نوع مقاله : مقاله های پژوهشی
نویسندگان
1
دانشیار، گروه روانپزشکی، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، مرکز پزشکی نور، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
2
دستیار، گروه روانپزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
3
دانشیار، گروه آمار و اپیدمیولوژی، دانشکدهی بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. اصفهان. ایران
4
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان ، اصفهان، ایران
5
کارورز، مرکز تحقیقات آموزش پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
چکیده
مقدمه: اختلال وسواس جبری اختلالی مزمن است که تأثیری عمیق بر زندگی فرد و عملکرد اجتماعی، هیجانی و شغلی او میگذارد. بیماران با وسواسهای مذهبی در جوامع مذهبی، مثل یهودیهای خاورمیانه یا مسلمانان، بیشتر به چشم میخورند و مداخلات درمانی مذهبی میتواند به طور چشمگیری علایم بیماران مبتلا به افسردگی، اضطراب و اختلال وسواس را کاهش دهد. هدف این مداخله بررسی کار آمدی شناخت- رفتار درمانی مذهبی در درمان اختلال وسواس جبری با محتوای مذهبی و بر علایم همبود آن بود.روشها: شیوهی مداخله در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده، درمان شناختی- رفتاری بر اساس عقاید، باورها و آداب مذهبی اسلامی به مدت ده جلسهی هفتگی، هر جلسه 5/1 ساعته با حضور مشترک روانپزشک و روحانی متخصص در علوم حوزوی، فقه و روانشناسی بالینی بود. از بین بیماران مبتلا به اختلال وسواس- جبری مراجعه کننده به درمانگاه فوق تخصصی روانپزشکی نور، واقع در شهر اصفهان، 50 نفر که نمرهی مقیاس Yale Brown آنها بالاتر از 17 و محتوای علایم وسواس آنها مذهبی بود، به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. در این مطالعه، از پرسشنامههای استاندارد Yale Brown، پرسشنامهی غربالگری وضعیت روانی SCL-90 و مقیاس افسردگی Hamilton نیز استفاده شد. در این مطالعه در نرمافزار آماری 13SPSS از آزمونهایی آماری ANOVA/ANCOVA repeated measure جهت مقیاس دو گروه درمان و شاهد استفاده گردید.یافتهها: میانگین سنی شرکت کنندگان در این مطالعه 86/8 ± 9/32 سال بود؛ 94 درصد (47 نفر) زن و بقیه مرد بودند. مقایسهی نتایج آزمون Yale Brown در سه مرحله (قبل از مداخله و بعد از جلسه پنجم و دهم) در هر دو گروه کاهش نمره را نشان داد که در گروه مداخله بارزتر بود ولی اختلاف مراحل در هر گروه معنیداری نشد (294/0 = P)؛ بین میانگین نمرات دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنیدار آماری وجود داشت (047/0 = P). مقایسهی نتایج خرده مقیاس وسواس فکری و خرده مقیاس وسواس عملی در مقیاس Yale Brown در سه مرحلهی آزمون در هر دو گروه کاهش نشان داد. روند کاهشی در نمرهی خرده مقیاس وسواس فکری به لحاظ آماری معنیدارنبود (398/0 = P؛ 94/0 = (42، 2)f) ولی روند کاهش نمرهی خرده مقیاس وسواس عملی به لحاظ آماری معنیدار بود (001/0 = P؛ 008/36 = (43، 2)f). بر اساس دادههای این مطالعه اثر متقابل گروههای درمانی با مراحل پیگیری نمرهی افسردگی و وضعیت روانی (نمرهی Global Severity Index) معنیدار بود؛ به این معنی که بهبود نمرهی افسردگی و وضعیت روانی بعد از جلسهی پنجم و دهم نسبت به شروع مطالعه در هر دو گروه ملاحظه شد ولی وضعیت گروه مداخله، به خصوص در پایان جلسهی دهم، بهتر از گروه شاهد بود.نتیجهگیری: در بیماران مذهبی مبتلا به اختلال وسواسی با محتوای مذهبی و مقاوم به درمان، مداخلات مبتنی بر مذهب، مثل رواندرمانی شناختی- رفتاری مذهبی به طور چشمگیری میتواند پاسخ درمانی بیماران را بالا برده، در درمان او مؤثر باشد. علاوه بر علایم بیماری وسواس، چنین مداخلهای میتواند بر علایم همبود با بیماری و وضعیت کلی روانی بیمار، که پاسخ درمانی را ضعیف و پیشآگهی بیماری وسواس را بدتر میکند، اثر گذارد و موجب کاهش چشمگیری در علایم بیماری گردد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Effectiveness of Religious-Cognitive-Behavioral Therapy on Religious Oriented Obsessive Compulsive Disorder and its Co-morbidity
نویسندگان [English]
-
Shahla Akuchekian
1
-
Zahra Jamshidian
2
-
Mohammad Reza Maracy
3
-
Asieh Almasi
4
-
Amir Hosein Davarpanah Jazi
5
1
Associate Professor, Department of Psychiatry, School of Medicine and Behavioral Sciences Research Center, Isfahan
University of Medical Sciences, Isfahan, Iran.
2
Resident, Department of Psychiatry, School of Medicine, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran.
3
Associate Professor, Department of Community Medicine, School of Medicine and Behavioral Sciences Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran.
4
Clinical Psychological Student, Department of Psychology, Khorasgan Branch, Eslamic Azad University, Isfahan, Iran.
5
Medical Student, Medical Education Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran.
چکیده [English]
Background: Obsessive compulsive disorder (OCD) is a chronic disorder with significant influence on social, emotional, and occupational performances. Although epidemiologic investigations is proved on this disorder in different cultures but obsessive compulsive disorder with religious contents is more prevalent among religious populations such as Middle East Jews and Muslims. Many clinical researches showed therapeutic spiritual interventions could obviously decrease symptoms of patients with depression, anxiety, and obsessive disorder. The aim of this study was to evaluate the efficacy of religious cognitive-behavioral therapy on obsessive compulsive disorder with religious content and its co-morbidities.Methods: In this randomized controlled clinical trial, our intervention consisted of 10 weekly spiritual cognitive-behavioral therapy 90-minutes sessions supervised by both a clergyman and a psychiatrist. Among outpatient obsessive compulsive disorder subjects visited in Noor psychiatric clinic, Isfahan, randomly 50 patients with 17 and more Yale Brown scores and religious content obsessive symptoms were selected and divided into two equal intervention and control groups. Yale Brown, SCL-90, and Hamilton depression questionnaires were used in this study. Data were analyzed by ANOVA/ANCOVA repeated measure tests using SPSS13 software.Finding: Mean age of patients was 32.9 ± 8.86 years. Ninety fore percent of patients (n = 47) were female and remaining were male. Yale Brown scores in three stages (before intervention, after fifth and tenth session) in both groups decreased, specially in intervention group, but showed no significant difference (P = 0.294). However, there were significant differences between mean scores of two groups (P = 0.047). Comparison of obsession subscale and compulsion subscale of Yale Brown scale showed decrease in three stages of the study. Decreasing trend in obsession subscale was not statistically significant (f(2,42) = 0.94; P = 0.398), but decreasing trend in compulsive subscale was (f(2, 43) = 36.008; P < 0.001).Conclusion: In non-responder religious obsessive disorder patients with religious contents, religious based interventions like religious cognitive-behavioral therapy could significantly increase clinical response. Such intervention could improve co-morbid symptoms as well as global severity index (who are worsened clinical response and prognosis of obsessive compulsive disorder) in addition to obsessive symptoms.
کلیدواژهها [English]
-
Obsessive compulsive disorder (OCD)
-
Co-morbidity
-
Religious cognitive-behavioral therapy