دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953646820180321Indexایندکس1549810.22122/jims.v36i468.11024FAایندکس مجله0000-0003-0874-1906Journal Article20181114Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_15498_e29ee3183663e1a34d03f0d6feb77e75.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953646820180321The Effect of Ketamine and Dexamethasone on Frequency and Intensity of Fentanyl-Induced Coughبررسی تأثیر کتامین و دگزامتازون بر روی فراوانی و شدت سرفهی ناشی از فنتانیل1041101549910.22122/jims.v36i468.8786FAریحانک طلاکوبدانشیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-0212-3608آناهیتا هیرمنپوراستادیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-0574-2831طاهره غلامزادهدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانپریسا جلیلیانفردانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170912Background: Intravenous (IV) administration of fentanyl during induction of general anesthesia often elicits cough, with frequency of 18% to 80%. Therefore, in this study, we aimed to compare the effects of ketamine and dexamethasone on decreasing cough in patients undergoing general anesthesia with fentanyl.Methods: During a double-blind randomized clinical trial study, 99 patients aged 18-64 years with class I and II based on the scale of American Society of Anesthesiologists (ASA) who were undergoing general anesthesia with fentanyl were investigated. Patients were randomly divided equally into 3 groups receiving ketamine (0.5 mg/kg), dexamethasone (0.1 mg/kg), and placebo (5 ml normal saline). All drugs were administered 1 minute before administration of 2.5 µg/kg fentanyl. Vital signs, and frequency and intensity of cough were measured and recorded. Statistical analysis was performed using one-way ANOVA and Kruskal-Wallis tests.Findings: The frequency of cough was significantly lower in the ketamine group (81.8%) compared with dexamethasone (90.9%) and placebo (93.1%) groups (P = 0.03). The intensity of cough was significantly lower in the ketamine group (mild: 18.2%; moderate: 78.8%; severe: 3.0%) compared with placebo group (mild: 9.1%, moderate: 72.7%; severe: 18.2%) (P = 0.04). Furthermore, there were significant differences between the three groups in variations of systolic blood pressure, diastolic blood pressure, and heart rate (P < 0.05 for all).Conclusion: Administration of low-dose ketamine can effectively reduce frequency and intensity of fentanyl-induced cough during anesthesia in patients undergoing general anesthesia.مقدمه: تجویز وریدی فنتانیل در طی القای بیهوشی عمومی اغلب باعث تحریک سرفه با فراوانی بین 80-18 درصد میشود. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف بررسی و مقایسهی اثرات کتامین و دگزامتازون بر روی کاهش سرفه در بیماران کاندیدای بیهوشی عمومی با استفاده از فنتانیل انجام شد.روشها: در طی یک مطالعهی کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور، 99 بیمار با درجهی American Society of Anesthesiologists (ASA) I و II در سنین 64-18 سال کاندیدای بیهوشی عمومی با استفاده از فنتانیل مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی و مساوی به 3 گروه دریافت کنندهی کتامین (5/0 میلیگرم/کیلوگرم)، گروه دگزامتازون (1/0 میلیگرم/کیلوگرم) و گروه دارونما (5 میلیلیتر نرمالسالین) تقسیم شدند. کلیهی داروها یک دقیقه قبل از تجویز 5/2 میکروگرم/کیلوگرم فنتانیل تجویز شد. علایم حیاتی، تعداد و شدت سرفه اندازهگیری و ثبت گردید. آنالیز آماری با استفاده از آزمونهای One-way ANOVA و Kruskal-Wallis صورت گرفت.یافتهها: فراوانی سرفه به طور معنیداری در گروه کتامین (8/81 درصد) در مقایسه با گروههای دگزامتازون (9/90 درصد) و دارونما (1/93 درصد) کمتر بود (03/0 = P). شدت سرفه، به طور معنیداری در گروه کتامین (ملایم 2/18 درصد، متوسط 8/78 درصد و شدید 0/30 درصد) در مقایسه با گروه دارونما (ملایم 1/9 درصد، متوسط 7/72 درصد و شدید 2/18 درصد) کمتر بود (04/0 = P). همچنین، تفاوتهای معنیداری بین سه گروه در تغییرات فشار خون سیستول و دیاستول و ضربان قلب وجود داشت (05/0 > P).نتیجهگیری: تجویز دز کم کتامین، میتواند به طور مؤثری تعداد و شدت سرفهی ناشی از فنتانیل را در بیماران کاندیدای بیهوشی عمومی در حین القای بیهوشی کاهش دهد.https://jims.mui.ac.ir/article_15499_ef94026a0a62f8e207d41920ede9ef85.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953646820180321The Effectiveness of Virtual Reality Software on Improvement of Blood-Injection Phobia in Children and Adolescentsبررسی اثربخشی نرمافزار واقعیت مجازی بر بهبود فوبیای خون- تزریق در کودکان و نوجوانان1111171550010.22122/jims.v36i468.8792FAمصطفی نجفیدانشیار، گروه روانپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانسید احمدرضا رضیانگروه کامپیوتر، دانشکدهی مهندسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانحسین گراونددانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانشهلا آکوچکیاندانشیار، گروه روانپزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170914Background: Blood-injection phobia is a chronic and debilitating disorder in children and adolescents which can be associated with anxiety avoidance of many essential treatments. Although there are some current recommended treatments for blood-injection phobia, little evidence is available on the virtual reality therapy. Therefore, in this study we aimed to investigate the effect of virtual reality therapy on blood-injection phobia among children and adolescents.Methods: In this quasi-experimental study, 31 children and adolescents aged 6 to 18 years with the diagnosis of blood-injection phobia were investigated. All children received 12 sessions of working with virtual reality software. The children's anxiety level was assessed using Spielberger and specific symptoms of blood-injection phobia questionnaires. Statistical analysis was performed using SPSS software.Findings: After working with the software, the mean scores of state, trait, and state-trait anxiety and also blood-injection phobia in children were significantly lower than their levels before working with the software (P < 0.050 for all). There was a direct and significant correlation between age and the degree of reduction of situational anxiety (r = +0.60, P < 0.001).Conclusion: Virtual reality therapy can effectively reduce state, trait, and state-trait anxiety and also blood-injection phobia in children and adolescents. However, further studies are required to determine the best version of virtual reality software for blood-injection phobia.مقدمه: فوبیای خون-تزریق یک اختلال مزمن و ناتوان کننده در کودکان و نوجوانان میباشد که میتواند با اجتناب اضطرابی از تعداد زیادی از درمانهای ضروری ارتباط داشته باشد. اگر چه تعدادی درمان پیشنهاد شدهی جاری برای فوبیای خون- تزریق وجود دارد، اما شواهد اندکی در مورد درمان واقعیت مجازی وجود دارد. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثر درمان به روش واقعیت مجازی بر روی فوبیای خون- تزریق کودکان و نوجوانان انجام شد.روشها: در این مطالعهی نیمهتجربی، 31 کودک و نوجوان 18-6 ساله با تشخیص فوبیای خون-تزریق مورد بررسی قرار گرفتند. تمام کودکان 12 جلسه کار کردن با نرمافزار واقعیت مجازی را دریافت کردند. میزان اضطراب کودکان با استفاده از پرسشنامههای Spielberger و علایم اختصاصی فوبیای خون- تزریق مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.یافتهها: بعد از کار کردن با نرمافزار، میانگین امتیاز اضطراب موقعیتی، ذاتی و موقعیتی- ذاتی و نیز فوبیای خون- تزریق در کودکان به طور معنیداری پایینتر از میزان آنها قبل از کار کردن با نرمافزار بود (050/0 > P). ارتباط مستقیم و معنیداری بین سن و میزان کاهش اضطراب موقعیتی- ذاتی وجود داشت (60/0+ = r و 001/0 > P).نتیجهگیری: درمان واقعیت مجازی، میتواند به طور مؤثری اضطراب موقعیتی، ذاتی و موقعیتی- ذاتی و نیز فوبیای خون- تزریق را در کودکان و نوجوانان کاهش دهد. با این وجود، مطالعات بیشتری برای تعیین بهترین نسخهی نرمافزار واقعیت مجازی برای فوبیای خون- تزریق لازم است.https://jims.mui.ac.ir/article_15500_d706741e11f400afb038b20da21b2898.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953646820180321Production of YY Peptides in the Escherichia Coli Expression System Using Self-Induction Promoterتولید پپتید YY(3-36) در سیستم بیانی Escherichia Coli با استفاده از پروموتر خود القایی1181231550110.22122/jims.v36i468.8870FAامیرحسین مومندانشجوی دکتری، گروه میکروبیولوژی، دانشکدهی علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایرانبیژن بمبئیاستادیار، گروه زیستفنآوری سامانهای، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفنآوری، تهران، ایرانناصر هرزندیاستادیار، گروه میکروبیولوژی، دانشکدهی علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایراناعظم حدادیاستادیار، گروه میکروبیولوژی، دانشکدهی علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایرانJournal Article20170926Background: Application of toxic inducers, i.e. isopropyl β-D-1-thiogalactopyranoside (IPTG), for production of biopharmaceuticals has been prohibited by regulatory agencies. Here, we sought to evaluate the feasibility of a self-induced expression system for production of YY(3-36) peptide as an active pharmaceutical ingredient (API) in the Escherichia coli expression system.Methods: The sequence of self-induced promoter was obtained from Data banks, and synthetized in pUC18 vector. The nucleotide sequence of YY(3-36) was inserted downstream of the promoter, after the 22 residue of asparaginase II signal sequence. The expression of the peptide was compared with pET21 harboring the same construct under isopropyl β-D-1-thiogalactopyranoside induction in sodium dodecyl sulfate polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-PAGE).Findings: The expression of target peptide was comparable with isopropyl β-D-1-thiogalactopyranoside (1 mM) expressed peptide.Conclusion: Our results demonstrate the ease and economical application of used self-induced promoter as an alternative system in production of high value added biopharmaceuticals.مقدمه: استفاده از القاگرهای سمی، مانند Isopropyl β-D-1-thiogalactopyranoside (IPTG)، در تولید زیستداروها بر اساس رهنمودهای سازمانهای نظارتی ممنوع میباشد. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف ارزیابی و بررسی امکان استفاده از سیستمهای بیانی خود القایی برای تولید پپتید YY(3-36) به عنوان یک مادهی اولیهی دارویی (Active pharmaceutical ingredient یا API) در سیستم بیانی Escherichia coli انجام شد.روشها: توالی پروموتر خود القایی با استفاده بانکهای اطلاعاتی به دست آمد. سپس، توالی مورد نظر در وکتور pUC18 سنتز شد. ژن کد کنندهی YY(3-36) نیز با سنتز پرایمر در انتهای’3 پروموتر قرار داده شد. البته، جهت بیان خارج سلولی، یک توالی 22 اسید آمینهای سیگنال ترشحی آنزیم آسپاراژیناز در قسمت بالادستی ژن پپتید مورد نظر قرار داده شد. پس از آمادهسازی باکتری Escherichia coli از وکتور pUC18 برای انتقال ژن به باکتری استفاده شد. سپس، با مقایسهی بیان ژن پپتید در سیستم بیانی pET22 به عنوان شاهد مثبت، بیان پپتید در دو حالت خودالقایی و استفاده از IPTG با استفاده از ژل الکتروفورز بررسی گردید.یافتهها: میزان بیان با پروموتر خود القاگر در مقایسه با شاهد مثبت (IPTG با غلظت 1 میلیمولار) مناسب بود.نتیجهگیری: یافتههای مطالعهی حاضر حاکی از سهولت و اقتصادی بودن کاربرد پروموتر انتخابی در تولید زیستداروهای با ارزش افزودهی بالا میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15501_cec4ee5599449df01aec6ad9a1645032.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953646820180321The Effect of Long-Term Monitoring on the Correction of Medication and Treatment among Patients with Intractable Epilepsyبررسی نقش پایش طولانی مدت در تصحیح الگوهای دارویی و درمان بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان1241301550210.22122/jims.v36i468.8933FAمحمد زارعاستاد، مرکز تحقیقات علوم اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایرانجعفر مهوریدانشیار، مرکز تحقیقات علوم اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایراننسرین اوجیفرددستیار، گروه داخلی اعصاب، دانشکدهی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایرانJournal Article20171010Background: Studies show that a considerable part of intractable epilepsy have psychological cause, and long-term monitoring can separate pseudoseizure from epilepsy. So, this study aimed to detect the effect of long-term monitoring on correction of medication among patients with intractable epilepsy.Methods: In a cross-sectional study, patients treated as intractable epilepsy in Ayatollah Kashani hospital, Isfahan, Iran, during the years 2016-2016 were enrolled. Using long-term monitoring, and according to criteria of this program, pseudoseizure cases were separated from true epilepsy, and medication pattern was corrected in these patients.Findings: 249 patients with intractable epilepsy were studied. According to long-term monitoring, in 65 patients (26.1%), the medication was changed, 75 (30.1%) referred for surgery, 59 (23.7%) referred for further assessment with magnetic resonance imaging (MRL), positron-emission tomography (PET) scan, and single-photon emission computed tomography (SPECT), and 50 (20.1) referred to psychologist due to pseudoseizure.Conclusion: Long-term monitoring in patients with intractable epilepsy can help to separate of pseudoseizure from true epilepsy. The efficacy of this method was proved in better diagnosis and improvement of patients with non-epileptic seizure, decreasing treatment costs, and prevention of drug side effects.مقدمه: مطالعات نشان داده است در تعداد قابل توجهی از بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان، منشأ بیماری روانشناختی است و با پایش طولانی مدت بیماری، میتوان موارد صرع کاذب را از صرع واقعی تفکیک کرد. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف تعیین نقش پایش طولانی مدت در تصحیح الگوهای دارویی و درمان بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان انجام شد.روشها: این مطالعه، یک مطالعهی مقطعی بود که بر روی بیماران متبلا به صرع مقاوم به درمان مراجعه کننده به بیمارستان آیتاله کاشانی اصفهان در سالهای 95-1393 انجام شد. با استفاده از برنامهی مراقبت طولانی مدت و با توجه به معیارهای این برنامه، موارد صرع کاذب از صرع واقعی جدا شد و الگوی دارویی در بیماران تصحیح گردید.یافتهها: در این مطالعه، 249 بیمار مبتلا به صرع مقاوم به درمان مورد بررسی قرار گرفتند که طبق برنامهی مراقبت طولانی مدت، 65 نفر (1/26 درصد) تحت درمان طبی قرار گرفتند. 75 نفر (1/30 درصد) به علت مشخص بودن کانون تشنج جهت جراحی آماده شدند. 59 نفر (7/23 درصد) جهت اقدمات تشخیصی تکمیلی به مراکز Magnetic resonance imaging (MRI)، Positron-emission tomography scan (PET scan) و Single-photon emission computed tomography (SPECT) معرفی شدند و 50 نفر (1/20 درصد) نیز به علت ابتلا به صرع کاذب، به روانپزشک ارجاع داده شدند.نتیجهگیری: پایش طولانی مدت در بیماران با تشخیص صرع مقاوم به درمان، در افتراق بیماران مبتلا به صرع کاذب بسیار سودمند است و کارایی این روش در تشخیص واقعی بیماری و بهبود بیماران غیر صرعی و حذف هزینههای اضافی درمان و پیشگیری از عوارض دارویی بسیار قابل توجه میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15502_d3906779ca768c4a9387c351e68f8358.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953646820180321Paraprobiotics: A Solution to Leave Problems of the Production and Consumption of Probioticsپاراپروبیوتیکها: راه حلی برای خروج از مشکلات تولید و مصرف پروبیوتیکها1311411550310.22122/jims.v36i468.9055FAآتناسادات سمبلستانیگروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانرسول شفیعیاستادیار،گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمحمد ربانی خوراسگانیدانشیار،گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانa:2:{s:5:"en_US";s:0:"";s:5:"fa_IR";s:0:"";}Journal Article20171025Probiotics are one of the innovative, effective and accepted ways to mitigate acuteness, and to help cure some diseases at the present era. However, there are some limitations in manufacturing and using live bacteria. Paraprobiotics are of the new methods that can handle these problems at the large scale. They are defined as non-viable form of probiotics that can be utilized as intact or broken cells, and also as cell extract. Treatment of some diseases in human and animals has been demonstrated in case of using edible of topical application of paraprobiotics. In this review, after introducing paraprobiotics and their production techniques, their effects on human health is presented based on researches conducted during the past two decades, especially recent studies.پروبیوتیکها یکی از روشهای نوین، مؤثر و پذیرفته شده به منظور تخفیف حدت و کمک به درمان برخی از بیماریها در عصر حاضر میباشند. با این وجود، محدودیتهایی پیش روی تولید، عرضه و مصرف باکتریهای زنده قرار دارد. از جمله روشهای جدید که تا حد بسیار زیادی میتواند این محدودیتها را برطرف کند، استفاده از پاراپروبیوتیکها است. پاراپروبیوتیکها، فرمهای غیر زندهی باکتریهای پروبیوتیک هستند که به صورت دست نخورده یا سلول شکسته شده و یا عصارهی سلول قابل استفاده هستند. بهبود برخی از بیماریها در انسان و حیوانات در صورت مصرف خوراکی یا موضعی پاراپروبیوتیکها اثبات شده است. در این مقاله، پس از معرفی پاراپروبیوتیکها، سعی شده است روشهای تولید و نیز تأثیر آنها بر سلامتی انسان بر اساس پژوهشهای انجام شده در دو دههی گذشته (با تأکید بر مطالعات اخیر) ارایه شود.https://jims.mui.ac.ir/article_15503_067625149a058aad3f9dbc6b81d4a07e.pdf