دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953860520210219The Effect of Aerobic Exercise on the Improvement of Neuronal Inflammation Caused by Cerebral ischemia: Investigation of the Role of Microglia and Astrocytesاثر تمرین هوازی بر بهبود التهاب عصبی ناشی از ایسکمی مغزی: بررسی نقش میکروگلیاها و آستروسیتها9589641617810.22122/jims.v38i605.12533FAنبی شمساییاستادیار، گروه علوم ورزشی، دانشکدهی علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران0000-0003-0677-355XJournal Article20191222Background: Neuronal inflammation is a complex set of interactions between inflammatory cells and molecules that occurs after cerebral ischemia, and significantly contributes to the development of ischemic pathology. In this study, the protective effect of aerobic exercise on neuronal inflammation of the hippocampus of male rats following cerebral ischemia was investigated with emphasis on the role of microglia and astrocytes.Methods: 18 male Wistar rats weighing 250-300 g were divided into three groups of ischemia, exercise and ischemia, and sham. Rats in the exercise group ran on the treadmill for 4 weeks, 5 days a week. Cerebral ischemia was induced by blocking both common carotid arteries (CCA) for 20 minutes. To evaluate the rate of neuronal inflammation based on astrocytes and activated microglia index, expression levels of glial fibrillary acidic protein (GFAP) and ionized calcium binding adaptor molecule-1 (Iba-1) protein were determined by immunohistochemical staining.Findings: Aerobic training reduced the number of activated astrocytes and microglia in CA1 area of hippocampus after brain ischemia (P < 0.010).Conclusion: Aerobic exercise reduces neuronal inflammation by decreasing the activation of microglia and astrocytes, and has protective effects against cerebral ischemia. According to the key role of neuroinflammation in the initiation of ischemic pathology signaling, this may be an important pathway to reduce ischemic brain injury.مقدمه: : التهاب عصبی، یک مجموعهی پیچیده از فعل و انفعالات بین سلولهای التهابی و مولکولها میباشد که پس از ایسکمی مغزی رخ میدهد و به طور قابل توجهی به توسعهی پاتولوژی ناحیهی ایسکمیک کمک میکند. در این مطالعه، اثر محفاظتی تمرین هوازی بر بهبود التهاب عصبی ناحیهی هیپوکامپ موشهای صحرایی نر به دنبال ایسکمی مغزی با تأکید بر نقش میکروگلیاها و آستروسیتها مورد بررسی قرار گرفت.روشها: تعداد 18 سر موش صحرایی نر نژاد Wistar با وزن 300-250 گرم به سه گروه ایسکمی، ورزش + ایسکمی و شم تقسیم شدند. حیوانات گروه ورزش به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته بر روی نوار گردان دویدند. ایسکمی مغزی با انسداد هر دو شریان کاروتید مشترک به مدت 20 دقیقه ایجاد شد. برای بررسی میزان التهاب عصبی بر اساس شاخص آستروسیتها و میکروگلیاهای فعال شده به ترتیب از بررسی سطح بیان پروتئینهای Glial fibrillary acidic protein (GFAP) و Ionized calcium binding adaptor molecule-1 (1-Iba) به روش رنگآمیزی ایمنوهیستوشیمی استفاده شد.یافتهها: تمرین هوازی تعداد آستروسیتها و میکروگلیاهای فعال شده در ناحیهی 1CA هیپوکامپ پس از ایسکمی مغزی را کاهش میدهد (010/0 > P).نتیجهگیری: تمرین هوازی با کاهش فعالسازی میکروگلیاها و آستروسیتها، التهاب عصبی را کاهش میدهد و موجب اثرات محافظتی در برابر ایسکمی مغزی خواهد شد. با توجه به نقش کلیدی التهاب عصبی در شروع پیامرسانی پاتولوژی ناحیهی ایسکمیک، این موضوع میتواند به عنوان یک مسیر مهم برای کاهش آسیب مغزی ناشی از ایسکمی مطرح باشد.https://jims.mui.ac.ir/article_16178_c698bbd3eb95618498267c063b0a4a40.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953860520210219The Incidence and Common Locations of Bone Bruise in Patients with Anterior Cruciate Ligament Ruptureتوزیع فراوانی ادم استخوانی و محلهای آناتومیک شایع آن در بیماران با پارگی رباط صلیبی قدامی9659701617910.22122/jims.v38i605.12623FAمهدی مطیفی فرددانشیار، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-2597-3063حسین اکبری اقدماستادیار، گروه ارتوپدی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایرانhttp://orcid.org/0000-0001-6983-4458امین لچینانیدانشجوی پزشکی، کمیتهی تحقیقات دانشجویی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0001-5215-0076Journal Article20200113Background: Knee is the biggest synovial joint of the human’s body and highly vulnerable that is supported from both sides by collateral ligaments such as anterior cruciate ligament (ACL). ACL injuries may be associated with bone bruise. Previous studies have shown that the location of bone bruise has important clinical concepts, and can reflect the mechanism of injury. Therefore, the aim of this study was to investigate the incidence and common locations of bone bruise in the patients with ACL rupture.Methods: In this cross-sectional study, patients with ACL tears were entered according to the inclusion criteria using census-sampling method. Then, the required information including age, gender, marital status, and magnetic resonance imaging (MRI) report about the existence of bone bruise and its location were noted. Bone bruise was defined as signal increased in T2 MRI images.Findings: In total, 291 patient including 192 men (66%) and 99 women (34%) with mean age of 38.85 ± 134.84 years were studied. Of these, 120 cases (41.2%) had bone bruise, and the lateral tibial platue and the lateral femoral condyle were founded to have higher incidence of it. Nevertheless, the incidences of bone bruise and its locations were not significantly different between the age, gender, and marital status groups.Conclusion: Bone bruise is common among the injuries of knee that lead to ACL damage. According to the most prevalent location of bone bruises on the MRI, the most common mechanism of ACL tear in men aged between 20 and 40 years was pivot-shift injury.مقدمه: زانو، بزرگترین مفصل سینوویال بدن و با آسیب پذیری زیادی است که در هر طرف، به وسیلهی لیگامانهای جانبی (کولترال) از جمله رباط صلیبی قدامی تقویت میشود. آسیبهای Anterior cruciate ligament (ACL) ممکن است با ادم استخوانی همراه باشد. مطالعات قبلی نشان دادهاند که محل ادم استخوانی، بیانگر مفاهیم بالینی مهمی است و میتواند مکانیسم ایجاد آسیب را منعکس کند. از این رو، هدف از انجام این مطالعه، بررسی توزیع فراوانی و محلهای آناتومیک شایع ادم استخوانی در بیماران با پارگی رباط صلیبی قدامی میباشد.روشها: در این مطالعهی مقطعی، افراد طبق معیارهای ورود با پارگی لیگامان صلیبی قدامی به روش تمام شماری وارد مطالعه شدند. سپس، اطلاعات مورد نیاز شامل سن، جنس و گزارش Magnetic resonance imaging (MRI) از جمله وجود یا عدم وجود ادم استخوانی و محل آناتومیک آن ثبت گردید. ادم استخوان به صورت افزایش سیگنال در تصاویر T2 در MRI تعریف شد.یافتهها: در مجموع، 291 بیمار با میانگین سنی 84/13 ± 85/38 سال مورد مطالعه قرار گرفتند که 192نفر (66 درصد) مذکر و 99 نفر (34 درصد) مؤنث بودند. از این بین، 120 مورد (2/41 درصد) دارای ادم استخوانی بودند و پلاتوی لترال تیبیا و کندیل لترال فمور به عنوان محلهای آناتومیک شایعتر ادم استخوانی شناخته شدند، اما اختلاف شیوع ادم استخوانی و محلهای آناتومیک آن بین گروههای سنی، جنسی و وضعیت تأهل معنیدار یافت نشد.نتیجهگیری: ادم استخوانی در آسیبهای زانو که منجر به آسیب رباط صلیبی قدامی میشود، به نسبت شایع است. بنابراین، با توجه به محلهای شایع ادم استخوانی در MRI، شایعترین مکانیسم آسیب رباط صلیبی قدامی در مردان 40-20 مکانیسم پیوت شیفت استhttps://jims.mui.ac.ir/article_16179_39e7e03da668a9387c09a18e80f5014a.pdfدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی استان اصفهانمجله دانشکده پزشکی اصفهان1027-75953860520210219Need-based Reproductive Health Care Program in Iranian Surrogate Mothers; A Qualitative Studyتدوین برنامهی مراقبت سلامت باروری مبتنی بر نیاز مادران جایگزین ایرانی: یک مطالعهی کیفی9719811618010.22122/jims.v38i605.13303FAمرجان گلیاستادیار، گروه مامایی، مرکز تحقیقات توسعهی علوم پرستاری و مامایی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجفآباد، ایرانhttp://orcid.org/0000-0003-4758-9951شهناز کهندانشیار، گروه مامایی و بهداشت باروری، مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی، دانشکدهی پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-1479-2160زینب حیدریاستادیار، گروه مامایی و بهداشت باروری، مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی، دانشکدهی پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-4461-3437زیبا فرجزادگاناستاد، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران0000-0002-8811-6678سید مهدی احمدی الونآبادیمتخصص زنان و مامایی، کلینیک باروری و ناباروری اصفهان، اصفهان، ایران0000-0003-4054-7820Journal Article20200809Background: Surrogate mothers assist infertile couple by caring their baby. Assessments show differences on various aspects of reproductive health matters compared to normative pregnancy. The aim of this study was to develop a reproductive health care program for surrogate mothers.Methods: This was an exploratory study with the qualitative-quantitative sequencing design. Primarily, through a qualitative approach, surrogate mothers, care providers, and policymakers of reproductive health services were selected purposefully. The data were gathered through semi-designed interviews. Then, the researcher explained surrogate mothers’ needs about reproductive health care, and a care program draft was designed by integrating results of the qualitative study and reviewing the literature and guidelines. At the end of the study, reproductive and sexual health care program was designed using Delphi method.Findings: The surrogate mothers' reproductive health needs were summarized in four main categories: surrogate mothers' extra-care, educational needs, psychological support, and protecting against surrogacy social and familial consequences. The reproductive health care program for surrogate mothers was developed in six sections: primary screenings of surrogacy volunteer, pre-pregnancy, during embryo transfer, during pregnancy counseling and training, and follow-up postpartum care.Conclusion: Providing reproductive health care for surrogate mothers involvesمقدمه: مادران جایگزین با حمل جنین زوج نابارور، به درمان آنها کمک مینمایند. ارزیابیها نشان میدهد سلامت باروری مادران جایگزین در مقایسه با بارداری طبیعی دارای جنبههای متفاوت میباشد. این مطالعه، با هدف تدوین برنامهی مراقبت سلامت باروری مبتنی بر نیاز مادران جایگزین ایرانی انجام گرفت.روشها: در این پژوهش، ترکیبی متوالی اکتشافی ابتدا با رویکرد تحقیق کیفی مادران جایگزین و ارایه دهندگان و سیاستگذاران خدمات سلامت باروری به طور هدفمند انتخاب شدند. دادهها با مصاحبهی نیمه ساختار یافتهی عمیق جمعآوری، مکتوب و تحلیل گردید و نیازهای مراقبتی مادران جایگزین تبیین گردید. با ادغام نتایج مطالعهی کیفی و مرور متون و راهنماهای موجود، پیشنویس برنامهی مراقبتی طراحی شد و مناسبت هر یک از مراقبتهای پیشنهادی با تکنیک دو مرحلهای Delphi ارزیابی و برنامهی نهایی تدوین گردید.یافتهها: در تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از مطالعه، نیازهای سلامت باروری مادران جایگزین در 4 طبقهی اصلی مراقبتهای مختص بارداری جایگزین، نیازهای آموزشی، حمایتهای روانشناختی و پیامدهای اجتماعی و خانوادگی خلاصه شد. بر اساس همین نیازها، برنامهی مراقبت سلامت باروری مادران جایگزین در شش بخش اصلی شامل ارزیابیها و مراقبتهای قبل، حین و بعد از زایمان تدوین گردید.نتیجهگیری: مراقبت سلامت باروری مادران جایگزین، چالشهای متعدد و منحصر به فردی دارد که لازم است ارایه دهندگان مراقبت سلامت باروری به این دسته از مادران، به آنها توجه ویژه بنمایند.https://jims.mui.ac.ir/article_16180_5840908be1e2026d4796b3d0ea057ade.pdf