تأثیر اسپیرونولاکتون بر کاهش پروتئینوری در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2

نوع مقاله : Original Article(s)

نویسندگان

1 دستیار، گروه داخلی، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران

2 استادیار، گروه داخلی، دانشکده‌ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران

3 دانشیار، گروه داخلی، دانشکده‌ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران

4 دانشیار، گروه پاتولوژی، دانشکده‌ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران

چکیده

مقدمه: نفروپاتیِ دیابتی، اصلی‌ترین و شایع‌ترین علت نارسایی کلیه است. در این مطالعه بر آن شدیم تا اثرات مفید اسپیرونولاکتون، به تنهایی و همراه با هیدروکلروتیازید را بر نفروپاتی دیابتی بررسی کنیم. روش‌ها: این پژوهش، به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده، بر روی سه گروه 20 نفره از بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 دچار نفروپاتی انجام شد. به گروه نخست روزانه 50 میلی‌گرم اسپیرونولاکتون همراه با دارونما، به گروه دوم روزانه 50 میلی‌گرم اسپیرونولاکتون همراه با هیدروکلروتیازید به مقدار 25 میلی‌گرم روزانه و به گروه سوم دارونما همراه با هیدروکلروتیازید به مقدار 25 میلی‌گرم روزانه و به مدت 3 ماه داده شد. در زمان انجام پژوهش پتاسیم در فاصله‌ی 7 تا 10 روز اول جهت پیشگیری از ‌هایپرکالمی احتمالی در اثر مصرف اسپیرونولاکتون اندازه‌گیری شد. پروتئین ادرار 24 ساعته و سایر شاخص‌ها در آغاز و پایان مطالعه اندازه‌گیری شد. سپس یافته‌ها با استفاده از نرم‌افزارSPSS، تحلیل گردید. یافته‌ها: 43 درصد بیماران مرد و میانگین سنی بیماران 3/8 ± 8/56 سال بود. گروه‌ها، از نظر فاکتورهای عمومی، همگن بودند. در پایان مداخله، تفاوت آماریِ معنی‌داری در پروتئینوری، بین گروه‌ها دیده شد. در گروه اول و دوم، پروتئین ادرار 24 ساعته به مقدار 200 میلی‌گرم در 24 ساعت، کاهش معنی‌داری داشت ولی در گروه سوم تغییر معنی‌داری مشاهده نشد. پتاسیم سرم در گروه اول، افزایش معنی‌داری را به میزان متوسط 26/0 میلی‌اکی‌والان در لیتر نشان داد ولی افزایش معنی‌داری در گروه دوم و سوم مشاهده نشد. در پایان مطالعه، به جز یک مورد با پتاسیم 7/5 میلی‌اکی‌والان در لیتر در گروه سوم، حداکثر پتاسیم سرم حین و بعد از انجام مداخله در هیچ یک از گروه‌ها بیشتر از 1/5 میلی‌اکی‌والان در لیتر نشد. نتیجه‌گیری: این مداخله نشان داد که اسپیرونولاکتون همراه با هیدروکلرتیازید در بیماران مورد مطالعه، ، تأثیر معنی‌داری در کاهش پروتیینوری، بدون ایجاد ‌هایپرکالمی و عارضه‌ی کلیوی، داشت. بنابراین اسپیرونولاکتون می‌تواند به عنوان یک داروی محافظت کننده‌ی کلیه در نفروپاتی دیابتی استفاده شود. واژگان کلیدی: اسپیرونولاکتون، هیدروکلرتیازید، پروتئینوری، دیابت تیپ 2

عنوان مقاله [English]

Effects of Spironolactone on Proteinuria of Patients with Type 2 Diabetes

نویسندگان [English]

  • Azar Baradaran 4
  • Saeed Behradmanesh 2
  • Ali Momeni 3
1 Resident, Department of Internal Medicine, School of Medicine, Shahrekord University of Medical Sciences, Shahrekord, Iran
2 Assistant Professor, Department of Internal Medicine, School of Medicine, Shahrekord University of Medical Sciences, Shahrekord, Iran
3 Associate Professor, Department of Internal Medicine, School of Medicine, Shahrekord University of Medical Sciences, Shahrekord, Iran
4 Assistant Professor, Department of Pathology, School of Medicine, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran
چکیده [English]

Background: Diabetic nephropathy is the most common cause of kidney failure. We investigated the beneficial effects of spironolactone, alone and in combination with hydrochlorothiazide, on diabetic nephropathy. Methods: This randomized clinical trial was conducted on 60 type 2 diabetic patients with nephropathy. The patients were allocated to three groups of 20 to receive spironolactone (50 mg/d) plus placebo, spironolactone (50 mg/d) plus hydrochlorothiazide (25 mg/d), or placebo plus hydrochlorothiazide (25 mg/d). The duration of the study was three months. Measurements of 24-hour urine protein and other markers were performed at start and end of the study. Findings: Of 60 patients, 43% were male. The mean age of patients was 56.8 ± 8.3 years. The three groups were homogeneous regarding general factors. At the end of the study, a significant difference in proteinuria was observed between the groups. In the groups that received spironolactone, the mean 24-hour urine protein was reduced (200 mg/24h). However, there was no significant change in the last group. The mean serum potassium in the first group showed a significant increase (0.26 meq/l). However, there were no significant increases in the second and third groups. Conclusion: This investigation showed that spironolactone plus hydrochlorothiazide had a significant effect on reducing proteinuria without causing hyperkalemia and renal failure in patients with glomerular filtration rate > 50 cc/min. Therefore, spironolactone can serve as a renoprotective drug in diabetic nephropathy. Keywords: Spironolactone, Hydrochlorothiazide, Proteinuria, Diabetes mellitus