دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953647520180522Indexایندکس1554010.22122/jims.v36i475.11035FAایندکس مجله0000-0003-0874-1906Journal Article20181115Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_15540_f64a90c0b2d2dd79940882e3a63b2dd5.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953647520180522Effect of Gastric Bypass and Sleeve Gastrectomy on Body Imageتأثیر جراحی بایپس معده و گاسترکتومی Sleeve بر تصویر ذهنی بدن3513571554110.22122/jims.v36i475.9817FAآیگینه هایرابدیاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه اتاق عمل، دانشکدهی پرستاری و مامایی و مجموعه مراکز تحقیقاتی الزهرا (س)، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-9050-5683فرزانه غلامی مطلقمربی، گروه اتاق عمل، مرکز تحقیقات ترمیم زخم، دانشکدهی پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-0908-9983سهیلا مژدهمربی، گروه اتاق عمل، مرکز تحقیقات ترمیم زخم، دانشکدهی پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمحسن محمودیهدانشیار، گروه جراحی، دانشکدهی پزشکی و مرکز تحقیقات جراحیهای کمتهاجمی، مجموعه مراکز تحقیقاتی الزهرا (س)، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20180315Background: The aim of this study was to compare the body image in two groups of patients with obesity, undergoing gastric bypass surgery and Sleeve gastrectomy.Methods: This descriptive study was performed on 126 morbid obese patients (two groups of 63), who underwent gastric bypass and Sleeve gastrectomy procedures from January 2017 to October 2017 at Alzahra Medical Training Center in Isfahan, Iran. Body image of all patients was assessed preoperatively and 6 months after the surgery using Multidimensional Body Self-Relation Questionnaire. All data were analyzed using SPSS software.Findings: Paired t test indicated that the mean of total body image score increased significantly in both groups after the surgery (P < 0.01); but independent t test showed that there was no significant difference between the two groups at baseline (P = 0.62), was well as 6 months after the surgery (P = 0.62).Conclusion: The mean total body image score was significantly improved at 6 months postoperatively. But in long term, following more weight loss and flabby or loose skin, their body image would change or decrease consequently. Therefore, it is recommended to follow up these patients in a longer periods.مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، مقایسهی تصویر ذهنی بدن در دو گروه از بیماران مبتلا به چاقی مرضی بعد از عمل جراحی بایپس معده و گاسترکتومی Sleeve بود.روشها: در این مطالعهی توصیفی، در مجموع 126 بیمار (دو گروه 63 نفره) مبتلا به چاقی مفرط مشارکت داشتند که در سالهای 96-1395 در مرکز آموزشی- درمانی الزهرا (س) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تحت یکی از دو عمل بایپس معده و گاسترکتومی Sleeve قرار گرفتند. ارزیابی تصویر ذهنی بدن این افراد قبل از عمل و ۶ ماه پس از عمل توسط پرسشنامهی چند بعدی تصویر ذهنی بدن صورت گرفت. اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.یافتهها: آزمون Paired t نشان داد که میانگین نمرهی کل تصویر ذهنی بدن در هر دو گروه، ۶ ماه بعد از عمل نسبت به قبل از عمل به طور معنیداری افزایش یافته است (001/0 > P)، اما آزمون Independent t نشان داد که میانگین نمرهی کل تصویر ذهنی بدن قبل بعد از عمل بین دو گروه اختلاف معنیداری نداشت؛ به طوری که قبل از عمل (62/0 = P) و بعد از عمل (62/0 = P) گزارش گردید.نتیجهگیری: میانگین نمرهی کل تصویر ذهنی بدن طی ۶ ماه پس از عمل بین دو گروه اختلاف معنیداری نداشت، اما احتمال میرود که در دراز مدت به دنبال کاهش وزن بیشتر و افتادگی پوست، تصویر ذهنی بدن تغییر یابد. از این رو، پیگیری این افراد در بازهی زمانی طولانیتر پیشنهاد میگردد.https://jims.mui.ac.ir/article_15541_58cc6af881f1728d13eb88034c5c50b7.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953647520180522The Effect of Using Sterile Drape during Permanent Central Venous Catheterization on Reduction of Infection Rate in Patients under Hemodialysisبررسی اثر به کارگیری Drape استریل هنگام پرمیکتگذاری در کاهش بروز عفونت بیماران تحت همودیالیز3583651554210.22122/jims.v36i475.9851FAفرشته سلیمیاستادیار، گروه جراحی، دانشکدهی پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعباس ساروخانیاستادیار، گروه جراحی، دانشکدهی پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-7704-3728مریم سیاهپوشپزشک عمومی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانرضا خدیویدانشیار، گروه پزشکی اجتماعی دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-9468-3110Journal Article20180328Background: Hemodialysis is one of the most significant alternatives for kidney transplantation which is dependent on efficient vascular access. Compared to arteriovenous fistulas (AVF), these catheters increase the risk of bacteremia more than 10 times. Infection is the second cause of death in patients under hemodialysis, and the cause of 30-60 percent of the central venous catheter replacement. To prevent catheter infection, foremost, we have to distinguish the risk factors and their effects. The plastic adhesive drape is used extensively to prevent the bacterial transmission from skin to the surgical site. Sterile drape utilization is a controversial discussion and there is no convincing evidence for disinfectant effect yet. Our purpose was is to investigate the sterile drape utilization to reduce the incidence of central venous catheter infection.Methods: A prospective randomized single-blind clinical trial was done. 80 internal jugular veins were embedded in two groups of 40 people (with and without sterile drape). The 2 groups were followed regarding the evidence of early infection.Findings: In the with sterile drape group, two patients on the third visit complained about redness of the catheter exit site, and in the without sterile drape group, one person on the third visit complained about secretion of the catheter exit site. No evidence of infection was detected by the physician. In without sterile drape group, one blood culture was done which was negative. No correlation was found between age, sex, weight, and the levels of creatinine and blood urea nitrogen (BUN) with the incidence of infection.Conclusion: In our research, utilization of sterile drape did not have any significant effect on reduction of catheter early infection.مقدمه: همودیالیز، مهمترین راه جایگزین پیوند کلیه محسوب میشود که وابسته به راههای عروقی (Vascular accesses) کارامد میباشد.کاتترها در مقایسه با فیستول شریانی وریدی (Arteriovenous fistulas یا AVF) خطر باکتریمی را بیش از 10 برابر افزایش میدهد. عفونت، دومین عامل مرگ بیماران تحت همودیالیز و علت 60-30 درصد تعویض کاتترهای ورید مرکزی به شمار میرود. به منظور جلوگیری از عفونت مرتبط با کاتتر ورید مرکزی، ابتدا باید عوامل خطر و تأثیر آنها را به خوبی شناسایی گردد. برای جلوگیری از آلودگی باکتریایی، به طور گستردهای از Drapeهای چسبندهی پلاستیکی استفاده میگردد که مانع انتقال باکتری از پوست به محل جراحی میشود. استفاده از Drape استریل بحث مورد اختلافی است و تاکنون شواهد متقاعد کننده برای اثر آن گزارش نشده است. هدف از انجام مطالعهی حاضر، بررسی اثر به کارگیری Drape استریل هنگام پرمیکتگذاری در کاهش بروز عفونت مرتبط با کاتتر ورید مرکزی بود.روشها: در این کارآزمایی بالینی آیندهنگر یک سوکور تصادفی، 80 کاتتر ورید ژوگولار داخلی تعبیه شد که نمونهها به دو گروه 40 نفرهی اول (پرمیکتگذاری با Drape استریل) و دوم (بدون به کارگیری Drape استریل) تقسیم شدند و از نظر عفونت زودرس پرمیکت مورد بررسی قرار گرفتند.یافتهها: 2 نفر در ویزیت سوم گروه اول از قرمزی محل خروج کاتتر و 1 نفر در ویزیت سوم گروه دوم از ترشح محل خروج کاتتر شکایت داشتند. در معاینهی فیزیکی انجام شده توسط پزشک، در هیچ یک از دو گروه عفونتی تشخیص داده نشد. در گروه دوم یک مورد کشت خون انجام گرفت که منفی بود. همچنین، ارتباطی میان سن، جنسیت، وزن و سطح Blood urea nitrogen (BUN) و Creatinine (Cr) با بروز عفونت مشاهده نشد.نتیجهگیری: به کارگیری Drape استریل هنگام پرمیکتگذاری، تأثیری در کاهش میزان عفونت زودرس پرمیکت ندارد.https://jims.mui.ac.ir/article_15542_958bc7d273b8147c42d38fee45a721dc.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953647520180522The Association between Polymorphism of Xrcc3 Gene and Colorectal Cancer: A Case-Control Studyبررسی ارتباط پلیمورفیسم در ژن Xrcc3 با سرطان کولورکتال: یک مطالعهی مورد- شاهدی3663711554310.22122/jims.v36i475.9913FAمجید متولیباشیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-4380-0166حلیمه رضاییدانشجوی دکتری، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-4055-3171جعفر ملکیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانشیدا خلیلیاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20180412Background: Colorectal cancer is the third cancer which results in death in western countries. Some of the risk factors of this cancer are age, inadequate diet, obesity, inactivity, genetic changes, etc. Considering the relationship between genetic changes with colorectal cancer is the subject of recent studies, and one of the subjects which have been focused is T241M polymorphism in Xrcc3 gene.Methods: In this case-control study, 90 patients with colorectal cancer and 83 healthy people were included. Genomic DNA was extracted from peripheral blood, and genotype distribution in the region of polymorphism was studied. By designing of primers, the considered area was amplified and genotyped using polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism analysis (PCR-RFLP) method.Findings: We observed the association between T241M polymorphism and colorectal cancer. Besides, there was a meaningful relationship between aging and family history with this cancer. On the other hand, smoking was not associated with colon cancer, but it also showed a significant role in the incidence and metastasis of rectal cancer.Conclusion: The relationship between T241M polymorphism and increased risk of colorectal cancer, along with family history of cancer, old age, and smoking were reported as risk factors for colorectal cancer. Therefore, the results of this research can show the need for further investigation in subsequent studies.مقدمه: سرطان کولورکتال، سومین سرطان منجر به مرگ در کشورهای غربی محسوب میشود. سن بالا، چاقی، بیتحرکی، رژیم غذایی نامناسب و تغییرات ژنتیکی، از جمله عوامل خطر بروز این سرطان به شمار میرود. بررسی ارتباط تغییرات ژنتیکی با سرطان کولورکتال، زمینهی بسیاری از تحقیقات اخیر بوده و پلیمورفیسم M241T در ژن Xrcc3 مورد توجه قرار گرفته است.روشها: در این پژوهش مورد- شاهدی، 90 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال و 83 فرد سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. DNA ژنومی از خون محیطی افراد استخراج و توزیع ژنوتیپی در محل پلیمورفیسم مذکور بررسی گردید. منطقهی مورد نظر با استفاده از طراحی پرایمر و تکنیک Polymerase chain reaction (PCR) تشدید ژنی شد و ژنوتیپ نمونهها با روش PCR-Restriction Fragment Length Polymorphism (PCR-RFLP) تعیین گردید.یافتهها: یافتهها حاکی از ارتباط آلل C از پلیمورفیسم M241T با ابتلا به سرطان کولورکتال بود. همچنین، ارتباط معنیداری بین افزایش سن و سابقهی فامیلی با بروز سرطان مشاهده شد. از طرف دیگر، مصرف سیگار با سرطان کولون رابطهای را نشان نداد، اما نقش مؤثری در بروز و متاستاز سرطان رکتوم داشت.نتیجهگیری: ارتباط پلیمورفیسم M241T با افزایش خطر بروز سرطان کولورکتال در کنار سابقهی فامیلی، سن بالا و مصرف سیگار، به عنوان عوامل خطر ابتلا به سرطان کولورکتال گزارش گردید. از اینرو، نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، ضرورت بررسی و انجام تحقیقات گستردهتر در مطالعات بعدی را مشخص نمودhttps://jims.mui.ac.ir/article_15543_25d40d9538d8fa92ca6a7e0d5bc92f20.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953647520180522Evaluation and Comparison of the Effects of Propofol, Dexamethasone, and Ondonestrone in the Prevention of Complications during and after Cataract Surgeryبررسی و مقایسهی تأثیر پروپوفول، دگزامتازون و اندانسترون در پیشگیری از عوارض حین و بعد از عمل جراحی کاتاراکت3723781554410.22122/jims.v36i475.9813FAخسرو نقیبیدانشیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-0577-6989مهرنوش دودانگهدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانسید تقی هاشمیاستادیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانداریوش مرادی فارسانیاستادیار، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-2192-1610Journal Article20180315Background: One of the complications after cataract surgery is pruritus. In this study for the first time, the effects of intravenous injection of ondansetron, propofol, and dexamethasone on reducing the incidence of pruritus after cataract surgery were compared with the control group.Methods: In this clinical trial study, patients were randomly divided into four groups of dexamethasone, ondansetron, propofol, and normal saline for intravenous infusion. After entering the recovery for up to 6 hours, the patient was asked about itching, nausea, and vomiting. Information was compared between the four groups.Findings: The level of pruritus around the eyes during 0 to 1 hour after the surgery was significantly lower in the ondansetron and dexamethasone groups than others (P < 0.050). There was no significant difference between the groups regarding the level of pruritus around the eyes during 1 to 2 and 2 to 6 hours after the surgery (P < 0.050 for all).Conclusion: Propofol plays a major role in reducing postoperative nausea and vomiting. Ondansetron is effective in reducing nausea and vomiting and itching after the surgery. Dexamethasone is also effective in reducing pruritus around the eyes after the surgery. It is recommended to do more researches with more samples in addition to eliminating the limitations.مقدمه: یکی از عوارض پس از عمل جراحی کاتاراکت، خارش است. در مطالعهی حاضر برای اولین بار، میزان تأثیر تزریق وریدی اندانسترون، پروپوفول و دگزامتازون در کاهش بروز خارش پس از عمل جراحی کاتاراکت بررسی و با گروه شاهد مقایسه گردید.روشها: در این پژوهش کارآزمایی بالینی، بیماران به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند و به ترتیب تحت تزریق وریدی دگزامتازون، اندانسترون، پروپوفول و نرمال سالین قرار گرفتند. پس از ورود به ریکاوری تا 6 ساعت، از بیمار در خصوص خارش و تهوع و استفراغ سؤال شد. دادههای به دست آمده از چهار گروه مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: میزان بروز خارش اطراف چشم در گروه اندانسترون (8/12 درصد) و دگزامتازون (5/7 درصد) در بازهی صفر تا 1 ساعت اول پس از عمل جراحی به طور معنیداری کمتر از سایر گروهها بود (050/0 > P). تفاوت معنیداری بین گروهها در بروز خارش اطراف چشم در زمانهای ۱ تا ۲ و ۲ تا ۶ ساعت وجود نداشت (050/0 < P).نتیجهگیری: پروپوفول تا حدود زیادی در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل نقش دارد. استفاده از اندانسترون در ساعت اول پس از عمل، نقش مؤثری در کاهش خارش و به ویژه تهوع و استفراغ پس از عمل جراحی دارد. دگزامتازون نیز در ساعت اول پس از عمل، بر کاهش خارش اطراف چشم مؤثرتر از سایر داروها میباشد. پیشنهاد میشود در بررسیهای آینده ضمن برطرف کردن محدودیتها، تحقیقات بیشتر با حجم نمونهی بیشتر انجام گیرد.https://jims.mui.ac.ir/article_15544_0951a78a62ea87cf0e40db018b983112.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953647520180522Protective Effects of Jujube Extract against Permeability of Blood-Brain Barrier, and the Activity of Glutathione Peroxidase and Catalase in Stroke Modelاثرات حفاظتی عصارهی عناب در برابر نفوذپذیری سد خونی- مغزی، فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در مدل سکتهی مغزی3793851554510.22122/jims.v36i475.9563FAفیروزه علویاناستادیار، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم پایه، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایرانسعیده قیاسونداستادیار، گروه زیستشناسی، دانشکدهی علوم پایه، دانشگاه ملایر، ملایر، ایرانJournal Article20180129Background: Jujube is a medicinal plant, with strong antioxidant properties that is consumed in worldwide as food and medicine. Recent studies indicate that jujube extracts can suppress inflammation and reduce oxidative stress. Considering that brain ischemia is the third most common cause of death in developed countries, the aim of this study was to investigate the effects of juvenile neuronal protection against stroke-induced damage on the blood-brain barrier, and the activity of two anti-oxidants, glutathione peroxidase and catalase.Methods: In this experimental study, 15 groups of 7 Wistar male rats were used as follows: 2 control groups of saline, 2 sham groups, 2 groups of stroke, and control and stroke groups at doses of 100, 250, and 500 mg/kg/day of jujube extract. After 30 days of oral administration, the animals were subjected to middle cerebral artery occlusion (MCAO) for 60 minutes. After 24 hours of reperfusion, the activity levels of glutathione peroxidase (GPX) and catalase were investigated in the areas of cortex and hippocampus; the permeability of the blood-brain barrier (BBB) was investigated as well.Findings: Oral administration of jujube extract at the dose of 250 mg/kg/day reduced the permeability of the blood-brain barrier in stroke model. Doses of 500 and 250 mg/kg/day of jujube in the cortex and hippocampus, and the dose of 100 mg/kg/day in the hippocampus increased catalase activity.Conclusion: The results of this study clearly show that jujube has a significant potential for stroke prevention.مقدمه: عناب، گیاهی دارویی با خواص آنتیاکسیدانی قوی است که در سرتاسر جهان به عنوان غذا و دارو مصرف میشود. مطالعات اخیر نشان میدهد عصارهی عناب، سبب سرکوب التهاب و کاهش آسیب استرس اکسیداتیو است. با توجه به این که سکتهی مغزی سومین عامل مرگ و میر در کشورهای توسعهیافته است، مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثرات حفاظت نورونی عصارهی عناب در برابر آسیب ناشی از سکتهی مغزی بر روی استحکام سد خونی- مغزی و فعالیت دو آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز انجام شد.روشها: در این مطالعهی تجربی، از 15 گروه 7 تایی Rat نر نژاد Wistar استفاده شد که عبارت از دو گروه شاهد سالین، دو گروه Sham، دو گروه سکتهی مغزی، گروههای سالم و سکته با دوزهای 100، 250 و 500 میلیگرم/کیلوگرم روزانه از عصارهی عناب بودند. پس از 30 روز تیمار خوراکی، حیوانات به مدت 60 دقیقه در معرض انسداد شریان مغز میانی قرار گرفتند. بعد از 24 ساعت از برقراری جریان خون مجدد، میزان فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز نواحی کورتکس و هیپوکمپ و همچنین، نفوذپذیری سد خونی- مغزی بررسی شد.یافتهها: تجویز خوراکی عصارهی عناب در دوز 250 میلیگرم/کیلوگرم در مدل سکتهی مغزی سبب کاهش نفوذپذیری سد خونی- مغزی در کورتکس شد. دوزهای 250 و 500 میلیگرم/کیلوگرم عناب در کورتکس و هیپوکمپ و دوز 100 میلیگرم/کیلوگرم در هیپوکمپ، فعالیت کاتالاز را افزایش دادند.نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از این مطالعه، به وضوح نشان میدهد که عناب دارای پتانسیل قابلتوجهی در پیشگیری از سکتهی مغزی میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15545_145cce9cb17dbd4165216a79bd500674.pdf