بررسی تاثیر دانسیته انرژی رژیم غذایی بر شاخص های تن سنجی، گلایسمیک و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو

نوع مقاله : مقاله های پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد، گروه تغذیه و بیوشیمی، دانشکده‌ی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

2 دانشیار، گروه تغذیه‌‌ی جامعه، دانشکده‌ی تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایران

3 دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تغذیه‌‌ی جامعه، دانشکده‌ی تغذیه و علوم غذایی و عضو کمیته‌ی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران

4 استادیار، گروه تغذیه و بیوشیمی، دانشکده‌ی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران

چکیده

مقدمه: امروزه دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک و عامل مهمی برای مرگ و میر به شمار می‌رود. رژیم غذایی مناسب یکی از عوامل کلیدی کنترل‌کننده‌ی دیابت می‌باشد. این مطالعه به هدف بررسی تأثیر دانسیته‌ی انرژی رژیم غذایی بر شاخص‌های تن‌سنجی، گلایسمیک و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام گردید. روش‌ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی از نوع موازی بر روی 60 زن مبتلا به دیابت نوع 2 در محدوده‌ی سنی 60-30 سال و شاخص توده‌ی بدنی (Body mass index یا BMI) بیشتر از 25 کیلوگرم بر مترمربع انجام گردید. پس از همسان‌سازی برای سن، BMI و وضعیت یائسگی، افراد مورد مطالعه به سه گروه 8 هفته رژیم غذایی با دانسیته‌ی انرژی پایین، دانسیته‌ی انرژی بالا و دانسیته‌ی انرژی معمولی تقسیم شدند. تبعیت افراد از طریق 3 ثبت غذایی تعیین شد. شاخص‌های تن‌سنجی، گلوکز پلاسما، انسولین و لیپید‌های سرم در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: میانگین تغییرات وزن و BMI در سه گروه به ترتیب 3– کیلوگرم و 5/1-1 کیلوگرم بر مترمربع بود که تفاوت معنی‌داری در سه گروه نداشت. سطح تری‌گلیسرید سرم در گروه دریافت‌کننده‌ی رژیم غذایی با دانسیته‌ی انرژی بالا در مقایسه با گروه دریافت‌کننده‌ی رژیم با دانسیته‌ی پایین و معمولی کاهش معنی‌داری یافت (16/41- میلی‌گرم در دسی‌لیتر در برابر 56/2 و 64/14 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، 01/0 = P). در گروه دریافت‌کننده‌ی رژیم با دانسیته‌ی انرژی پایین سطح Low density lipoprotein (LDL) و کلسترول سرم در مقایسه با ابتدای مطالعه به طور معنی‌داری کاهش یافت (25/13- میلی‌گرم در دسی‌لیتر و 004/0 = P و 68/17- میلی‌گرم در دسی‌لیتر و 003/0= P). تفاوت معنی‌داری در سطح گلوکز و انسولین سرم در بین سه گروه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: مصرف رژیم غذایی با دانسیته‌ی انرژی بالا می‌تواند سبب کاهش سطح تری‌گلیسرید سرم و مصرف رژیم با دانسیته‌ی انرژی پایین و غنی از میوه‌جات و سبزیجات می‌تواند سبب بهبود LDL و کلسترول تام سرم در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 شود. واژگان کلیدی: دانسیته‌ی انرژی رژیم غذایی، تن‌سنجی، گلایسمیک، پروفایل لیپیدی، دیابت ملیتوس

عنوان مقاله [English]

Evaluation of the Effects of Dietary Energy Density on Anthropometric and Glycemic Indices and Lipid Profile in Women with Type 2 Diabetes Mellitus

نویسندگان [English]

  • Maryam Tabesh 1
  • Ahmad Esmaillzadeh 2
  • Marjan Tabesh 3
  • Mohammad Javad Hosseinzadeh 4
1 Department of Nutrition and Biochemistry, School of Health, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of Community Nutrition, School of Nutrition and Food Sciences, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
3 3 MSc Student, Department of Community Nutrition, School of Nutrition and Food Sciences And Student Research Committee, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
4 Assistant Professor, Department of Nutrition and Biochemistry, School of Health, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
چکیده [English]

Background: Diabetes is considered as a major metabolic disease with high rates of mortality. This study was performed to assess the effects of low and high energy dense vs diets on anthropometric measures, glycemic index, and lipid profiles of type 2 diabetic women. Methods: In a randomized controlled parallel design clinical trial, a total of 60 diabetic women [age: 30-60 years; body mass index (BMI) > 25 kg/m2] participated. After matching for age, BMI, and menopausal status, subjects were randomly assigned to consume either a low energy dense [charbohydrate: 65% and fat: 25% of total energy], high energy dense (charbohydrate: 55% and fat: 35%), or normal-energy-dense diets (charbohydrate: 60% and fat: 30%) for 8 weeks. Compliance was assessed through a 3-day dietary record during the intervention. Anthropometric measures, plasma glucose and serum insulin, and lipid profiles were evaluated on fasting state at baseline and at the end of the intervention. Findings: Difference in dietary energy density did not result in different changes in weight and BMI between groups. Mean change in weight and BMI were almost -3 kg and 1-1.5 kg/m2 for all groups. Consumption of high energy dense diet resulted in significantly lower serum triglyceride levels compared to low and normal energy dense diets (-41.16 vs. 2.56 and 14.64 mg/dL, P = 0.01). Within-group differences revealed significant effect of low energy dense diet on serum low density lipoprotein and total cholesterol levels (-13.25 mg/dL, P = 0.004 and -17.68 mg/dL, P = 0.003 respectively). No overall significant differences in fasting plasma glucose and serum insulin levels were observed between the 3 groups. Conclusion: Consumption of a high energy dense diet might reduce elevated serum triglyceride levels among Iranian women with type 2 diabes. However, adherence to a diet rich in fruits and vegetables might improve serum low density lipoprotein and total-cholesterol levels of these patients. Keywords: Dietary energy density; Anthropometry; Glycemic index; Lipids; Diabetes mellitus