دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953648520180823Indexایندکس1560010.22122/jims.v36i485.11596FAایندکس مجله0000-0003-0874-1906Journal Article20190423Click to download the index of this issue.لطفا برای دانلود ایندکس این شماره کلیک نمایید.https://jims.mui.ac.ir/article_15600_37c1a1d90012c048c60ee804c6d6d865.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953648520180823The Effect of Garlic Pills on the Results of Cultured Samples from Peripheral, Urinary, and Central Catheters and Inflammatory Factors in Patients in Intensive Care Unit (ICU)بررسی اثر قرص سیر بر نتایج کشت نمونههای به دست آمده از کاتتر های محیطی، ادراری و مرکزی و عوامل التهابی بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه6987041560110.22122/jims.v36i485.9485FAسعید عباسیدانشیار، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-0930-5698فرخ یداللهیدستیار فلوشیپ مراقبتهای ویژه، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-5958-0239Journal Article20180115Background: The aim of this study was to determine the effect of garlic oral pill in preventing the onset of nosocomial infection in the patients who admitted in intensive care unit (ICU).Methods: In a clinical trial study, 100 patients who admitted in intensive care unit of Alzahra hospital, Isfahan, Iran, were selected and randomly divided into two groups. The first group were received garlic tablets every 8 hours for 6 days, and the second group did not receive the garlic pill. During the study, inflammatory factors, sepsis, and infection were compared between the two groups.Findings: 78 samples of intravenous catheter were sent to the laboratory for culture, 37 of which were in the intervention group and 41 were in the control group. The result of the culture of the tip of the venous catheter was positive in 5 cases, all of which were in the control group, and no positive culture was observed in the intervention group (P = 0.035). For 35 patients in the intervention group and 30 in the control group, urine culture was performed. The results of the culture were positive in two of the intervention group and six in the control group (5.7% versus 20%), but the difference was not significant (P = 0.130).Conclusion: The use of garlic pill in patients admitted in intensive care units that are highly susceptible to hospital infection may be effective in preventing septicemia and urinary tract infections.مقدمه: مطالعهی حاضر با هدف تعیین تأثیر قرص خوراکی سیر در پیشگیری از بروز عفونت بیمارستانی در بخش مراقبتهای ویژه به انجام رسید.روشها: در یک مطالعهی کارآزمایی بالینی، 100 بیمار بستری در بخشهای مراقبتهای ویژهی بیمارستان الزهرای (س) اصفهان در دو گروه توزیع شدند. به گروه مورد، یک عدد قرص سیر هر 8 ساعت تا 6 روز داده شد و برای گروه شاهد دارویی تجویز نشد. در طول مدت مطالعه، عوامل التهابی، خونی و بروز عفونت در دو گروه بررسی و مقایسه گردید.یافتهها: 78 نمونهی نوک کاتتر وریدی جهت کشت به آزمایشگاه ارسال شد که 37 مورد آن مربوط به گروه مورد و 41 مورد آن مربوط به گروه شاهد بود. نتیجهی کشت نوک کاتتر وریدی در 5 مورد مثبت بود که هر 5 مورد مربوط به گروه شاهد بودند و موردی از کشت مثبت در گروه مورد مشاهده نشد (035/0 = P). برای 35 نفر از گروه مورد و 30 نفر از گروه شاهد، کشت ادرار انجام گرفت که نتیجهی کشت در 2 نفر (7/5 درصد) از گروه مورد و 6 نفر (0/20 درصد) از گروه شاهد مثبت بود، اما اختلاف دو گروه معنیدار نبود (130/0 = P).نتیجهگیری: مصرف قرص سیر در بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه که به شدت مستعد ابتلا به عفونت بیمارستانی هستند، مؤثر میباشد و احتمال میرود بتواند از بروز سپتیسمی و عفونتهای ادراری پیشگیری نماید.https://jims.mui.ac.ir/article_15601_79c14b945e8a67aae496b0df3174d375.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953648520180823Comparison of Three Methods of Open Discectomy, and Nucleoplasty with and without Ozone Injection on the Healing, Complications, and Postoperative Pain in Patients with Lumbar Disc Herniationمقایسهی سه روش دیسککتومی باز و نوکلئوپلاستی با گاز ازن و نوکئوپلاستی بدون گاز ازن بر میزان بهبودی، عوارض و درد بعد از عمل در بیماران مبتلا به فتق منفرد دیسک کمری7057111560210.22122/jims.v36i485.9960FAسعید ابریشمکاراستاد، گروه جراحی اعصاب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-8860-5204امین راستگودستیار، گروه جراحی اعصاب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-9777-451Xمرجان اوستاددستیار، گروه داخلی اعصاب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایراناحسان محمدحسینیدستیار، گروه جراحی اعصاب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانمحمد کمانگردستیار، گروه جراحی اعصاب، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20180419Background: This study aimed to compare the effect of three method of open discectomy, and nucleoplasty with and without ozone injection on the healing, complications, and postoperative pain in patients with lumbar disc herniation.Methods: In this clinical trial study, 180 patients with intervertebral disc herniation were divided into three groups of 60 patients. The first group was operated using open diskectomy method, and the second and third groups were operated with nucleoplasty with and without ozone injection. The severity of pain, relapse symptoms, and postoperative complications were followed up to 24 months later, and compared between the three groups.Findings: The severity of back pain at preoperative, 14 days, and 1 and 3 months after operation was not significantly different between the three groups; but 24 months after surgery, patients with open discectomy had lower pain severity (P = 0.029). Up to 24 months later, 12 patients needed re-operation, 2 (3.3%) of nucleoplasty with ozone injection group and 10 (16.7%) of the nucleoplasty without ozone injection group, and the difference between the three groups was significant (P = 0.001).Conclusion: It seems that the use of open discectomy method, in comparison with nucleoplasty with or without gas injection, is associated with a higher rate of cure and a less recurrence rate; although open discectomy is not accompanied by a getting rid of bed quickly, but had less therapeutic costs and less need for reoperation.قدمه: مطالعهی حاضر با هدف مقایسهی تأثیر روش دیسککتومی باز و نوکلئوپلاستی با گاز ازن و نوکئوپلاستی بدون گاز ازن بر میزان بهبودی، عوارض و درد بعد از عمل در بیماران مبتلا به فتق منفرد دیسک کمری انجام شد.روشها: در یک مطالعهی کارآزمایی بالینی، 180 بیمار مبتلا به فتق دیسک بین مهرهای در سه گروه 60 نفره توزیع شدند. گروه اول، تحت عمل دیسککتومی باز و گروه دوم به ترتیب تحت عمل نوکلئوپلاستی با و بدون تزریق گاز اوزون قرار گرفتند و شدت درد، عوارض بعد از عمل و میزان عود بیمار تا 24 ماه بعد از عمل، پیگیری و مقایسه شد.یافتهها: شدت کمردرد در قبل از عمل، 14 روز، یک ماه و سه ماه بعد از عمل در بین سه گروه اختلاف معنیداری نداشت، اما در 24 ماه بعد از عمل، بیماران تحت عمل با روش دیسککتومی باز، شدت درد کمتری داشتند (029/0 = P). تا 24 ماه بعد از عمل، 12 بیمار نیاز به عمل مجدد پیدا کردند که 2 مورد (3/3 درصد) از گروه نوکلئوپلاستی با تزریق گاز ازن و 10 مورد (7/16 درصد) از گروه نوکلئوپلاستی بدون تزریق گاز بودند و اختلاف سه گروه معنیدار بود (001/0 = P).نتیجهگیری: به نظر میرسد استفاده از روش دیسککتومی باز نسبت به نوکلئوپلاستی چه با تزریق گازو چه بدون تزریق گاز ازن، با بهبودی بیشتر و عود کمتری همراه است و هر چند که دیسککتومی باز با پایین آمدن سریعتر بیمار از تخت همراه نیست، اما هزینهی درمانی آن پایینتر و نیاز به عمل مجدد نیز نسبت به نوکلئوپلاستی کمتر میباشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15602_01154d475cde20b33a010cb0722ccddd.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953648520180823The Causes and Risk Factors in Patients with Kernicterus Referred to the Clinic of Pediatric Neurology during the Years 2011 to 2016بررسی علل و عوامل خطر ابتلا به کرنیکتروس در بیماران مراجعه کننده به درمانگاه نورولوژی کودکان در سالهای 95-13907127161560310.22122/jims.v36i485.10118FAجعفر نصیریاستادیار، گروه بیماریهای کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-3624-6849محمدرضا قضاویاستادیار، گروه بیماریهای کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-5257-4928محمدعلی پورمیرزاییاستادیار، گروه بیماریهای کودکان، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانعبدالرحیم پاکدانشجوی پزشکی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-6605-5598Journal Article20180528Background: Neonatal jaundice has potentially severe side effects such as kernicterus. Prevention of kernicterus and hyperbilirubinemia is based on finding neonates with risk factors and starting treatment as soon as possible. Therefore, this study aimed to determine some causes and risk factors of kernicterus.Methods: This was a retrospective descriptive study on patients referred to the clinic of pediatric neurology during the years 2011 to 2016. Reviewing patients' medical records and information was done. Quantitative data were reported as mean ± standard deviation and median, and qualitative data as frequency and percentage.Findings: In this study, 19 clinical records were reviewed, with a mean age of 6.60 ± 4.29 years; of them, 78.9% were boys; 63.2% birthed term; 57.9% birth with natural vaginal delivery; and 52.6% had a positive family history of neonatal jaundice. The most common causes of hyperbilirubinemia were ABO and Rh incompatibility and glucose-6-phosphate dehydrogenase (G6PD) deficiency. 84.2% were treated with exchange transfusion and 15.8% with medical management. The mean age of the mothers when neonate born was 26.30 ± 3.98 years. The mean level of bilirubin level was 34.40 ± 10.46 mg/dl. Mean time of delay treatment was 1.10 ± 0.95 day.Conclusion: Kernicterus in most cases can be prevented. Most common cause of kernicterus was the late diagnosis of families. To prevent kernicterus, it is necessary to implement a systematic after-birth care plan for neonates by qualified healthcare professionals.مقدمه: ایکتر نوزادی، عوارض شدید بالقوهای نظیر کرنیکتروس دارد. پیشگیری از کرنیکتروس و هایپربیلیروبینمی، بر اساس یافتن نوزادان دارای عوامل خطر و شروع درمان آن در اسرع وقت میباشد. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف تعیین بخشی از علل کرنیکتروس و عوامل خطر آن انجام شد.روشها: این مطالعهی توصیفی گذشتهنگر، بر روی کودکانی که با تشخیص کرنیکتروس به درمانگاه نورولوژی کودکان در سالهای 95-1390 مراجعه کردند، انجام شد. پروندهی درمانگاهی بیماران، بررسی و اطلاعات مورد نیاز جهت بررسی اهداف و فرضیهها استخراج گردید. واکاوی دادههای کمی با میانگین ± انحراف معیار و میانه و دادههای کیفی با تعداد (درصد) بیان شد.یافتهها: در این مطالعه، پروندهی درمانگاهی 19 بیمار مبتلا به کرنیکتروس بررسی شد که میانگین سن 6/6 ± 29/4 سال داشتند. 9/78 درصد بیماران پسر بودند. 2/63 درصد نوزادان ترم و 9/57 درصد حاصل زایمان طبیعی بودند. سابقهی فامیلی زردی نوزادی 6/52 درصد بیماران مثبت بود. در میان علل هایپربیلیروبینمی، عدم تطابق گروه خونی، Rh و کمبود Glucose-6-phosphate dehydrogenase (G6PD) بیشترین فراوانی را داشتند. 2/84 درصد بیماران تحت درمان تعویض خون و 8/15 درصد تحت درمان دارویی قرار گرفتند. میانگین سن مادران هنگام تولد نوزاد 98/3 ± 30/26 سال بود. میانگین سطح بیلیروبین 46/10 ± 4/34 میلیگرم/دسیلیتر بود. میانگین مدت زمان تأخیر در درمان 95/0 ± 10/1 روز بود.نتیجهگیری: کرنیکتروس در بیشتر موارد قابل پیشگیری است. مهمترین علت بروز کرنیکتروس، تشخیص دیرهنگام خانوادهها بوده است. لازم است برنامهی ویژهای برای پیشگیری از کرنیکتروس و مراقبت سیستماتیک پس از تولد نوزادان توسط افراد واجد صلاحیت در سیستم بهداشت و درمان، برنامهریزی و اجرا شود.https://jims.mui.ac.ir/article_15603_cb3d271050c94c401beb2a7f52bb70ef.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953648520180823The Effect of Aerobic Exercise on Dopamine Release in Periaqueductal Gray Region Following the Use of Morphine in Ratتأثیر تمرین هوازی بر میزان رهاسازی دوپامین در ناحیهی خاکستری دور قناتی متعاقب مصرف مرفین7177221560410.22122/jims.v36i485.10299FAصفورا علیزادهددانشجوی کارشناسی ارشد، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-0275-8248مهدی کارگرفرداستاد، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدهی علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-9205-799Xحجتاله علاییاستاد، گروه فیزیولوژی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20180617Background: Several studies have shown that exercise plays an important role in modifying addictive behaviors. Moreover, it seems that morphine exerts its effects on periaqueductal gray (PAG) region, which contains dopamine neurons, through the release of dopamine in this area. Therefore, in this study, we decided to evaluate the effect of aerobic exercise on the release of dopamine in the periaqueductal gray region following the use of morphine in rat.Methods: 28 male Wistar rats were selected and randomly divided into 4 groups of saline, morphine, saline + exercise, and morphine + exercise. Exercise groups ran on the treadmill apparatus during four weeks. Three doses of morphine (10, 20, and 40 mg/kg) were injected intraperitoneally in 9 days, and withdrawal symptoms were recorded. After preparing different specimens in 50 μl samples, the concentration of dopamine and 3,4-dihydroxyphenylacetic acid (DOPAC) were measured using high-performance liquid chromatography (HPLC). To compare the mean levels of dopamine and DOPAC, one-way ANOVA and Tukey's post hoc tests were used.Findings: The concentrations of dopamine and DOPAC were significantly higher in morphine, morphine + exercise, and saline + exercise compared to saline group (P < 0.050 for all).Conclusion: The results of this study show that aerobic exercise may have an important role in releasing dopamine and DOPAC into the periaqueductal gray region area, and it can be used for prevention and treatment of morphine addiction.مقدمه: بر اساس تحقیقات متعدد، ورزش میتواند در پیشگیری و درمان اختلالات رفتارهای ناشی از اعتیاد به مرفین مؤثر باشد. ناحیهی خاکستری دور قناتی (Periaqueductal gray یا PAG)، شامل نورونهای دوپامینی زیادی است که مرفین تأثیرات خود را از طریق اثر بر این نورونها و آزاد کردن دوپامین در این ناحیه اعمال میکند. از این رو، مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین هوازی بر میزان رهاسازی دوپامین در هستهی PAG در Ratهای سالم و معتاد به مرفین انجام شد.روشها: این مطالعه، بر روی 28 Rat نر نژاد Wistar انجام شد که به 4 گروه اصلی سالین، مرفین، سالین + ورزش و مرفین + ورزش تقسیم شدند. گروههای ورزش به مدت 4 هفته روی تردمیل دویدند. تزریق درون صفاقی مرفین سه دز 10، 20 و 40 میلیگرم در 9 روز انجام و بعد از آن علایم ترک گرفته شد. پس از تهیه کردن نمونههای مختلف در سمپل (Sample)های 50 میکرولیتری با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (High-performance liquid chromatography یا HPLC) مقدار دوپامین و متابولیت آن، دیهیدروکسی فنیل استیک اسید (3,4-Dihydroxyphenylacetic acid یا DOPAC) اندازهگیری شد. برای بررسی نتایج، میانگین غلظت دوپامین و متابولیت آن در هرگروه با استفاده از روش آماری One-way ANOVA با آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد.یافتهها: غلظت دوپامین و متابولیت آن در گروههای مرفین، مرفین + ورزش و نیز سالین + ورزش در مقایسه با گروه سالین به طور معنیداری بیشتر بود (050/0 > P).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که به احتمال زیاد، تمرین هوازی با تأثیر بر نورونهای دوپامینی ناحیهی PAG میتواند با آزادسازی دوپامین به عنوان یک روش پیشگیری کننده از اعتیاد استفاده شود.https://jims.mui.ac.ir/article_15604_ff0b1b82b3ee78f5ab1b03b5019c01e8.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953648520180823Evaluating the Effects of Acarbose on Anthropometry Indexes and Metabolic Markers in Patients with Metabolic Syndrome in Comparison to Placebo, in Isfahan City, Iranاثر داروی آکاربوز بر شاخصهای تنسنجی و نشانگرهای متابولیک در مقایسه با دارونما در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک در شهر اصفهان7237301560510.22122/jims.v36i485.10123FAنوشین خلیلیاستادیار، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-5129-100Xعلی شیخ ابومسعودیدستیار، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-3680-1187Journal Article20180516Background: Metabolic syndrome (MTS) is a group of metabolic abnormalities that occur simultaneously. Acarbose is an anti-diabetes medication that studies showed its effects on improving lipid profile, blood sugar, insulin resistance, and weight loss. This study aimed to evaluate the effects of acarbose on anthropometry indexes and metabolic markers in patients with metabolic syndrome in comparison to placebo, in Isfahan City, Iran.Methods: This was a randomized clinical trial study on patients with metabolic syndrome who referred to Sedighe Tahere Research Institute. Patients were randomly divided into two groups treated with acarbose or placebo for 6 months. Before and after intervention, weight, waist circumference, and hip circumference were measured, and the level of fasting blood sugar, postprandial blood sugar (30 minutes, and 1 and 2 hours), cholesterol, triglyceride, high-density lipoprotein (HDL), low-density lipoprotein (LDL), liver enzymes, albumin, C-reactive protein (CRP), insulin (fast, and 30 minutes, and 1 and 2 hours postprandial), and insulin resistance index (Homeostatic Model Assessment of Insulin Resistance or HOMA-IR) were evaluated and then compared.Findings: In this study, 74 patients with metabolic syndrome with mean age of 39.9 ± 8.5 years were evaluated, of them, 27.02% were men. The mean weight (P < 0.001), waist circumference (P < 0.001), hip circumference (P < 0.001), and 1-hour (P < 0.010) and 2-hour postprandial blood sugar (P < 0.001) decreased significantly in acarbose group, the mean level of HDL significantly increased (P = 0.020), and HOMA-IR significantly decreased (P = 0.020). Other variables did not show significant differences.Conclusion: Acarbose can reduce weight and abdominal obesity, and improve postprandial blood sugar level, HDL level, and insulin resistance status.مقدمه: سندرم متابولیک، گروهی از ناهنجاریهای متابولیک است که در بسیاری از موارد همزمان با یکدیگر رخ میدهند. آکاربوز، یک داروی آنتیدیابت است که مطالعات نشان دهندهی اثرات این دارو در بهبود پروفایل چربی، قند خون، مقاومت به انسولین و کاهش وزن بوده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر داروی آکاربوز بر شاخصهای تنسنجی و نشانگرهای متابولیک در مقایسه با دارونما در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک در شهر اصفهان بود.روشها: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی بیماران مبتلا به سندرم متابولیک مراجعه کننده به مرکز تحقیقات صدیقهی طاهره (س) بود. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند که به مدت 6 ماه تحت درمان با آکاربوز یا دارونما قرار گرفتند. قبل و پس از مداخله، وزن، دور کمر و دور باسن اندازهگیری شد و سطح قند خون ناشتا، قند خون 30، 60 و 120 دقیقه پس از غذا، سطح کلسترول، Low-density lipoprotein (LDL)، High-density lipoprotein (HDL)، تریگلیسیرید، آنزیمهایکبدی، آلبومین، C-reactive protein (CRP) و سطح انسولین ناشتا 30، 60 و 120 دقیقه پس از غذا و همچنین، اندکس مقاومت به انسولین (Homeostatic model assessment of insulin resistance یا HOMA-IR) اندازهگیری و سپس مقایسه شد.یافتهها: در این مطالعه، 74 بیمار مبتلا به سندرم متابولیک با میانگین سنی 5/8 ± 9/39 سال بررسی شدند که 02/27 درصد مرد بودند. میانگین وزن (001/0 > P)، دور کمر (001/0 > P)، دور باسن (001/0 > P)، قند خون 30 دقیقه (010/0 > P) و 60 دقیقه (001/0 > P) پس از غذا به صورت معنیداری در گروه آکاربوز کاهش یافت و سطح HDL (020/0 = P) افزایش و شاخص HOMA-IR به صورت معنیداری کاهش یافت (020/0 = P). سایر متغیرها، تغییرات معنیداری از خود نشان ندادند.نتیجهگیری: آکاربوز در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک میتواند موجب کاهش وزن و چاقی شکمی شود و همچنین، سطح قند خون پس از غذا، سطح HDL و مقاومت به انسولین را بهبود ببخشد.https://jims.mui.ac.ir/article_15605_7845e36bcfd26e91a874b72745e3b4ab.pdf