نوع مقاله : مقاله های پژوهشی
نویسندگان
1
دانشیار، گروه بیهوشی، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
2
استاد، گروه بیهوشی، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
3
استادیار، گروه بیهوشی، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
4
رزیدنت، گروه بیهوشی، دانشکدهی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
مقاله پژوهشی
مقدمه: بیحسی منطقهای، روشی رایج در بیهوشی با کاهش مداخله در عملکرد ارگانهای حیاتی، جایگزین مطلوبی برای بیهوشی عمومی بوده و کارآیی جراحی را افزایش میدهد. مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثر افزودن منیزیم، نئوستیگمین و فنتانیل به روپیواکائین در حضور دارونما، بر خصوصیات بلوک حسی- حرکتی در اعمال جراحی اندام تحتانی تحت بیحسی نخاعی انجام شد.
روشها: این مطالعهی کارآزمایی بالینی سهسوکور بر روی ۱۰۰ بیمار با جراحی اندام تحتانی در بیمارستان کاشانی اصفهان طی سالهای 13۹۹-۱۴۰۰ صورت گرفت. بیماران در تقسیم تصادفی به چهار گروه 25 نفری؛ گروه اول: روپیواکایین با فتنانیل، گروه دوم: روپیواکایین با منیزیم سولفات، گروه سوم: روپیواکایین با نئوستیگمین و گروه چهارم: روپیواکایین با محلول قندی 5 درصد؛ از فاصلهی بین L3-L4 به فضای مایع مغزی- نخاعی تزریق شد. فاصلهی تزریق تا بلوک حسی و حرکتی، مدت زمان بلوک حسی و حرکتی و حداکثر سطح بیحسی برای تمامی گروهها ثبت شد. زمان شروع درد، شدت درد بیماران در ریکاوری و بروز عوارض (نظیر تهوع، استفراغ، و افت فشارخون و غیره) مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بین گروههای مطالعه، اختلاف معنیداری از نظر میانگین فاصلهی تزریق تا بلوک حرکتی، مدت تزریق تا بازگشت حسی- حرکتی، مدت بلوک حسی، حداکثر سطح بیهوشی و توزیع فراوانی بروز تهوع، استفراغ و افت فشارخون وجود نداشت. کمترین فاصلهی زمانی بین تزریق دارو تا بلوک حسی در گروه روپیواکائین به همراه فنتانیل، رخ داد. در عین حال، کمترین مدت اقامت در ریکاوری در گروه دارونما به همراه روپیواکائین، مشاهده گردید. کمترین شدت درد در گروه فنتانیل و نئوستیگمین در دقیقهی 30 تا 60 ریکاوری نسبت به سه گروه دیگر به طور معنیداری، ثبت شد.
نتیجهگیری: فنتانیل، منیزیم سولفات و نئوستیگمین، در کنار روپیواکایین، موجب بهبود شروع اثر بیحسی منطقهای، بیدردی مناسبتر و البته افزایش مدت اقامت در ریکاوری با کاهش مصرف مسکن در مقایسه با دارونما شد. با توجه به نتایج به دست آمده، ترکیب «روپیواکایین به همراه فنتانیل» میتواند در ایجاد بلوک حسی و کنترل درد، عملکرد بهتری داشته باشد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Effect of Adding Magnesium Sulfate, Neostigmine and Fentanyl to Ropivacaine on Sensory-Motor Block Properties in Lower Extremity Surgery under Spinal Anesthesia
نویسندگان [English]
-
Mojtaba Rahimi
1
-
Mohammad Golparvar
2
-
Seyed Taghi Hashemi
3
-
Ali Nasiri
4
1
Associate Professor, Department of Anesthesiology, Anesthesiology and Critical Care Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
2
Professor, Department of Anesthesiology, Anesthesiology and Critical Care Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
3
Assistant Professor, Department of Anesthesiology, Anesthesiology and Critical Care Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
4
Resident, Department of Anesthesiology, School of Medicine, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
چکیده [English]
Background: Regional anesthesia with mild effects on vital organs is a common method of anesthesia that increases the competence of surgery. This study aimed to investigate the effects of adding magnesium, neostigmine, and fentanyl to ropivacaine alongside placebo on motor-sensory block properties in lower extremity surgeries under spinal anesthesia.
Methods: This current triple-blind clinical trial study was conducted on 100 patients who were candidates for lower limb surgery at Kashani Hospital in Isfahan during 2020-2021. These patients were randomly divided into four groups of 25 cases: Group1: ropivacaine plus fentanyl, Group2: ropivacaine plus magnesium sulfate, Group3: ropivacaine plus neostigmine and in the fourth group: ropivacaine plus 5% sugar solution that was injected into the cerebrospinal fluid space from L3-L4. The time of activity initiation and duration of sensory and motor block, and the maximal block height were recorded in all groups. Also, pain during recovery and the occurrence of common complications such as nausea, vomiting, hypotension) were evaluated and analyzed.
Findings: There is no significant difference between all groups in terms of the time interval between injection and motor block, sensory motor return, sensory block, and maximal block height and frequent distribution of nausea, vomiting, and hypotension. The shortest time interval between drug injection and sensory block occurred in ropivacaine plus fentanyl group. At the same time, the shortest length of stay in recovery was observed in the placebo group with ropivacaine. The lowest pain intensity was significantly recorded between 30 and 60 minutes of recovery in the fentanyl and neostigmine group compared to the other three groups.
Conclusion: Fentanyl, magnesium sulfate, neostigmine, along with ropivacaine, improved the onset of regional anesthesia with better anesthetic quality, but increased recovery time by reducing the consumption of analgesics compared to placebo. However, it seems that according to these data, a combination of ropivacaine with fentany in spinal anesthesia could be a better alternative for inducing a faster sensory block and controlling pain.
کلیدواژهها [English]
-
Ropivacaine
-
Magnesium
-
Neostigmine
-
Fentanyl
-
Spinal anesthesia