ناشی از فلزات، قرارگیری نادرست بیمار، عدم کالیبراسیون و آنالیز نادرست دادههای حاصل از اسکن DXA، از فانتوم استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و برنامهی Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: میانگین میزان تغییرات تراکم معدنی مفصل هیپ و ستون فقرات کمری بعد از گذشت یک سال به ترتیب 53/1 و 42/1 گرم/سانتیمتر مربع کاهش یافت.نتیجهگیری: کاهش تراکم معدنی استخوانی مفصل هیپ و ستون فقرات کمری بعد از یک سال از لحاظ آماری معنیدار نمیباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15371_247059561c2651cece82e59f5f09668c.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122Assessment of Caring Status for Patients with Type 2 Diabetes in Under Control Health Centers of Jarghoyee Region in Isfahan, Iranبررسی وضعیت مراقبت از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی منطقهی جرقویه، اصفهان1333134215372FAبیژن ایرجدانشیار، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}الهام فقیهایمانیاستادیار، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمریم خیرمندگروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمسعود سعادتنیادانشجوی MPH پزشکی خانواده، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20160601-Background: Diabetes mellitus (DM) is the most common metabolic disease. In Iran, family medicine program has been started since the year 2005 with the goal of increasing in service quality and quantity. This study aimed to evaluate current health care services for patients with type 2 diabetes mellitus in rural areas of Iran.Methods: This cross-sectional descriptive-analytic study was done in the year 2014 in 20 health houses under control of 7 secondary level health centers in Jarghoyeh region in southern part of Isfahan City, Iran. The data were collected randomly from 383 households with diabetes mellitus files using special checklists. These checklists were designed in accordance with health ministries for patients with diabetes mellitus. The collected data were analyzed via SPSS software using ANOVA, chi-square, and logistic regression tests.Findings: None of the patients received advice care based on national protocols. Less than 6% of patients received 6-8 regular cares in the recent year. The mean values of hemoglobin A1C (HBA1C), systolic blood pressure, total cholesterol, low-density lipoprotein (LDL), triglycerides (TG), and body mass index (BMI) showed higher level in women than men. From all advised and key cares, blood pressure measurement in 81.6% and weight control in 80.5% were more favorable care services. There was significant relationship between foot examination, smoking status, and gender (P < 0.05).Conclusion: Health care services needed for patients with type 2 diabetes mellitus are less than national comprehensive prevention and diabetes control protocol in quality and quantity of cares in most of the cases.مقدمه: دیابت قندی، شایعترین بیماری متابولیک میباشد. برنامهی پزشک خانواده، با هدف ارتقای کمیت و کیفیت خدمات سلامت به ساکنین مناطق محروم از سال 1384 به اجرا گذاشته شد. این مطالعه، با هدف بررسی وضعیت موجود مراقبت از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در یک منطقهی روستایی انجام شد.روشها: این پژوهش مقطعی، توصیفی- تحلیلی، در سال 1393 در 20 خانهی بهداشت تحت پوشش 7 مرکز بهداشتی- درمانی روستایی منطقهی جرقویه، واقع در شرق شهرستان اصفهان انجام گرفت. گردآوری اطلاعات، با استفاده از چک لیست، از روی دادههای موجود در 383 پروندهی خانوار مربوط به بیماران مبتلا به دیابت که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. چک لیست مورد استفاده، طبق فرمهای صادره از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در مورد مراقبت از بیماران مبتلا به دیابت تنظیم شد. دادههای گردآوری شده، در نرمافزار SPSS وارد و با آزمونهای آماری ANOVA، 2χ و Logistic regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: از بین مراقبتهای توصیه شدهی دستورالعمل کشوری، هیچ یک از بیماران مجموع مراقبتهای کلیدی را به طور کامل دریافت نکرده بودند. کمتر از 6 درصد بیماران، حداقل بین 8-6 مراقبت را در یک سال گذشته داشتند. میانگین Hemoglobin A1C (HbA1C)، مقدار فشار خون سیستول، کلسترول کل، Low-density lipoprotein (LDL)، Triglycerides (TG) و Body mass index (BMI) در زنان، نسبت به مردان، مقادیر بالاتری را نشان داد. از بین مراقبتهای کلیدی، اندازهگیری فشار خون در 6/81 درصد موارد و کنترل وزن در 5/80 درصد موارد، مطلوبترین وضعیت را داشتند. در Logistic regression، ارتباط معنیداری بین معاینهی پا و وضعیت مصرف دخانیات و جنسیت وجود داشت (050/0 > P).نتیجهگیری: بسیاری از مراقبتهای مورد نیاز بیماران مبتلا به دیابت، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی، در سطح پایینتر از دستورالعمل کشوری برنامهی جامع پیشگیری و کنترل دیابت ارایه شده است.https://jims.mui.ac.ir/article_15372_dfa146b027db3db15cca33e1e8a1d465.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122Demographic, Clinical, and Forensics Findings in Deceased Cases of Acute Methadone Poisoningبررسی یافتههای دموگرافیک، بالینی و کالبدگشایی در مرگ ناشی از مسمومیت حاد با متادون1343135115373FAبهنام علیخانیپزشک عمومی، مرکز پژوهشهای توکسیکولوژی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعلی سلیمانپورمتخصص پزشکی قانونی، ادارهی پزشکی قانونی استان اصفهان، اصفهان، ایرانعلیمحمد سبزقبائیاستاد، مرکز پژوهشهای توکسیکولوژی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایراننسترن ایزدی موداستاد، گروه سمشناسی بالینی، دانشکدهی پزشکی و مرکز پژوهشهای توکسیکولوژی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-9792-8160Journal Article20170215Background: Methadone is a common medication used for pain relief and addiction treatment. We evaluated clinical, demographic, and forensics findings in deceased cases of acute methadone poisoning.Methods: An 11-year chart review study was done on deceased cases diagnosed with methadone poisoning admitted to a referral emergency ward affiliated to Isfahan University of Medical Sciences, Iran. Data were obtained through patients' records from 2005 to 2016 and analyzed using SPSS statistical software.Findings: Of 81 deceased cases, 86.5% were men. The mean age of cases was 42.70 ± 19.22 years. The majority of men were 20-45 years old compared to less than 20 years old in women (P = 0.005). Methadone abuse (55.6%) and suicide (35.8%) were the main causes of methadone poisoning in the deceased cases. Eighty two percent of cases had low consciousness on admission. Causes of poisoning, history of suicide, self-mutilation, smoking, and underlying diseases were significantly different in the various age groups. Respiratory failure as a mortality cause was recorded for the majority of cases (37.0%). Pathologic findings of liver and brain were recorded in 43.9% and 31.7% of cases, respectively. Multiorgan damages were noted in 42.6% of cases without any significant differences in the various age groups.Conclusion: Given the prevalence of deceased cases due to methadone abuse at a young age, it is necessary to manage administration of methadone in different age groups to reduce mortality.مقدمه: متادون، دارویی است که در کاهش درد و درمان اعتیاد استفاده میشود و مصرف آن رو به افزایش است. در این مطالعه، یافتههای بالینی و پزشکی قانونی در متوفیان مسمومیت با متادون در گروههای سنی مختلف مورد بررسی قرار گرفت.روشها: مطالعهی حاضر به صورت مقطعی بر روی متوفیان ناشی از مسمومیت با متادون در سالهای 95-1384 انجام گرفت. پروندهی متوفیان در بخش مسمومین و پزشکی قانونی بررسی شد و اطلاعات مربوط به مشخصات دموگرافیک، علایم بالینی، کالبدشکافی و پاتولوژی استخراج و تحلیل گردید.یافتهها: 81 نفر متوفی ناشی از مسمومیت با متادون بررسی شدند. 5/86 درصد آنها مرد بودند. میانگین سنی متوفیان 22/19 ± 70/42 سال بود. بیشتر مردان در سنین 45-20 سال و بیشتر زنان در سنین کمتر از 20 سال بودند (005/0 = P). مصرف متادون در 6/55 درصد متوفیان به صورت سوء مصرف و در 8/35 درصد موارد، به علت خودکشی بوده است. بیشتر متوفیان (0/82 درصد) در بدو ورود به اورژانس، با کاهش سطح هوشیاری مراجعه کرده بودند. بین علت مسمومیت، سابقهی خودکشی، خودزنی، مصرف سیگار و بیماری زمینهای بسته به گروههای سنی مختلف، تفاوت معنیداری وجود داشت. علت مرگ در اثر مسمومیت با متادون در بیشتر موارد (0/37 درصد) نارسایی تنفسی بود. یافتهی پاتولوژیک در کبد (9/43 درصد) و مغز (7/31 درصد) متوفیان یافت شد. در کالبدگشایی در بیشتر متوفیان، گرفتاری بیش از یک عضو دیده شد (6/42 درصد) که بسته به گروههای سنی، متفاوت نبود.نتیجهگیری: با توجه به شیوع متوفیان ناشی از مسمومیت با متادون در سنین جوانی و به دنبال سوء مصرف آن، مدیریت مصرف متادون در گروههای سنی مختلف جهت کاهش مرگ و میر با آن ضروری به نظر میرسد.https://jims.mui.ac.ir/article_15373_53efec11c935e8cb9d0d998d941b2d94.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122The Relationship between Hypothyroidism and Preeclampsia in Pregnant Women in an Iranian Sampleبررسی ارتباط هیپوتیروئیدی و پرهاکلامپسی در زنان باردار در یک نمونه از زنان ایرانی1352135715374FAالهام نقشینهاستادیار، گروه زنان و مامایی، دانشکدهی پژشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-6858-3853زهرا سعیدیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170206Background: Hypothyroidism is common in Iran and preeclampsia is a pregnancy complications. Hypothyroidism has autoimmune base and one of the pathogenesis of preeclampsia is autoimmune disorder. This study aimed to evaluate the relationship between hypothyroidism and preeclampsia in pregnant women.Methods: This analytic descriptive cross-sectional study was done in Shahid Beheshti university hospital in Isfahan, Iran, in 2016. Simultaneously existence of hypothyroidism and preeclampsia and severity of preeclampsia and gestational age of pregnancy in time of delivery were evaluated in 298 pregnant women.Findings: The prevalence of preeclampsia in was 9.3% and 23.1% in euthyroid and hypothyroid women, respectively (P = 0.002) and a significant relationship was between hypothyroidism and severity of preeclampsia (P = 0.003). Preterm delivery was seen in 18.4% and 25.0% of euthyroid and hypothyroid women, respectively. However, preterm delivery was more in hypothyroid women; but there was no significant correlation between hypothyroidism and time of delivery (P = 0.440). There was no correlation between hypothyroidism and body weight (P = 0.410). First minute Apgar score in neonates of hypothyroid women was less than neonates of euthyroid women (P = 0.047); but fifth minute Apgar score had no significant difference (P = 0.110).Conclusion: This study showed that hypothyroidism can increase the risk of creation and severity of preeclampsia. So, diagnosis and treatment of hypothyroidism can decrease complications of pregnancy such as preeclampsia.مقدمه: هیپوتیروئیدی در ایران شایع و پرهاکلامپسی یکی از عوارض بارداری میباشد. با توجه به ماهیت خود ایمن هیپوتیروئیدی و این که یکی از دلایل ایجاد پرهاکلامپسی اختلالات خود ایمنی میباشد، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط هیپوتیروئیدی و پرهاکلامپسی در زنان باردار انجام گرفت.روشها: این مطالعهی توصیفی- تحلیلی، به صورت مقطعی در سال 1395 در مرکز آموزشی- درمانی شهید بهشتی اصفهان به انجام رسید. در این مطالعه، 298 زن باردار از نظر وجود همزمان هیپوتیروئیدی، پرهاکلامپسی، شدت آن و سن حاملگی در زمان زایمان بررسی شدند.یافتهها: فراوانی نسبی پرهاکلامپسی در افراد یوتیروئید 3/9 درصد و در افراد هیپوتیروئید 1/23 درصد بود (002/0 = P). بین هیپوتیروئیدی و شدت پرهاکلامپسی رابطهی معنیداری وجود داشت (003/0 = P). زایمان پرهترم در زنان یوتیروئید 4/18 درصد و در زنان هیپوتیروئید، 0/25 درصد به دست آمد که نشان داد اگر چه زایمان پرهترم در زنان هیپوتیروئید بیشتر از زنان یوتیروئید بود، اما بین هیپوتیروئیدی و زمان زایمان، رابطهی معنیداری وجود نداشت (440/0 = P). بین هیپوتیروئیدی و میانگین وزن زمان تولد نوزاد ارتباطی یافت نشد (410/0 = P)، اما بین هیپوتیروئیدی و Apgar دقیقهی اول رابطهی معنیداری به دست آمد (047/0 = P)؛ در حالی که بین هیپوتیروئیدی و Apgar دقیقهی پنجم ارتباطی یافت نشد (110/0 = P).نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که هیپوتیروئیدی میتواند خطر وقوع و شدت پرهاکلامپسی را افزایش دهد. بنابراین، تشخیص و درمان هیپوتیروئیدی، میتواند به کاهش عوارض حاملگی نظیر پرهاکلامپسی بیانجامد.https://jims.mui.ac.ir/article_15374_a106da8f9ddad916806f93897abd3737.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953544920171122Association of Mean Arterial Pressure during Cardiopulmonary Pump and Incidence of Delirium after Coronary Artery Bypass Graft Surgeryبررسی ارتباط بین میانگین فشار شریانی طی پمپ قلبی- ریوی و بروز دلیریوم بعد از عمل بایپس عروق کرونر1358136315375FAکیوان باقریاستادیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعظیم هنرمنددانشیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-2373-9241سید جمالالدین حسینی موسیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170419Background: Despite improved outcomes after cardiac operations, delirium is a common neurologic complication after cardiac surgery. In this study, we aimed to investigate the association of postoperative delirium and mean arterial pressure (MAP) during cardiopulmonary pump in patients after coronary artery bypass graft (CABG).Methods: 100 inpatients submitted to coronary artery bypass graft were evaluated prior to and after surgery. In order to investigate the association between mean arterial pressure and incidence of delirium, data were collected at pre intra, and postoperative periods. The patients were examined for delirium using Mini-Mental State Examination (MMSE).Findings: Preoperative delirium was detected in 34 patients (34%) and 74 patients (74%) had postoperative delirium. There was a significant positive correlation between total score of MMSE and mean arterial pressure during cardiopulmonary pump (r = +0.22, P = 0.02). Furthermore, there was a significant correlation between total score of MMSE and O2 saturation (r = +0.22, P = 0.03).Conclusion: Present study suggests associations between incidence of postoperative delirium and mean arterial pressure and O2 saturation during cardiopulmonary pump. Maintaining mean arterial pressure and O2 saturation of blood at physiologic levels during cardiopulmonary pump may be associated with less early postoperative delirium and cognitive dysfunction.مقدمه: با وجود بهبود نتایج بعد از عملهای قلبی، دلیریوم یک عارضهی نورولوژیک شایع بعد از جراحی قلبی میباشد. از این رو، مطالعهی حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین دلیریوم بعد از عمل با میانگین فشار شریانی طی پمپ قلبی- ریوی در بیماران کاندیدای بایپس عروق کرونر انجام شد.روشها: در مجموع، 100 بیمار بستری کاندیدای بایپس عروق قلبی قبل و بعد از جراحی مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی ارتباط بین میانگین فشار شریانی و بروز دلیریوم، دادهها در بازههای قبل، حین و بعد از عمل جمعآوری شدند. بیماران با استفاده از آزمون کوتاه وضعیت ذهنی ارزیابی شدند.یافتهها: دلیریوم قبل از عمل در 34 بیمار (34 درصد) یافت شد. همچنین، از 100 بیماری که تحت عمل بایپس عروق قلبی گرفتند، 74 بیمار (74 درصد) بیمار به دلیریوم بعد از عمل مبتلا شدند. ارتباط مثبت معنیداری بین امتیاز کل آزمون کوتاه وضعیت ذهنی و میانگین فشار شریانی طی پمپ قلبی- ریوی وجود داشت (020/0 = P و 220/0+ = r). همچنین، ارتباط معنیداری بین امتیاز کل آزمون کوتاه وضعیت ذهنی و درصد اشباع اکسیژن وجود داشت (030/0 = P و 290/0+ = r).نتیجهگیری: مطالعهی حاضر، ارتباطهایی بین بروز دلیریوم بعد از عمل و میانگین فشار شریانی و اشباع اکسیژن خون طی پمپ قلبی- ریوی را پیشنهاد میکند. حفظ میانگین فشار شریانی و اشباع اکسیژن خون در سطوح فیزیولوژیک طی پمپ قلبی- ریوی، ممکن است با میزان کمتر دلیریوم زودرس بعد از عمل و اختلال شناختی در ارتباط باشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15375_76b0dde8a79f9e68cd6738ac5a6fb718.pdf